بر فلسطینیان چه می رود؟
در حاشیه برخی واکنشها در برابر سخنان "پاپ" در میان فلسطینیان


تهمورث کیانی


• پاپ بندیکت برخلاف سلف خود بر آن است تا روحانیان مسلمان ودولت های کشورهای اسلامی را در دو موضوع مشخص به چالش کشد. هر چقدر پاپ فقید, ژان پل دوم, در برابر این موضوعات نرمش و مدارا می کرد, پاپ بندیکت باب گفتگو و مناظره را درباره برخی از مهمترین مسائل روز از جمله گسترش خشونت و تروریسم ِ به نام دین و در زیر پرچم دین, اکنون, گشوده است. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۴ مهر ۱٣٨۵ -  ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۶


  
  tahmoures_kiani@yahoo.com
 
        تنها چند سال پیش بود که پاپ ژان پل دوم , پاپ فقید پیشین , در سفری به سوریه در اقدامی شگفت انیز , و برای برخی از کاتولیک ها بحث برانگیز , بر قران , کتاب مقدس مسلمانان , بوسه زد. به نظر می رسد , اما , تحولات سریع جهان امروز چنان است که روابط دیرینه کلیسای کاتولیک و جهان اسلام به مثابه دو نیروی قدرتمند پاسدارسنتها و ارزشهای دینی نیز متزلزل گشته است.  چنین پیداست که  دراین مورد نیز کلیسای کاتولیک از سرعت و قدرت انطباق بیشتری در مواجهه با تغییرات و رخداد های عرصه اجتماع و سیاست به نسب همتایان مسلمان خود برخورداربوده است.  سخنان بحث برانگیز پاپ بندیکت شانزدهم در بازتاب دادن و نقل گفتارطعن برانگیز و تمسخر آمیز یکی از امپراتوران مسیحی در باره اسلام و پیامبر آن در مناظره  امپراظور با توریستی ایرانی و مسلمان, موجب شعله ور گشتن خشم انبوه مسلمانان در بسیاری از نقاط جهان گشت. این سخنان واکنش انتقادی و بعضأ خشم آلود طیف وسیع و گوناگونی از گرایش های مختلف اسلامی را موجب گشت. برخی بجای پاسخ گویی مبتنی بر نقد و نظر و متکی بر گفتگوی متقن و مستدل , مطابق معمول , راه خشونت و تهدید را برگزیدند و بسیاری نیز این سخنان را نادرست و تحریک آمیز دانسته و با شگفتی از پاپ علت انتخاب چنین نقل قولی را در زمان کنونی جویا گشتند. بحث و مناقشه در این باره همچنان ادامه دارد و پاپ قرار است در ملاقات با سفرای برخی از مهمترین کشورهای اسلامی دراین باره گفتگو کند.
       صرف نظر از چون و چرا هایی که درباره سخنان پاپ وجود دارد , یک نکته , اما روشن گشته است که پاپ بندیکت برخلاف سلف خود بر آن است تا روحانیان مسلمان ودولت های کشورهای اسلامی را در دو موضوع مشخص به چالش کشد. هر چقدر پاپ فقید , ژان پل دوم , در برابر این موضوعات نرمش و مدارا می کرد  , پاپ بندیکت باب گفتگو و مناظره را درباره برخی از مهمترین مسائل روز از جمله گسترش خشونت و تروریسم ِ به نام دین و در زیر پرچم دین , اکنون , گشوده است. علاوه براین , پاپ بندیکت حتی پیش از انتخاب شدنش  بدون تأمل و تردید به تبعیضی که بر اغلب نامسلمانان در کشورهای اسلامی می رود معترض بوده است. پاپ از دولت های اسلامی و روحانیان مسلمان می پرسد که چرا پیروان سایر ادیان , خاصه مسیحیان , از همان آزادی و عدالتی که مسلمانان در دولت ها و جوامع مسیحی غربی برخوردارند , برخوردار نیستند و اغلب در معرض نابرابری ها و فقدان آزادی قرار دارند. چرا خونبهای یک مسیحی , کلیمی و یا زرتشتی در اغلب این کشورها نصف خونبهای یک مسلمان است ؟