روحانی در داووس؛ فرش بنفش زیر پای سرمایه - محمد قراگوزلو

نظرات دیگران
  
    از : masoud memar

عنوان : دنیای همه اما غیرانتخابی
آقای دانکو ٫ زندگی خصوصی و فردی و محفلی نیست که هر کس بازیگران باب طبع خود را داشته باشد ٫ دنیای امروزی که بازیگران قدرت تعیین سیاست میکنند چه کشور را به پرتگاه بکشانند چه محیط زیست را به نابودی بکشانند یا نه ٫ هم متعلق به شماست هم متعلق به من . ثمره کار روشنفکر الزامأ زودبازده نیست اما روشنفکر سیاسی موثر که بشکل منسجم ( تشکیلاتی ) در قالب حزب یا سازمان فعالیت میکند بستگی به وزن اجتماعی خود ( پایگاه اجتماعی ) تلاش در انتخاب از بین داده های روی میز ( واقعیات موجود ) میکند. که این واقعیات موجود الزامأ حقایق موجود نیستند چون حقایق نسبی هستند و به اندیشه و نوع نگرش افراد بستگی دارد. شاید از نظر شما فرقی نمیکرد که جلیلی رئیس جمهور میشد یا روحانی ٫ چون بدرستی انتخابات کاملأ غیر دموکراتیک بود و اساسأ کشور غیر دموکراتیک است و ولی فقیه و .... ٫ اما سیاست ۸ ساله احمدی نژاد جامعه را بسوئی کشاند که اگر هاشمی رد صلاحیت نمیشد بیشتر از روحانی رأی میاورد حال واقیعیت ٫ واقعیت است و بازیگرانش را من و تو انتخاب نکردیم اما دنیای واقعی است که شامل همه است. مگر اینکه کسی بگوید به من چه مثلأ اسرائیل حمله کند یا نکند.
۶۰۱۴٣ - تاریخ انتشار : ۷ بهمن ۱٣۹۲       

    از : دانکو

عنوان : دنیای ذهنی محدود
جناب روزبه
خودتان میبرید و میدوزید و متهم میکنید و محکوم میکنیدو راضی بر میگردید.
"سیاست درست مال احمدی نژاد بوده در کدام کامنت پوپولیست ظاهر شده؟
دنیای شما انگار بجز روحانی و احمدی نژاد بازیگر دیگری ندارد.
توصیه جدی میکنم دنیای خودتان را گسترش دهید.
خیلی نخ نما شده این بازی موش و گربه
۶۰۱۲۵ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣۹۲       

    از : روزبه

عنوان : پوپولیستِ (رادیکال)
این مقاله و بعضی کامنت ها توهم دارند که قرار بوده روحانی کار دیگری انجام بدهد و چون حالا اشتباه کرده پس سیاست درست مال احمدی نژاد است. اینها نمی دانند که کل ج.ا. هیچ نفعی برای زحمتکشان ندارد. اما در واقعیت آیا کره جنوبی کم خطر تر است یا افغانستان و سومالی؟ آیا سرمایه گذاری خارجی خطرناک تر است یا احمدی نژاد که مملکت را از تولید و صنعت انداخته و انبار بنجول های چینی و روسی و هندی کرده و جیب دلال های پاسدار را با سرکوب وحشیانه پر کرده و تمام تشکل ها را نابود ساخته و کشور را وابسته به بازرگانی و حتی ورود گندم و سیب زمینی کرده؟ آیا یک کشور ورشکستهً اقتصادی و بی تولید و صنعت می تواند به نفع مردم باشد؟ آیا می شود با فقر و کشوری فقیر (از زحمتکشان دفاع) کرد؟ حالا که خود زحمتکشان تکانی نخورده اند و به این زودی ها هم خبری نمی شود و تشکلی هم ندارند آیا سوسیال دمکراسی کم خطر تر است یا نئولیبرالیسم؟ این شعارهای تند وبه اصطلاح رادیکال نه ربطی به چپ دارد نه سوسیالیسم. فقط خیالبافی است و مربوط به پوپولیست های ماقبل سرمایه داری است. این احمدی نژادیسم با شعار به ظاهر رادیکال همیشه باعث شکاف در مبارزه مردم بوده و به نفع حکومت ها تمام شده. حماس و حزب الله و طالبان (رادیکال) و دشمن غرب هم همراه با صهیونیست های (رادیکال) و مخالف شرق همیشه در کنار هم باعث از بین رفتن یک صلح نسبی که به نفع فلسطینی ها برای سازماندهی بهتر بوده شده اند. اسمشان هم خیلی رادیکال است و قیافه شان هم خیلی زحمتکشی است.
۶۰۱۱۹ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣۹۲       

