کشتار کولبران در کردستان ادامه دارد - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : به این ننگ در تاریخ ایران زمین باید پایان داد!
همین سال پیش بود که در این پایگاه نوشتم: تنها راه پایان این ننگ و جنایت بر علیه زحمتکشان کردستان ایران این است که این کار قانونی گردد. یعنی به کولبر اجازه داده شود که از گذر قانونی برای خرید برود و بر گردد.*
وگرنه بعد از هر کشتار و جنایت و کمی سرو صدا و اعلامیه پراکنی، باز در بر همان پاشنه خواهد چرخید.
اعلامیه سازمان ملل و یا هر ارگان دیگری به چه درد من می خورد وقتی کشتار ادامه دارد.
سازمان ملل و هر ارگان مربوطه باید در این باب پیشنهاد مشخص داشته باشد.

راه درست این است که مردم تومار جمع کنند و از هر وسیله ی ممکن دیگر نیز سود بجویند تا حرفشان شنیده شود و کار کولبری قانونی گردد.


* این میان به هر دلیلی ممکن است دولت ایران بگوید این کار شدنی نیست. در این صورت دولت موظف است برای شهروند خود بازارچه های ویژه ای در نزدیکی مرز ایجاد کند تا مردم بتوانند به همان قیمت که در بیرون از ایران کالا تهیه می کنند در داخل تهیه نمایند.

به داد این مردم فقیر گرسنه و یا نیم گرسنه باید رسید. باید آنها را دریافت. باید دید اندوه بیکران زندگی شان تا چه حدی است که حاضرند برای بدست آوردن لقمه نانی خود را در تیر رس قرار دهند!
این فاجعه است. باید هرچه زودتر این لکه ی ننگ پاک گردد. مگر می توان به همین راحتی انسانی زحمتکش و گرسنه را کشت و یا اسب اش را هلاک کرد، حتی اگر خلاف کرده باشد!؟

جناب روحانی! پس این تدبیر کجاست!؟

آیا اینها گناهکار اند که پدرشان آقا نبوده تا آقا زاده گردند و مفت بخورند و از اموال غارتی سوار ماشین های آخرین مدل شوند و جلوی مردم غارت شده ی ایران جنگ دیده و تحریم زده ویراژ دهند!؟

جناب روحانی می دانید ویژه خواران در ایران چه می کنند!؟

حق کولبر کرد در کیسه جیب های آنهاست.

سال هاست دارند جنگل های محدود تالش را غارت می کنند. در شبانه روز طبق آمار رسمی ۴۰ هکتار جنگل و فضای سبز در سه استان شمالی ایران ویران می گردد.
همین یکی دو ماه پیش افتادند به جان پارک جنگلی «گیسوم» در تالش و درخت ها را قتل عام کردند.
لطفن برای دیدن فاکت و عکس به ماهنامه ی «تالش» شماره ی ۶۱ رجوع کنید. بار ها گفته ام و باز تکرار می کنم: در اینگونه بحث ها از انشا نویسی بیزارم. برای تمامی سخنان خود دلایل استوار دارم. لباس ریا پوشیده اند و دارند به بیرحمانه ترین شکلی می درند و می برند.

برای اینکه گزارشات نادرستی به پایتخت برسد، سیستمی بسیار ظریف به وسیله ی جیره خواران ایجاد کرده اند. این جیره خواران یک وظیفه دارند و آن نیز این است که اگر گروهی منصف از مرکز برای باز رسی آمد، آنها را با دروغ و دغلی پرت کنند. و یا اگر شدنی است دمشان را ببینند و تمام.
آقای روحانی شما با چنین سیستمی آشنایی دارید!؟
آیا شما می دانید که شورای شهر رشت بخاطر جنایات اقتصادی کلان منحل شد؟ و اعضایش دستگیر شدند؟ آیا شما می دانید همین ریاکاران که هنوز لو نرفته اند دستور ویرانی پارک جنگلی گیسوم در تالش را صادر کرده اند!؟
وگرنه یک انسان میهن دوست باید عاشق پارک سر زمین خود باشد، زیرا محل آسودن مردم است.
لطفن بروید و ویرانه های جنگل شاندرمین را ببینید. بهشت طبیعی تالش را به ویرانه بدل کرده اند و مردم در فقر و فلاکت می لولند و در نتیجه به جان هم می افتند. و هم آنها را به جان هم می اندازند. و شارلاتان هایی به نام "وکیل" و واسطه ی حکومتی نیز این وسط نقش ویژه دارند تا بیشتر بیابند.

