• سفر توریستی – تجاری خانم انوشه انصاری به فضا سفری سیاسی- ایدیولوژیک از آب درآمد. شبکه های تلویزیونی, روزنامه ها و سایت های وابسته به حکومت اسلامی چنان از مسافرت این بانوی میلیونر ایرانی – امریکایی خبر ساخته وسخن می گویند که انگاری جمهوری اسلامی این خواهر "شیر زن" و "نخبه" را از پایگاه فضایی ای در حول و حوش حوزه ی علمیه ی شهر مقدس قم به فضا فرستاده است. برخی از سایت ها و افراد اپوزیسیون نیز چیزکی نمانده که اعلام کنند این مسافرت ۲۰ میلیون دلاری نماد گسست زنجیرهای سرنوشت زنان میهنمان و ناقوس آزادی آنان است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲ مهر ۱٣٨۵ -  ۲۴ سپتامبر ۲۰۰۶

سفر توریستی – تجاری خانم انوشه انصاری به فضا سفری سیاسی- ایدیولوژیک از آب درآمد.
  شبکه های تلویزیونی, روزنامه ها و سایت های وابسته به حکومت اسلامی چنان از مسافرت این بانوی میلیونر ایرانی – امریکایی   خبر ساخته وسخن می گویند که انگاری جمهوری اسلامی این خواهر "شیر زن" و "نخبه" را از پایگاه فضایی ای در حول و حوش حوزه ی علمیه ی شهر مقدس قم به فضا فرستاده است.
برخی از سایت ها و افراد اپوزیسیون نیز چیزکی نمانده که اعلام کنند این مسافرت ۲۰ میلیون دلاری نماد گسست زنجیرهای سرنوشت زنان میهنمان و ناقوس آزادی آنان است.
پاره ای از محافل "شاه الهی" نیز نمک نشناسانه به این دلیل که این بانو پرچم جمهوری اسلامی   را به جای پرچم شیر و خورشید دار به بازوی خود نچسبانده او را "خیانت کار" معرفی کرده اند.
این تغییر مسیر, از سفری توریستی- تجاری به سفری سیاسی- ایدیولوژیک, آگاهانه و تاجرانه توسط خانم انوشه انصاری صورت گرفته است, که مصاحبه یک ساعته با "شبکه چهار" سیمای جمهوری اسلامی یک نمونه است. این بانو با بازی دادن پوزیسیون و اپوزیسیون علاوه بر تبلیغ گسترده برای خود و کسب و کارش, ساده لوحی پوزیسیون و بخش هایی از اپوزیسیون رانیز به نمایش گذاشته است.
خانم انصاری مثل همه ی تچار و کسبه می خواهد ضمن بازاریابی "محبوب القلوب" نیز باشد و در این راستا نیز تلاش های "فرهنگی" ی چشمگیری داشته است.   کمک های میلیون دلاری به محافل فرهنگی سلطنت طلبان و پشتیبانی از شب نشینی های شکوهمند "اصحاب" فرهنگ ساز و فرهنگ ورز پهلوی طلب و دکاکین دو نبش "فرهنگی" یک رقم از این دست تلاش هاست. ضمن اینکه   در سفر توریستی – تجاری اش به فضا پرچم جمهوری اسلامی را نیز فراموش نمی کند, و مشتاقانه با "سیما" ی حکومت اسلامی نیز به مصاحبه می نشیند, و البته برای اینکه هوای اینطرف را هم داشته باشد پرچمدار امریکا   نیز می شود.
در این میان اما "شگفت آور"تر از سفر توریستی - تجاری چند میلیون دلاری این بانو, تحریک و تهییج غرور ملی بخشی ار اپوزیسیون به خاطر این سفر "تاریخی"ست. این جماعت درست هنگامی برای این مسافرت تفریحی – تجاری ۲۰ میلیون دلاری جار و جنجال راه انداخته اند که خیل عظیمی از دختران جوان سرزمین این بانو به دلیل فقری طاقت شکن خود فروشی و خودکشی می کنند و زنان هم وطن اش در زیر فشار حکومتی ستمگر ذره ذره خرد می شوند.
این جماعت درست هنگامی از این خانم "قهرمان" می سازند که درست بیخ گوش این بانو در امریکا ده ها تن از زنان جوان ایرانی, کتک خورده و طلاق داده شده, بدون پشتوانه مالی و معنوی   کافی در پناهگاه های دولتی زندگی می کنند, و صدها فرهنگ ساز و فرهنگ ورز تبعیدی در امریکا و سایر کشورهای جهان قلم و هنر خود را دفن کرده اند تا با کارهایی با حداقل دستمزد (ساعتی ۷ تا ٨ دلار) زندگی خود و خانواده شان را تامین کنند, و گاه کار به آنجا بکشد که امثال اسلام کاظمیه ها دست به خودکشی بزنند.
و از این دست نمونه ها فراوان اند.
خانم انوشه انصاری حق دارد برای تحقق آرزوهای کودکانه اش و نیز رونق کسب و کارش   هر گونه که می پسندد عمل کند, درست به همان اندازه که من نیز حق دارم   بگویم "این زمین کوچک و شکننده", که این بانو در گفتگویش با شبکه تلویزیون جمهوری اسلامی نگران "نابودی" اش است را سیاست بازان مرتجعی چون حکام حکومت اسلامی و سرمایه داران بزرگ به سوی "نابودی" سوق می دهند.
 
امید مسعودی (آمریکا)