    از : محمد امیری

عنوان : سرمایه داری و راه حل های ممکن
دوران سرمایه داری با پیشرفت علمی بشر در عرصه های مختلف ، بخصوص در غلبه بر طبیعت در حوزه های مختلف شروع و گسترش یافته است. نتیجه این امر بهبود زندگی آدم ها در بیشتر نقاط دنیا را بدنبال داشته و از طرف دیگر ماهیت توسعه در نظام سرمایه داری ، تولید و فروش هرچه فراوان تر محصولات با افزایش تقاضا برای کالاهای موجود، و آفریدن نیازهای جدید با ارائه ابداعات نو است.
در سمت دیگر ماجرا، ازدیاد فاصله طبقاتی بین فقیران و ثروتمندان است. که با رشد سرمایه داری بیشتر و بیشتر شده ، بطوریکه در کنار صاحبان میلیارد ها دلار، افرادی با درآمد روزانه کمتر از یک دلار زندگی می کنند.
ثروت ها ، عمدتا از دو طریق حاصل می شوند، افزایش قیمت ها ( تورم ) و سود حاصل از خرید، تولید، و فروش کالا های مصرفی توسط مردم ،
تنها راه برای برون رفت از نظام موجود، پیدا کردن سیستم بدیل برای سرمایه داریست، در غیر اینصورت بایستی در جهت کم کردن رنج انسان ها به تعدیل و اصلاح این نظام پرداخت.
پیروز باشید
۶۰۱۱۶ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣۹۲       

    از : سمکو نامداری

عنوان : سرمایه گذاری ؟ یا غارت؟
ضمن موافقت با محتوای مقاله باید بگویم دفاع از سرمایه دارانی مانند هژبر یزدانی صهینویست و خیامی صاحب ایران ناسیونال دفاع از کشتار کارگران و چپ هاست.
من اصغر آقا کارگر ایران ناسیونال هستم.
۶۰۱۰۲ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣۹۲       

    از : اختیاری

عنوان : عنایتی به یک تراژدی انسانی (تصحیح ادرس)
متاسفانه ویراستار اتوماتیک تارسرای اخبار رور علامت جای خالی « » را نبدیل به بیست «۲۰» کرده و آدرس اصل گزارش غیرقابل دسترسی شده. به همین خاطر آدرس را دوباره مینویسم.

http://www.uniraq.org/images/humanrights/HRO_Human Rights Report January - June ۲۰۱۳_FINAL_ENG_۱۵Dec۲۰۱۳ (۲).pdf

آی آدمها؛ برای جلوگیری از جفاهای بیشتر بر آن جانهای شیفته گرفتار آمده بین دو تیغه ارتجاع لطفاً کاری کنید.
آی راسل های سرزمین من کاری کنید!
۶۰۱۰۱ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣۹۲       

    از : اختیاری

عنوان : عنایتی به یک تراژدی انسانی
گزارش سازمان ملل در مورد اردوگاه لیبرتی در صفحات ۱۹ و ۲۰ از جمله میگوید؛ UNAMI نگران نقض مستمر حقوق انسانی ساکنان اردوگاه لیبرتی توسط رهبری PMOI (گروه رجوی)، میباشد. این ادعاها در طی مصاحبه هایی با ناطران سازمان ملل، توسط افرادی که توانسته اند اردوگاه را ترک کنند و نیزدر طی شماری مباحث خصوصی با افراد هنوز ساکن در اردوگاه –و برخلاف تلاشهای رهبری آنها در جلوگیری کردن از انجام چنین مباحثی- با ناظران سازمان ملل عنوان شده اند.