جناب روحانی! چنین جامعه ای چقدر می تواند دوام آورد؟

در حالی که این منطقه می توانست فقط از توریزم میلون ها دلار در سال برای مردم منطقه و حتی دولت سود داشته باشد. همینک حتی از خارج از کشور برای نفس کشیدن به منطقه ی بهشتی تالش می آیند.
آیا می ارزد بخاطر عده ای غارتگر ویژه خوار بی وطن و بی نهایت بی رحم چنین منطقه ای جنگل اش ویران گردد!؟


ایران چرا باید احتیاج داشته باشد که مردم گرسنه ی کردستان بروند و از جای دیگر جانبازانه کالا بیاورند!؟
به غارت اموال عمومی مردم ایران هرچه زودتر باید پایان داده شود؛ وگرنه طولی نمی کشد که دود اش به چشم خود غارت گران نیز به شدت خواهد رفت.

جناب روحانی شما شاید خیلی بهتر از من بدانید که ویژه خواران یورشگرانی هستند که بجای لباس صدام، لباس ایرانیان را پوشیده اند و اینان از دشمن خارجی خیلی خطرناک تر اند، زیرا هزار راه گریز دارند؛ ساخته اند چنان، که به راحتی حتی طلبکار می شوند.
جناب روحانی شما می دانید که غارت گران ویژه خوار در هر منطقه ای گروهی از جیره خواران تربیت کرده اند تا برای بستن دهان لیثی حبیبی های عاشق ایران زمین خودشان دیگر زحمتی نکشند؟
ما بار ها بخاطر عشق به ایران و دفاع از اموال عمومی و طبیعت از جیره خواران ویژه خواران فحش و توهین شنیده ایم. تا جایی که بناچار وبلاگ بی سامان خود را متوقف کرده ام. زیرا آقایون غارتگر بسیار نازک دل تشریف دارند.

راستی چه کسی در ایران چنین حقی به خود می دهد که دستور قتل عام درخت های پارک جنگلی را بدهد؟ سری به جنگل های ویران شده ی تالش بزنید و ببینید که این جنایت چه سودی بر ای مردم آن منطقه داشته.

اگر سودی داشته نتیجه اش کو!؟

حق کولبر کرد در جیب این نابکاران است.

تالش باید منطقه ی توریستی اعلام شود و کارخانه ی بی سود و پر ضرر «چوکا» که زمانی برای مبارزه با جنبش چریکی ساخته شد، باید تبدیل گردد. و اگر قابل تبدیل نیست باید ویران شود. زیرا فقط برای غارتگران جنگل سود دارد و بس!
و باقی جنگل نیز به دلیل کاسته شدن از انبوهی آن بیمار شده و دارد نابود می گردد.

حرف هایشان همه دروغ است. فریب و دغلکاری است. این سخنان به راحتی قابل اثبات می باشد.

کولبر کرد هم ایرانی است. او هم مانند دیگر ایرانیان حق دارد.
باید هرچه زودتر به داد مردم غارت شده ی ایران رسید. باید جنایتکاران اقتصادی را به مردم غارت شده ی ایران معرفی کرد و به مجازات رساند.

آقای روحانی پدر خانواده ای در کردستان را وقتی می کشند، زنی با چند بچه ی یتیم چکار کند!؟

برود سر خیابان بایستد!؟

سوال مهمی است، نه؟

اگر براستی مردمی هستید، پالیزدار های رازدار جامعه را فرا بخوانید تا بگویند و مردم ایران بدانند. آقای احمدی نژاد هشت سال گفت: میگما! و نگفت.
و آن بیچاره وقتی باور کرد و گفت به چهار میخ اش کشیدند.
به شعور مردم نباید توهین کرد. از بزرگواری مردم نباید سو استفاده نمود. این کار ها فردا برای فریب کاران دغل پشیمانی های بزرگ ببار خواهد آورد.
غارت گران اموال عمومی باید بدانند که حوصله ی مردم هم اندازه ای دارد.
شعار بس است، اگر همراه مرم ایرانید دست دزدان و غارتگران جانی را کوتاه سازید.
مردم برای همین به شما رای داده اند.

اینک «این گوی و این میدان!»
۵۹۹٨٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣۹۲