از : نادر مشهدی
عنوان : به یاد بادها و یاوه ها
آی آشنا
آی آشنا
آی آشنا
از حرام زادگان
گریختیم، گریختیم
فرای مرز ها آشنا و وفرض های بیگانه
فرای آب ها شیرین ومیله های آب دیده آهنین
فرای کوه ها و و دخمه های پر آشنا
....
تا به آزادی برسیم
ولی
باز دام ها گستردند
جامها سرازیر کردند
فرش ها گستردند
بی داد گا ه ها
قاضیان نازی
راویان داستانهای
شیرین و سزار
تفنگ فرستادند
تا
ابزار کار ارزان
و بیگانه ای پر کا ر
به این بازار پر کسب و بی عار
با گشتیان آگاه
از جنگ های خاور
میانه ای
جدید بسازند
...
تا که تیر آرش
به کمان هیج مرزی
نرسد.
۶۰۲۲۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ بهمن ۱٣۹۲
|