از دیگر سو , پاپ بندیکت همواره براین نظر بوده است که میانه روهای اسلامی باید فعالانه تر و اشکار تر افراط گرایی اسلامی را محکوم کرده و در رد خشونت به مثابه ابزاری برای رسید ن به اهداف سیاسی , و با نام دین , پیشگامی کنند. سالهاست که صدای اسلام گرایان میانه رو و سیاسیون متدین و اصلاح طلب در هیاهوی خشونت و ترور طالبان ها , جهاد اسلامی ها , بن لادن ها و سایر گروههای افراطی اسلامی گم گشته است. در ایران ما , که حکومتش رسمأ حکومتی دینی است , صدای تندروهایی که  تفسیر خشونت طلبانه ای از دین دارند , صدای برتر در سالهای اخیر بوده است. صداهایی چونان محمد خاتمی , سروش و دیگران در هیاهوی رسانه های قدرتمندی چون العالم , المنار و حتی الجزیره شنیده نمی گردد. سازمان گفتگوی تمدن های خاتمی , که زمانی امید برانگیخت , بدون بودجه و امکانات اطلاع رسانی به حال خود رها گشته است و تنها سرمایه اش اعتبار شخصی خاتمی است. اکنون , اما , پاپ از جهان اسلام و از میانه روهای اسلامی خواسته است تا صدای خود را رساتر سازند. به نظر می رسد گفتگویی که قرار است بین پاپ و سفرای برخی از کشورهای مهم اسلامی صورت گیرد , علاوه بر تأکید دوباره پاپ بر عذر خواهی اش از مسلما نان , در همین راستا باشد.
       ردپای خشونت و افراط گرایی در  برخی از  واکنش های اخیر به سخنان پاپ نیز  به خوبی مشهود است.  اما صرف نظر از اقدام منفرد انه تروریست ها در کشور بلازده سومالی در قتل راهبه ای سالخورده  در این میان برخی واکنش ها در میان فلسطینیان  شگفت انگیز بود. فلسطین  زادگاه اغلب ادیان ابراهیمی بوده است و هم اکنون برخی از مقدس ترین مکان های دینی  این ادیان  در آن قرار دارد. یکی از مهمترین موضوعات چالش برانگیز در مذاکرات فلسطینیان و اسرائیلی ها در همه سالهای گذشته همواره موضوع در اختیار داشتن و کنترل این مکان های مقدس بوده است. هر کدام از طرفین می کوشد تا در حل و فصل نهایی اختلافات سهم بیشتری بر کنترل این مکانها بدست آرد. بی شک قدرت تحمل مذهبی و مدارا با پیروان سایر ادیان و احترام به همه باور مندان این ادیان و تأمین امنیت این مکانها از نخستین پیش شرطها برای  هر کس یا گروهی خواهد بود که داعیه حق نگهداری و تولیت این مکانها را دارد. موج خشونت و حملاتی که از سوی برخی گروههای فلسطینی در واکنش به سخنان پاپ رخ داد نشان داد که این گروهها تا چه حد می توانند خود را دارای خق تولیت مکانهای مقدس مذهبی همه ادیان بدانند. گروههایی با بمب های آتش زا به کلیسا ها در فلسطین حمله می کنند تا از رهگذر آن مخالفت خود را با سخنان پاپ به نمایش بگذارند. کسانی که داعیه پرده داری دارند خود به پرده دری دست می یازند. توهین به پیامبر اسلام , به گفته پرفسور نصر ," برای هر مسلمانی در دناک است , از نظر یک مسلمان اگر یک مسیحی به خدا توهین کند پیش از همه به خود توهین کرده است , توهین به پیامبر اسلام , اما , از نظر مسلمانان توهین به هویت آنان است". اما از آن دردناک تر پاسخی است که بجای گفتگو و استدلال راه خشونت را بر می گزیند.  نمی شود به عنوان پاسخ به اشغال کرانه باختری و نوار غزه از سوی اسرائیل مردم را در رستورانها کشت , و در پاسخ به سخنان پاپ کلیسا ها را با بمب آتش زد و سپس گفت ما از خشومت بیزاریم.
