از : masoud memar
عنوان : پاسخ به آرشیتکت
من هم با این گفته شما موافقم که نوشتید : « فقط بالاغیرتن اینقدر از مردم و غیره (که هیچیک فراتر از نقد مفصل نیستند) مایه نگذارید... » . درست بر همین پایه ٫ نوشته آقای عباس گویا را نقد کردم که نوشته بودند : « در مراسمی که تمام نگرانی نویسنده ی درباریش تیراژ یکی دو هزارتائی کتب خود و سایر افراد قبیله اش است (آنهم در مملکتی با ۸۰ میلیون جمعیت تشنه ی ادبیات)؛ به مراسمی که نماینده موسیقی اش خواهان بازسازی ارکستر سمفونی برای اجرای زنده سرود جمهوری اسلامی است ... چه میتوان نام نهاد؟ »
و در آخر توصیه ای کرده بودم بنابه تجربه حداقل سه دهه ای ٫ اگر دقت کنید در اکثر تحلیل ها همیشه از جانب مردم سخن گفته میشود و مردم را با عناوینی چون ( خلق قهرمان ) ٫( مبارز) ٫ ( ۸۰ میلیون جمعیت تشنه ی ادبیات ) خطاب میکنند و هنگامی که همین مردم در رویدادهای تاریخی خلاف میل تحلیلگر عمل میکنند ٫ توسط همان تحلیلگر به توده های ناآگاه و امثالهم ملقب میشوند.
حال که آقای عباس گویا ازمردم بعنوان( ۸۰ میلیون جمعیت تشنه ی ادبیات ) که مخالف هنر و ادبیات امثال دولت آبادی ها و داوود رشیدی ها و شهرام ناظری ها نام برده است ٫ مشروط بر رویکرد مردم ٫ چنین توصیه کرده بودم : « حال قضاوت و رویکرد جامعه ۸۰ میلیونی تشنه ادبیات را خواهیم دید که مطابق با هنر و روش امثال شما عمل خواهند کرد یا با امثال دولت آبادی . یک توصیه نیز دارم شایسته است در صورت عملکرد جامعه ٫مطابق با "پدیده ضروری" دیدگاه دولت آبادی ها ٫ لطفأ جمعیت ۸۰ میلیونی تشنه ادبیات را ناآگاه ٫ مسخ شده ٫ بی ادب ٫ بی فرهنگ و نظائر آن مورد خطاب قرار ندهید. »
۶۰۱۲۱ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣۹۲
|
از : masoud memar
عنوان : در پاسخ به آقای عباس گویا
نه آقای عباس گویا ٫ من نگفتم که شما توهین کردید . شما یک تصویر از آقای دولت آبادی نوشتید : « محمود دولت آبادی در تجمع تالار رودکی و خارج از آن یکی از بازیگران "پدیده ضروری" سرکوب و سانسور دولت روحانی است. » و آقای دولت آبادی یک تصویر از دولت روحانی کرده : « دکتر حسن روحانی نه فقط همچون شخص - شخصیت؛ بل به منزلهی درک و فکر و دریافت واقعبینانه از زمانه در کشور ما ایران، پدیدهای است که ضرورت دارد با تأمل نگریسته شود. »
با توجه به این امر که قضاوت و نحوه تعیین و تکلیف راهکار از طریق جامعه صورت گرفته خواهد گرفت ٫ توصیه من مشروط به بعد از تعیین تکلیف جامعه با تصویری که امثال شما و امثال دولت آبادی ها از دولت روحانی ارائه داده شده ٫ مربوط میشود که نوشته بودم :
« یک توصیه نیز دارم شایسته است در صورت عملکرد جامعه ٫مطابق با "پدیده ضروری" دیدگاه دولت آبادی ها ٫ لطفأ جمعیت ۸۰ میلیونی تشنه ادبیات را ناآگاه ٫ مسخ شده ٫ بی ادب ٫ بی فرهنگ و نظائر آن مورد خطاب قرار ندهید. »
۶۰۱۱۷ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣۹۲
|
از : عباس گویا
عنوان : با تشکر از س آذر و در پاسخ به مسعود معمار
س. آذر عزیز
با تشکر از شما در تشویق این مطلب٬ امیدوارم این نوشته قدری به روشن کردن حقیقت این ماجرا کمک کرده باشد
موفق باشید
=========================
آقای masoud memar
مرسی از اظهار نظرتان. شما میگویید:
«لطفأ جمعیت ۸۰ میلیونی تشنه ادبیات را ناآگاه ٫ مسخ شده ٫ بی ادب ٫ بی فرهنگ و نظائر آن مورد خطاب قرار ندهید» خوشحال میشم برای من و خواننده نظرتان بگید این نتیجه گیری را از کجا در آورید؟ کجای این نوشته ۸۰ میلیون را با صفات بالا مورد خظاب قرار داده؟ چون من نوشته بودم: «به اقرار امیر خانی ۹۵ درصد ادبیات آن مملکت را آماتور ها مینویسند.» ۔ به این ترتیب متن بالا درست ۱۸۰ درجه با "نتیجه گیری" شما اختلاف زاویه دارد. تمام نکته این است که همین ۸۰ میلیون اصحاب فرهنگ و هنر هستند نه "قبیله ادبیات و هنر" جمهوری اسلامی.