PMOI که ساختاری هرمی و استبدادی دارد حقوقی چون حق رفت و آمد درون اردوگاه، حق ترک سازمان، حق مراوده با دیگران، نیز حق تماس با اعضای فامیل (حتی فامیلهایی که در اردوگاه حریه ساکنند)، و نیز حق ارتباط دور( نامه نگاری، تلفن، ...)، و حق دستیابی به درمان و معالجه ساکنان اردوگاه را از چندین طریق شدیداً محدود کرده است.

-متن انگیسی بخش ترجمه فوق:
)UNAMI has continuing concerns about human rights abuses committed by the PMOI/MeK leadership within Camp Hurriya against the residents. These claims have been made to United Nations Monitors during interviews with residents who had managed to leave Camp Hurriya, as well as in a number of private
discussions with residents who still reside in the Camp - despite the leadership’s attempts to prevent such discussions.
The PMOI/MeK, which has a hierarchical and authoritarian structure, imposes a number of severe restrictions on the residents’ rights, including the right of freedom of movement within the Camp and
the right to leave the organization, the free right of association, along with restrictions on contacts with family members (including those residing in Camp Hurriya), on access to basic communications, and on access to medical care and treatment.(


- متن کامل گزارش سازمان ملل:

http://www.uniraq.org/images/humanrights/HRO_Human۲۰Rights۲۰Report۲۰January۲۰-۲۰June۲۰۲۰۱۳_FINAL_ENG_۱۵Dec۲۰۱۳۲۰(۲).pdf

راستی چه کسی میداند در نتیجه تحدید های فوق و تحدید و تهدیدهای نانوشته دیگر چه خونهای دیگری تاکنون برای آبیاری کویر و خس و خاشاک سفلگی و رذالت رجوی برزمین ریخته شده است؟!
آی آدمها؛ برای جلوگیری از جفاهای بیشتر بر آن جانهای شیفته گرفتار آمده بین دو تیغه ارتجاع لطفاً کاری کنید.
آی راسل های سرزمین من کاری کنید!
۶۰۱۰۰ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣۹۲       

    از : دانکو

عنوان : توهم پراکنی
آقایان مدافع سرمایه داری !
نمیدانم شما با انقلاب اسلامیتان( عین نقل قول از کامنت با نام یاشار فروتن ...با انقلاب اسلامی‌مان همه را بیرون ریختیم ...) چه ها دیگر کردید و چه گمان دارید بکنید اما غارت و حراج منابع میهنمان را با هیچ حربه نخ نمایی ( و از جمله توهم تجربه چند باره متعارف کردن سرمایه داری نوع ایرانی )نمیتوانید توجیه کنید.
بله آن حجه السلام وزیر اطلاعات درست گفته بود اندیشه های چپ هنوز و همیشه چون شبحی در گشت و گذار و به مثابه وجدان بیدار جامعه اجازه تحمیق بیش از این را نمیدهد.
شما را نمیدانم چه میخواهید بکنید اما من ترجیح میدهم از زحمتکشان میهنم دفاع کنم.
۶۰۰۹۵ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣۹۲       

    از : یاشار فروتن

عنوان : دیدگاه م. معمار
با دیدگاه آقای معمار موافقم. دردآور اینست که ما سرمایه‌داریِ با توان بالای جذب سرمایه خارجی و افرادی چون خیامیان و هژبر را داشتیم ولی به آن‌ها گفتیم سگ زنجیری امپریالیسم و با انقلاب اسلامی‌مان همه را بیرون ریختیم، بعد هشت سال جنگ با عراق با صدها هزار کشته و معلول و از هم پاشیدن زیر ساخت‌های اقتصادی‌مان را داشتیم، در کنارش کشته شدن ده‌ها هزار دختران و پسران (مردان و زنان) پر احساس‌مان را داشتیم، در کنارش غارت‌های میلیاردی و تبعاتش بی خانمانی، فقر، روسپی گری وسیع و ...
حالا رسیدیم به اینکه دوباره دست به دامن سگهای زنجیری شویم. راستش نظام سرمایه‌داری همین است و بدیلش در ایران پیاده نشد. نه می‌شد بدلیش را داشت و نه اکثریت مردم (در هیبت رهبرشان و یا رهبرانشان) قراری بود بدلیش را بخواهند. اندک کسانی هم که دنبال بدیل بودند خودشان نمی‌دانستند بدیلش چیست و چگونه ساخته می‌شود و اصلا می‌شود در ایران آن را ساخت. البته برخی که آلبانی و انورخوجه را اقتدا می‌کردند دوست داشتند همه چیز را به کمک خلق قهرمان بکوبند و تجربه کنند ولی خوب نشد! البته شد! سراب سراب است، چه حکومت مستضعفان چه کارگران!
بهتر نیست به جای شعارها و حرف‌های تکراری چند دهه پیش به فکر دنبال کردن تشکل اقشار مختلف مردم در سازمان‌های صنفی‌شان بود تا بتوانند مثل مردم اروپا امکانات بهتری از سرمایه‌داری مطالبه کنند!
۶۰۰٨٨ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣۹۲       