      واقعیت اما این است که مسلمانان با توجه به اینکه اغلب رسانه های بزرگ جهانی در دست غربی ها است , تنها با تظاهرات بزرگ می توانند صدای اعتراض خود را به گوش جهانیان برسانند . در این میان , اما , اقدامات خشونت آمیز برخی افراطیون موجب آ ن می گردد تا , با  جلب توجه رسانه های جویای اخبار داغ , این واکنش های افراطی تنها صدایی باشد که در غرب شنیده گردد. به جرأت می توان گفت که بزرگترین چالش اسلام گرایان میانه رو و اصلاح صلب در دوره کنونی همانا غلبه بر نیروهای افراطی به نحوی است که در جهان صدای میانه روی و اصلاح طلبی دینی به صدای معتبر , برترو نمایانده  جهان اسلام تبدیل گردد. به گفته اسقف کانتر بوری در همین روزهای اخیر , "عناصری در همه ادیان هستند که خشونت را تشویق و ترویج می کنند". چالش اصلی دین ورزان , اما , این است که عناصر به وجه غالب و نمایا ن بدل نگردند.
     در این میان تأکید بر گذشته پر شکوه تمدن اسلامی به عنوان مهد مدارا طلبی و آزادی دینی و یاد آوری روزهای سیاه حکومت کلیسا در اروپای سده های میانی نمی توا ند گرهی از کار بگشاید. پرسش این است که چرا در دوره کنونی که از آن روزهای سیاه در اروپا خبری نیست , عد ه ای در جهان اسلام و به نام دین عزم خود را جزم ساخته اند تا ما را به همان روزهای سیاهی  باز گردانند که تاریک اندیشی کلیسا در سده های پیشین به اروپا تحمیل کرده بود؟ بازگو کردن مکررِ  اینکه هزار سال پیش تمدن اسلامی سرزمین مدرا و تحمل و آزادی اندیشی بوده است نمی تواند برای زنان افغان ,عربستان سعودی , دارفورسودان و.... آزادی و برای ما در ایران دموکراسی و پیشرفت آرد . آن گذشته پرشکوه نمی تواند موجب نادیده گشتن این "حال " نزار و سیاه گردد.
         از دیگر سو , اما , موفقیت میانه روهای اسلامی در غلبه بر افراطیون به یاری و مدد رسانه های بزرگ غربی نیاز دارد. واقعیت این است که برخی از رسانه های بزرگ و با نفوذ غربی با بزرگ کردن اغراق آمیز واکنش های خشونت آمیز در میان کشورهای اسلامی و در بین مسلمانان به گسترش این پیش داوری و تصور در میان مردم غیر مسلمان و خاصه ساکنان کشورهای غربی کمک کرده اند که گویی اسلام گرایان همه خشونت طلبند. ممکن است چنین رویکردی صرفأ به سبب کارکرد های جلب مخاطب بوده باشد , اما نمی توان از این حقیقت چشم پوشید که این رسانه ها هیچگاه با اشاره به خشونت های انجام شده به دست گروههای غیر مسلمان مانند گروههایی که در سریلانکا , هند , آمریکای لاتین , باسک اسپانیا و سابقأ در ایرلند  از ترور و خشونت برای رسیدن به اهداف سیاسی سود می جویند  به نام گروههای مسیحی , بودایی و یا هندو یاد نمی کنند. این رسانه ها اگر در بازتاب دادن صدای میانه روهای اسلامی بکوشند بی شک گام بزرگی در تشویق آنان و انزوای افراطیون برداشته اند. همچنین اگر این رسانه ها به اقدامات خشونت آمیز سایر گروههای غیر مسلمان در پوششی همانقدر گسترده به پردازند , آنگاه بازتاب اقدامات خشونت آمیز گروههای اسلام گرا تأثیر بیشتری برای فراخوانی انبوه مسلمانان برای رد و طرد گروههای خشونت طلب خواهد داشت.
     سخن آخر اینکه چالش اصلی  پاپ بندیکت شانزدهم - که اکنون باب بحث و مناظره را در باره مذهب و رویکرد آن به خشونت در دنیای کنونی گشوده است- ان است که فراز ها و ادبیاتی را پیدا کند که از رهگذر آن بتواند از یک سو در جلب میانه روهای اسلامی کوشیده و کوتاهی و کم کاری آنان را به چالش کشد و هم برخلاف میل باطنی خود موجب تحریک احساسات مسلمانان و سوخت رسانی به افراطیون نگردد. ملاقات پاپ با سفرای کشورهای اسلامی و گشودن باب گفتگو در باره مذهب و خشونت می تواند آغاز گر یک گفتگوی دراز دامن و گسترده گشته که سرانجام به نتایج بهتری بیانجامد. مقدمه چنین گفتگوی موفقیت آمیزی به رسمیت شناخته شدن دین اسلام از سوی پاپ به عنوان یک دین الهی همانند مسیحیت می باشد.
 
سیاتل , ایالات متحده آمریکا
بیست و پنجم سپتامبر ۲۰۰۶