البته اینرا میفهمم که موضعی که بخواد از "قبیله ادبیات" جمهوری اسلامی (از جمله از موضع محمود دولت آبادی) دفاع کند چاره ای ندارد مگر بهمان روش پروپاگاندائی به این نوشته برخورد کند (برای تعریف پروپاگاندا به متن بالا رجوع کنید). موضع شما استثنا نیست٬ اثبات این ادعاست
ارادتمند
عباس
۶۰۱۰۹ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣۹۲
|
از : آرشیتکت
عنوان : از آرشیتکت به معمار!
چند صباحی سینه چاکان خمینی--چند صباحی سینه چاکان از بر خاتمی -- بعد چند صباحی پیروی از موسوی و کروبی -- حال هم چند صباحی سینه چاکی از برای روحانی.
گر در خانه کپس است، یک حرف بس است!
باشد. عیب ندارد-هر گروه و ملتی کارنامه خود را میسازد. فقط بالاغیرتن اینقدر از مردم و غیره (که هیچیک فراتر از نقد مفصل نیستند) مایه نگذارید... اگر به قول شما ملت حرفی نمیزنند برای این است که صدایشان در سروصدای کسانی که منافعی در تداوم وضع موجود دارند غرق است. وکیلان خود-خوانده مردم!
به قول خارج نسینان کافر please hop off the high horse!
اخبار روز هم اگر میخواهد این حقیر را سانسور کند، خوب بکند. هیچ تغییری در واقعیت نمیدهد.
۶۰۱۰٨ - تاریخ انتشار : ۶ بهمن ۱٣۹۲
|
از : masoud memar
عنوان : ۸۰ میلیون جمعیت تشنه ی ادبیات
آقای عباس گویا نوشتید : « در مراسمی که تمام نگرانی نویسنده ی درباریش تیراژ یکی دو هزارتائی کتب خود و سایر افراد قبیله اش است (آنهم در مملکتی با ۸۰ میلیون جمعیت تشنه ی ادبیات)؛ به مراسمی که نماینده موسیقی اش خواهان بازسازی ارکستر سمفونی برای اجرای زنده سرود جمهوری اسلامی است ... چه میتوان نام نهاد؟ »
این ۸۰ میلیون جمعیت تشنه ادبیات ٫ شما را هم شامل میشود که از نوشته شما میشود دید ٫ هم امثال محمود دولت آبادی را شامل میشود که معرف جامعه است .
در ادامه ذکر کردید : « برای مثال٬ برقراری مجدد احکام قرون وسطائی سنگسار٬ کشتن زندانی عقیدتی٬ شکستن دهن و قلم حتی حشمت الله طبرزدی حامی نظام. محمود دولت آبادی در تجمع تالار رودکی و خارج از آن یکی از بازیگران "پدیده ضروری" سرکوب و سانسور دولت روحانی است. »
اولأ آقایان طبرزدی و دولت آبادی حامی نظام نیستند ٫ اگر درست مینوشتید که ایشان برانداز نیستند مانند اکثر ۸۰ میلیون جمعیت تشنه ادبیات ٫ چون مسلمأ یقین دارند که محصول براندازی٫ ۱. همین نهادهای متزلزل و ژله ای مدنی را کاملأ ذوب خواهد کرد
۲. سرمایه و انرژی جامعه را صرف انتقامجوئی و اعمال هژمونی های مختلف خواهد کرد
۳. بستر مناسب را برای غارتگران بین المللی فراهم خواهد کرد ٫
آنگاه میتوانستید ضرورت پشتیبانی امثال این آقایان را از عملکرد دولت روحانی تشخیص دهید که آقای دولت آبادی با واژه "پدیده ضروری" از این رویداد با هنر و مهارت نام میبرد و شما ایشان را « یکی از بازیگران "پدیده ضروری" سرکوب و سانسور دولت روحانی » نام میبرید
حال قضاوت و رویکرد جامعه ۸۰ میلیونی تشنه ادبیات را خواهیم دید که مطابق با هنر و روش امثال شما عمل خواهند کرد یا با امثال دولت آبادی . یک توصیه نیز دارم شایسته است در صورت عملکرد جامعه ٫مطابق با "پدیده ضروری" دیدگاه دولت آبادی ها ٫ لطفأ جمعیت ۸۰ میلیونی تشنه ادبیات را ناآگاه ٫ مسخ شده ٫ بی ادب ٫ بی فرهنگ و نظائر آن مورد خطاب قرار ندهید.
۶۰۱۰۵ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣۹۲
|
از : س. آذر
عنوان : زنده باشید!
دستتان درد نکند! خوب پته ی بعضی ها را روی آب انداختید. خصوصا این چند نفری را که نام بردید.
۶۰۱۰٣ - تاریخ انتشار : ۵ بهمن ۱٣۹۲
|