    از : masoud memar

عنوان : وقایع تاریخی حاصل سیاستگذاری ( کجا ایستادن )
آقای کیوان الف ٫ نوشتید : « . سرمایه گذاری با وجود دولت سرمایه داری ضرورتن به سود توده مردم نیست » خب راه پیشنهادی خود را با شرط عملی شدنش بنویسید تا سیاستگذاری چپ ایران سرفأ در حد شعاری باقی نماند بلکه جامه عمل بپوشاند. باز هم تکرار میکنم : آیا ما تافته جدا بافته ای هستیم نسبت به جهان و لابد توانائی آنرا داریم که بعنوان کشور در حال توسعه زودتر از جهان سوم و دوم و اول اقتصادی به سیستم سوسیالیستی ورود کنیم ؟ اگر جوابش مثبت است لطفأ برنامه عملی خود را منتشر کنید تا نه تنها چپ ایران بلکه چپ دنیا را مدیون خود کنید تا به ضرب المثل ( هنر نزد ایرانیان است و بس ) مهر تأئید زده شود. ما دیدیم هنگامی که همین سندیکای مستقل اتوبوسرانی تهران با اعتصاب خود برخی دستاوردهائی از حکومت گرفته بودند مانند حق بیمه و وام مسکن با بهره خیلی ناچیز ٫ برخی از کنشگران چپ سابق سندیکا ناراحت بودند چون عملأ دنبال دستاوردی نبودند بلکه هر چه وضع جامعه خرابتر میشد راضی تر بودند و خود را به اهدافش نزدیکتر احساس میکرد. این درست محصول سیاست آرمانگرائی است و ربطی هم به چپ ندارد اگر عملکرد جناح امام زمانی ها را هم در نظر بگیرید درست همین فلسفه پشتش خوابیده : « هر چه جامعه فاسدتر و فلاکت بارتر , زمینه برای روز موعود مهیاتر »
آقای دانکو نوشتید : « به این سوال پاسخ دهید که کجا ایستاده اید؟ کدام سیاست رادیکال از چنین غارت منابع کشورهای دارای حاکمین بی لیاقت که برای تحکیم موقعیت سیاسی خودشان اقدام به حراج منابع کشور میکنند به بهانه تشویق سرمایه گداری مستثیم خارجی مشوق رشد حمایت کرده که شما دومیش باشید؟ »
۱. هیچ سیاست رادیکالی مشوق سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایران نیست همچون من دومی
۲. اگر من موافق این طرح هستم نه از روی سیاست رادیکالی بلکه از روی سیاست غیررادیکالی است
۳. سیاستگذاران رادیکالی بخشی از چپ و جناح تندرو حاکمیت جمهوری اسلامی با کاندیداتوری آقای جلیلی و جناح تندرو در اسرائیل امثال نتانیاهو مخالف سرمایه گذاری مستقیم خارجی در ایران هستند اگر در این مورد فاکت نخواستید خود و دیگران را مأیوس نکردید.
در مورد آقای رجب طیب اردوغان هم که شما احتمال دفاع من ازسیاست دولت ایشان را اشاره کردید باید بگویم : سیاست این دولت در مجموع حاصل جامعه و فرهنگ عقب مانده ترکیه است که باید این نابسامانی را نادیده نگرفت و آنرا برسمیت شناخت ٫ در سیاست اگر واقعیتها را همانگونه دید که هستند هر چند از نظر محتوی مغایر با خواست و آرمان خود ٫ آنوقت میشود در سیاستورزی از خود پرسید : کجا ایستاده ایم ؟ نزد جلیلی یا نزد جنبش سبز؟
۶۰۰٨۱ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣۹۲       

