کانون فرهنگی - سیاسی خلق ترکمن: بمناسبت ۳۵ سالگی حاکمیت بهمنیان بر ایران!



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲٣ بهمن ۱٣۹۲ -  ۱۲ فوريه ۲۰۱۴


۲۲ بهمن ماه امسال برابر است با ٣۵- مین سالگرد بقدرت رسیدن روحانیت شیعه در ایران بعنوان نمایندگان خرده فرهنگ سنت در مقابل تجدد و مدرنیته است. این ارتجاعی ترین قشر اجتماعی برآمده از گور تاریخ از همان اوان قدرت یابی خود ارواح مردگان ایدئولوژی دینی خود را فراخوانده تا زندگان و زندگی را بگور بکنند. عروج چنین نیرویی بر سریر قدرت در دهه های پایانی قرن بیستم که هیچ سنخیتی با ضرورت و روح زمانه نداشته است، نه محصول "دزدیده شدن" انقلاب مردم علیه خودکامگی سلطنتی از طرف روحانیون و نه "انحراف انقلاب" از مسیر اصلی خود و نه نتیجه‍ی "توطئه‍ی خارجی بخاطر حسادت به پیشرفت ایران" بوده است. این انقلاب ریشه در فرهنگ دینی مردم و "روشنفکران" جامعه و مطابق با خواست و درک آنها از اسلام سیاسی و نتیجه‍ی خلاء وجود نیروهای سیاسی سکولار و دمکراتیک و نهادهای مدنی مستقل از دولت بعلت استبداد دیرپای سلطنتی بوده تا از "دروازه‍ی تمدن" چنین جامعه ای هیولایی بنام خمینی وارد گردد!
این نیروی بغایت ارتجاعی که حاکمیت خود را نه بنام دمکراسی و برای انسان بلکه بنام موجودات غیبی و غیرزمینی و به نیابت از نام آنها آغاز کرده بود، از همان ابتدا در شرایطی که مرکز ایران سرمست از "بهار آزادی" دروغین روحانیون شیعه بوده است، خواست رهایی از ستم ملی ملتهای پیرامونی را با قتل عام مبارزان و رهبران این ملتها جواب داد! این ملت کشی جهت تداوم سیاست ضدملی رژیم سلطنتی سرنگون شده باز با توسل به همان سلاح زنگبار بسته‍ی "مبارزه با تجزیه طلبی" صورت گرفت که هیچ ملتی در ایران خواستار تجزیه‍ی ایران نبوده اند. اما برپایه‍ی این بهار خونین در سرزمین ملتهای تحت ستم در ایران نه مبارزه با تجزیه و تقسیم ایران بلکه ممانعت از تقسیم قدرت و ثروت و انحصار آن در مرکز و در دست روحانیون شیعه بعنوان نمایندگان خودخوانده‍ی تام الاختیار خدا بر روی زمین بوده است! با این سرکوبی بود که سیاست انحصار قدرت و خفه ساختن هرگونه ندای دمکراسی و آزادیخواهی به خود مرکز نیز تسّری یافت و نیروهای هموار کننده‍ی راه قدرت یابی این موجودات بیگانه با روح و خواست زمانه یکی بعداز دیگری قلع و قمع و دایره‍ی فاجعه‍ی حکومت دینی تمامیت گرای استبدادی بر ایران بسته گردید. این امر باردیگر تکرار این تجربه‍ی تاریخی بود که پایه گذاری استبداد و حکومت خودکامه‍ی فردی در ایران همواره با سرکوبی ملتهای تحت ستم پیرامونی آن آغاز میگردد.
اکنون ٣۵ سال استکه این حکومت شوونیستی- مذهبی جامعه ای را بی سیرت و تعادل اخلاقی و روانی آنرا از محور خود خارج ساخته و بجای عدالت اسلامی مورد ادعای خود کشوری را به فلاکت کشانیده است. با حکومتی پلیسی و امنیتی و با استبداد مطلق قرون وسطایی آلودگی های فضای اجتماعی را به اوج خود رسانیده و فساد و بی قانونی، ریا و دروغ را همه گیر و مردم نیازمند به نان شب را با چندکیلو موادغذایی ناقابل بنام "سبد کالایی" بگروگان گرفته است. شرافت و کرامت انسان را با جاری ساختن قوانین جزایی وحشیانه تحت عنوان "قوانین شریعت" که متعلق به آداب و سنن اعراب و یهودیان بدوی بوده است بشدت لگدمال ساخته و با تعمیم این بیرحمی به طبیعت و جانداران کشور را به فاجعه‍ی محیط زیستی کشانیده و ایران را به جرگه‍ی آلوده ترین کشورها در جهان ارتقاء داده است. ماجراجویی اتمی این نکبت دینی بغیراز تحمیل سنگترین هزینه های مالی بر دوش یک اقتصاد ورشکسته و همراه پیگیری ٣۵ ساله‍ی تشکیل "هلال شیعی" از بحرین تا لبنان و تشنج آفرینی و دخالت در امور داخلی دیگر کشورهای منطقه و جهان، ملتی را به انزوا و جهانی را با تهدید و منطقه ای را به بحذران کشانیده است.
٣۵ سال استکه سیاست شوونیستی استحاله‍ی دیگر ملتها در ملت حاکم و بریدن زبان مادری فرزندان آنها و محرومیت کامل از حق حاکمیت ملی بر سرنوشت خود این ملتها تداوم یافته و تضاد مرکز با پیرامون را بحد اشباع و گریز از مرکز استبداد و شوونیسم رسانیده است!
در آستانه‍ی ٣۵ سالگی، این رژیم با کارنامه ای از یک فاجعه‍ی ملی در سراشیبی تند پایان حیات ننگین خود نیز قرار گرفته است. اقتصادی که تنها در عرض یکسال هشت و نیم درصد سقوط کرده و بخش صنعت در آن با رشد منهای ۴.۴% و سرمایه گذاری و اشتغال در این بخش به منهای ٣۷% سقوط کرده است، آرزوی دولت آن رسانیدن تورم از ۵۰% به ٣۵% است! آلوده شدن مذهب شیعه با فساد، ریا و تزویر، آدمکشی و تروریسم، رانت خواری و غارت یک کشور، ریشه‍ی خواست جدایی دین از امور حکومتی را در درون جامعه محکمتر ساخته است. نسل جوان دیگر بی آیندگی و زندگی ایی تحت حاکمیت یک رژیم تئوکراتیک غیرعادی و زنان به اسارت و بندگی خود و ملتهای تحت ستم نابودی هویت ملی خود را دیگر برنمی تابند. "اپوزیسیون" سازی رژیم از درون باندهای مافیایی خود بنام "اصلاح طلب و اصولگرا" جهت فریب و روانه ساختن مردم در پی سراب اصلاحات امروزه حنای خود را با خلف وعده های دروغین انتخاباتی حسن روحانی از دست داده است.
طبیعی استکه حتی منفورترین رژیمها در جهان نیز خودبخود و بدون مبارزه ای همه جانبه با آن سقوط نمی کند. از اینرو کانون فرهنگی- سیاسی خلق تورکمن ایران در آستانه‍ی ٣۵ سالگی حاکمیت رژیم اسلامی پیمان خود با ملت تورکمن و مردم ایران را مبنی بر تداوم مبارزه‍ی خود تا نابودی کامل این ضد ملی و انسانی را تجدید می نماید!

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی ایران!
برقرار باد جمهوری فدرالی دمکراتیک در ایران!

کانون فرهنگی- سیاسی خلق تورکمن
۲۱/۱۱/۱٣۹۲