نگاهی کوتاه به پیامدهای
دومین اعتصاب سندیکای کارگران شرکت واحد


داوود رضوی


• اعتصاب دوم رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه که در هشتم بهمن ماه سال ۸۴ انجام شد از حساسیت و اهمییت خاصی هم برای جنبش کارگری ایران و هم برای حاکمیت، دارا بوده است، به همین دلیل تصمیم گیری برای سرکوب این اعتصاب در بالاترین سطوح امنیتی کشور یعنی شورای امنیت ملی قرار گرفت ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۷ بهمن ۱٣۹۲ -  ۲۷ ژانويه ۲۰۱۴


اعتصاب دوم رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه که در هشتم بهمن ماه سال ٨۴ انجام شد از حساسیت و اهمییت خاصی هم برای جنبش کارگری ایران و هم برای حاکمیت، دارا بوده است، به همین دلیل تصمیم گیری برای سرکوب این اعتصاب در بالاترین سطوح امنیتی کشور یعنی شورای امنیت ملی قرار گرفت، لذا مهمترین سیستم حمل و نقل عمومی شهر تهران در آن زمان محسوب می شد، که حدود ٣ تا ۴ میلیون مسافر در سطح شهر تهران را روزانه جابجا می کرد ، در واقع من نمی خواهم به اهمییت ویژه ای که سرکوب این اعتصاب برای حاکمیت داشت صحبت کنم اما گستردگی سرکوب اعتصابیون خود نشانگر این اهمییت بود، دستگیری صدها تن از کارگران قبل و بعد از اعتصاب و اخراج فله ای رانندگان سندیکائی که تا ٣۰۰کارگر به ثبت رسیده بود و حتی دستگیری زن ها و فرزندان اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد که خود قبلا توسط نیروی های اطلاعاتی دستگیر و در بند ۲۰۹ محبوس بودند ،همگی نگاهی اشکار به مهم بودن موضوع برای سیستم حاکمیتی کشور بوده ، اما پیامد ها و اهمییت ان در جنبش کارگری ایران، بعد از شکل گیری اعتصاب موفق ۴ دی ماه ٨۴ و سرکوب ان با وعده های مسئولین مملکتی به رانندگان ، اعتصاب دوم، هشتم بهمن ماه ، خونی تازه دررگ های جنبش کارگری ایران به جریان انداخت ، زیرا این دو اعتصاب سازماندهی شده بعد از ۲۷ سال در کارگاهی با ۱۵۰۰۰کارگر صورت می گرفت و در واقع به جامعه کارگری پیام داد که کارگران هم حق اعتصاب و هم حق اعتراض در بی عدالتی هائی که نسبت به انها صورت می گیرد دارند و کارگران برای ایجاد تشکل های مستقل خود نیازی به اجازه ندارند و خود می توانند و ازادند که تشکلات مستقل کارگری خودشان را داشته باشند و سرکوب نمی تواند راه حلی برای پایان دادن به اعتراضات و مطالبات کارگران باشد، و نقش تشکل های دست سازو گوش بفرمان دولتی را که خود عامل سرکوب کارگران بودند ،برای کارگران از قبل روشن تر کرد،هر چند که حمایتی اشکارا در دیگر بخش های کارگری کشور بوجود نیامد به جز چند مورد؟ حتی خانه کارگر و شوراهای عالی کار و یا اسلامی کارکه مدعی سکان دار نمایندگی دولتی در کشور بودند نه تنها حمایتی از اعتصاب های رانندگان شرکت واحد نکردند بلکه شوراهای اسلامی کار شرکت واحد نهایت همکاری را در دستگیری و اخراج فعالین سندیکائی شرکت واحدبا عوامل اطلاعاتی و امنیتی داشتند، اعتصاب دوم درست بعد از ٣۴ روز از اعتصاب اول شکل گرفت و این پیامدی مهم برای جامعه کارگری بود که رانندگانی که ماه پیش با برخورد امنیتی عوامل سرکوب مواجه شده اند چقدر اگاهانه و با استقبال بیشتر از اعتصاب دوم حمایت کردند و نقش کلیدی و اهمییت تشکیلات و تشکل های مستقل کارگری را به جامعه کارگری و جنبش کارگری در عمل نشان دادند و در واقع سندیکای شرکت واحد با هزینه کردن اعتصاب دوم ادعا کرد که تشکیلات کارگری می تواند در مقابل هر سرکوبی بایستد و یاد اور شد که اتکای هر تشکل کارگری بر مبنای بدنه کارگری ان شکل می گیرد و تشکل های مستقل کارگری نیروی و قدرت خودشان را از بدنه کارگری می گیرند و در اصل اراده جمعی کارگران در قالب تشکیلات سازماندهی شده می تواند ابزار سرکوب را بی اثر کند و با اعتصاب دوم قدرت جمعی کارگران را به صاحبان قدرت نشان داد و اینکه کارگران تا رسیدن به مطالباتشان دست از مبارزه برنمی دارند و از نظر من دومین اعتصاب شوکی به جامعه کارگری کشور بود که درس اتحاد و انسجام تشکل های مستقل و فعالین کارگری را به جنبش کارگری یاد اوری کرد ، به همین دلایل بعد از این اعتراضات سندیکا های دیگر کارگری هر چند اندک در کشور شکل گرفت اما انها هم از سرکوب و برخوردهای امنیتی در امان نبودند و نیستند ، تجربه سالهای مبارزه در سندیکای کارگران شرکت واحد به ما اموخت که کارگران فقط در سایه تشکیل تشکل های مستقل کارگری می توانند به مطالبتشان برسند و کارگران باید تا رسیدن به تشکیل ایجاد تشکل های مستقل کارگری دست از تلاش و مبارزه برندارند. با تشکراز تمام کسانی که در این سالها سندیکای شرکت واحد و دیگر تشکل های مستقل کارگری را یاری کرده اند و یاد تمام رانندگان و کارگرانی که تا این لحظه در مبارزات کارگران شرکت وا حد به سندیکای شرکت واحد یاری رسانده اند ، با ارزوی ازادی رضا شهابی عضو زندانی سندیکا و آزادی تمامی فعالین کارگری در بند.

داوود رضوی فعال سندیکائی هفتم بهمن ۹۲