    از : دانکو

عنوان : کجا ایستاده اید؟
جناب مسعود معمار
کاملا سوال درستی کردید، کجا ایستاده اید؟ بجای اینکه این توهم را با قیافه حق بجانب بپراکنید که گویا نسخه علاجی را که همگان در آن اتفاق نظر دارند اما عده ای معلوم الحال آنرا درک نمیکنند در چنته دارید. به این سوال پاسخ دهید که کجا ایستاده اید؟ کدام سیاست رادیکال از چنین غارت منابع کشورهای دارای حاکمین بی لیاقت که برای تحکیم موقعیت سیاسی خودشان اقدام به حراج منابع کشور میکنند به بهانه تشویق سرمایه گداری مستثیم خارجی مشوق رشد حمایت کرده که شما دومیش باشید؟
جناب معمار شما ممکن است حامی سیاستهای حاکمین فعلی سرزمین به گروگان گرفته ما باشید این حق سرکار است اما این حق را ندارید با آدرس اشتباهی و با فیگور اپوزیسیون این حمایت را پیش بگیرید.
کجا ایستاده اید؟ آیا میدانید اینجایی که ایستاده اید زمین سفتی دارد؟
۶۰۰۷۹ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣۹۲       

    از : ‫البرز

عنوان : نقاط اشتراک فراگیر
‫‫‫آقای قراگوزلو، با شیوایی نوشتاری خود، نیشتر به دُمل چرکین وضعیت نابسامان کشور، در اثر سیاستگذاریهای ج.ا زده، و سرانجام مینویسد «... تضعیف مستمر توان سازمان یابی طبقه کارگر به شیوه های مختلف....»

آنچه من از نوشتار ‫‫آقای قراگوزلو درک میکنم این است که، همه میدانند چه باید کرد، اما از جایی که ج.ا جلو سازمان یابی طبقه کارگر، به ‫مثابه اجراگر برنامه ها،‫ را گرفته، جامعه از تحرک و پویایی خودش باز ایستاده است.

‫آیا واقعا چنین است، ‫آیا واقعا اپوزیسیون ج.ا و در رأس آن طبقه کارگر کشور، بر اساس تحقیقات جامعه شناختی، مطالعات اقتصادی و مطالعات سیاسی خود‫ برنامه ای مدون و قابل درک برای توده ها نگاشته، و آماده برای اجراء دارد.

‫سخن این نیست، که چرا انتقاد از ج.ا میشود، که باید هم بشود، سخن اینجاست که چرا، اپوزیسیون نمیتواند گردِ هم آمده و برنامه ای مدون پیرامون «چه باید کرد» بنویسد.

‫تعجبم از این همه، از هم گسیخته گی در اپوزیسیون ج.ا وقتی بیشتر میشود، که می بینم، ما افراد ایرانی، هر یک به صورتِ ‫انفرادی، به ایرانی برای همه ایرانیان معتقدیم،‫ و بر این عقیده ایم، شیوه ج.ا برای کشورداری استبدادی و شیوه ای است مردود و غیر قابل قبول.
راستی چرا این نقاط اشتراک فراگیر، علت گردِ هم آمدن اپوزیسیون ج.ا را برای گذاری مسالمت آمیز از ج.ا را‫ فراهم نمی آورد.
۶۰۰۷٨ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣۹۲       

    از : کیوان الف

عنوان : در مرکز ثقل غارت ایستاده ایم!
آقای معمار از ضرورت سرمایه گذاری خارجی در اقتصاد ایران می نویسد و آن را با وام مسکن مقایسه می کند. قیاسی که خودشان هم می دانند که مع الفارق است اما آن چه که بدرست در مقاله قراگوزلو مورد تاکید است و من نیز به عنوان یک فعال چپ از آن دفاع می کنم ماهیت طبقاتی سرمایه گذاری خارجی است. در اینجا اشاره به دو نکته لازمه:
۱. سرمایه گذاری با وجود دولت سرمایه داری ضرورتن به سود توده مردم نیست
۲. پهن شدن سفره سرمایه امپریالیستی کشور را به دوران شاه میبرد و در بهترین شرایط میشود کره جنوبی یا اندونزی و اگر راه دور نرویم میشود ترکیه.
ممکن است آقای مسعود معمار با سیاستهای رجب طیب اردوغانی موافق باشد. اما این ربطی به چپ ندارد. دیکتاتوری پرولتاریا از کجا به این بحث پرتاب شد ؟
۶۰۰۷۴ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣۹۲       

    از : کیا

عنوان : روحانی ادامه احمدی نژاد!
روحانی طرح "رهبر" را که به نام "ماده ۴۴ خصوصی سازی" است ادامه می‌دهد .

هدف فروش سهام ملی‌ بسرمایه داری جهانی‌ است!
۶۰۰۶۰ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣۹۲       

    از : masoud memar

عنوان : کجا ایستاده ایم ؟
بحث خانه های کارگری غیر مستقل و جا زدن آن بعنوان تشکلهای واقعی کارگران و همچنین تلاش برای سیاه نمائی جنبش چپ مقوله ای است که باید آنرا بچالش کشید و از ایجاد تشکل ها و نهادهای مدنی مستقل دفاع کرد . نکته مهمی که کمتر بدان پرداخته میشود اینست که با سیاست آرمانگرائی و کوبیدن سیاستهای ضروری روز جامعه مثل تزریق سرمایه خارجی بر اقتصاد ویران کشور ٫ بدنبال چه هستیم ؟ آیا عدم جذب سرمایه خارجی بسود جامعه امروز است؟ آیا مخالفت با این سیاستگذاری زمینه فساد اقتصادی را برای کسانی که با تحریمها ادامه حیات سیاسی دارند ٫ هموار نمیکند ؟ یا با این مخالفت و سیاستورزی ٫ سیستم سوسیالیستی را میتوان جایگزین سیستم سرمایه داری کرد ؟ یا ما تافته جدا بافته ای هستیم نسبت به جهان و لابد توانائی آنرا داریم که بعنوان کشور در حال توسعه زودتر از جهان سوم و دوم و اول اقتصادی به سیستم سوسیالیستی ورود کنیم ؟ اگر اینطور است ٫ به پیش! به پیش! بفرمائید با هیچیک از بانکها و صاحب تکنولژی معامله ای صورت نپذیرد چون صاحبان سرمایه بسود خود کار خواهد کرد.
اما خیلی از مدافعان چپ که به کمتراز دیکتاتوری پرولتاریا هم راضی نیستند , در زندگی روزمره حاضر به سود دهی به بانکها و جذب سرمایه دیگری هستند برای رسیدن به اهداف از جمله خرید مسکن یا احداث شرکت و سرمایه گذار هم هدیه نمیدهد و برایش سودآور است. لطفأ هم کسی ماستمالی نکند که این مسئله شخصی است یا از روی اجبار ٫ جنبه اجبار و ضروریت قابل فهم و گریزناپذیر است و منافع جامعه همچون منافع شخصی قابل بررسی است . سیاستگذاری در روند زندگی جدا از روند جامعه نیست. شاید هم آقای قراگوزلو انتظار داشت در کنفرانس از پلیدی سرمایه و بعنوان تولید ارزش اضافی سخن گفته میشد و هرگونه سرمایه گذاری در اقتصاد ایران را محکوم و تهدید میکرد ؟
۶۰۰۵۴ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣۹۲       

    از : یاشار محمود

عنوان : یک نکته کوچک
با تشکر میخواستم بگویم که حسن روحانی نعل به نعل از سرمایه داران دعوت کرده که بروند برای بخور بخور. البته روحانی وزیر نفتش را نیز همراه برده تا شرکتهای امپریالیستی زور برگردند.
۶۰۰۴۵ - تاریخ انتشار : ٣ بهمن ۱٣۹۲