اعلامیه هئیت اجرائی (راه کارگر)
در محکومیت گروگان گرفتن پنج سرباز مرزبان دربلوچستان



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۵ بهمن ۱٣۹۲ -  ۱۴ فوريه ۲۰۱۴



گروگان گیری و تروریسم راه مقابله با خشونت جنایت کارانه رژیم اسلامی نیست

گروه بنیادگرای جیش العدل ( که پیش از این تحت نام «جندالله» فعالیت می کرد) در یک اقدام تروریستی پنج سرباز مرزبان در بلوچستان را در هژدهم بهمن ماه ( هفتم فوریه) به گروگان گرفت و آنها را به داخل خاک پاکستان برد. این گروه در بیانیه ای، اقدام خود را در اعتراض به سخنان مصباح یزدی در توهین به «عثمان» خلیفه سوم مسلمانان توجیه نموده و سپس عبدالرئوف ریگی (برادر عبدالمالک ریگی) به عنوان سخن گوی این گروه، خواهان مبادله این پنج گروگان با ۲۰۰ زندانی بلوچ شد که گویا ۵۰ تن از آنها از زندانیان «جندالله» و «جیش العدل» هستند. گروه تروریستی جیش العدل، تلاش دارد خود را مدافع حقوق مردم اهل سنت بلوچستان اعلام کند. این تلاش در حالی صورت می گیرد که مولوی عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان در این ارتباط گفته است : “به تمام کسانی که دست به راه‌بندانی زده و به گروگان‌گیری و خشونت متوسل می‌شوند تذکر می‌دهم که دست از این کارهای بچگانه بردارید. آن‌هایی که شما را تحریک می‌کنند خیرخواه شما نیستند، آن‌ها می‌خواهند که عقده خودشان را به‌وسیله شما خالی کنند،”
اقدام به گروگان گیری و حملات مرزی گروه «جیش العدل» که ارتباط خود با نیروهای سلفی را نیز کتمان نمی کند و در تارنماها و تویترش نیز اساسآ از زبان عربی استفاده می کند، بر متن شرایطی صورت می گیرد که سرکوب خواست ملیت های تحت ستم در جمهوری اسلامی به امری مستمر تبدیل شده است. سرکوب خشن مردم مثلث قربانی (بلوچستان، کردستان و خوزستان) در ماه های اخیر شکل گسترش یابنده ای به خود گرفته است. اعدام های جنایت کارانه در این سه استان بویژه در چند ماه اخیر، بیانگر سیاست مشت آهنین حاکمیت برای مقابله با خواست های مردمی است. سیاست مشت آهنین در بلوچستان با خشونت بیشتری اعمال می شود. در این استان علاوه بر سیاست اطلاعاتی ـ امنیتی برای اداره استان که توسط حاکمیت اعمال می شود، اختلافات جناح های حکومتی نیز بر تحولات این استان تاثیر بسزائی می گذارد. باندهای اطلاعاتی ـ امنیتی سرسپرده بیت رهبری و نیروهای وابسته به سپاه، از سیاست های دولت و استاندار جدید در این استان ناخشنودند. حملات سازمانیافته‍ی سایت های وابسته به این باندها و شیعیان تندرو استان به شرکت استاندار در نماز جمعه اهل سنت زاهدان و یا انتقادات شدید به پاره ای از انتصابات جدید که دست آنها را از پاره ای از مناصب کوتاه کرده ، بیانگر این اختلافات رشد یابنده است. در چنین شرایطی حوادثی چون گروگان گیری یا کشتن مرزبانان توسط گروه تروریستی «جیش العدل» همچون "رحمت" است که برای سپاه ، باندهای اطلاعاتی ـ امنیتی و تندروهای شیعه نازل می شود. بی جهت نیست که علیرغم تذکرات مداوم با اشاره به آموزش ندیدگی سربازان وظیفه، سپاه پاسداران از بر عهده گرفتن حفاظت مرزهای بلوچستان سر باز می زند و "طعمه" های آسان در اختیار گروه جیش العدل می گذارد. سپاه پاسداران که برای حفظ جنایت کاری همچون بشار اسد نیروهای ویژه به سوریه می فرستد، امکان حفاظت از مرزهای بلوچستان را به سربازان جوان و بی تجربه می سپارد تا با تشدید بحران در استان و ایجاد شرایط فوق العاده، دست بالا را در تحولات نظامی، سیاسی و اجتماعی آن بدست آورد.
بی اعتنائی آشکار حاکمیت به حقوق ملیت های تحت ستم و سرکوب خشن خواست های به حق مردم بلوچستان، زمینه ساز رشد و گسترش گروه های خشونت گرا و وابسته به جریانات خارج از مرزهای کشور است. رژیم اسلامی حتی از اجرای مفاد قانون اساسی خود که به پاره ای از حقوق ملیت های تحت ستم کشور اشاره دارد، نیز سر باز می زد. هنوز پس از سی و پنج سال، آموزش به زبان مادری اجرا نشده است. سیستان و بلوچستان و دیگر استان های مناطق ملی، هنوز از داشتن استاندار بومی محرومند. هنوز بسیاری از پست های اداری به نیروهای غیربومی واگذار می شود؛ در حالی که بسیارند نیروهای کارآمد و تحصیل کرده‍ی بومی که توان هدایت امور به بهترین شکلی را دارا هستند. این اجحافات تنها به مسائل فرهنگی و اداری محدود نمی شود، سرکوب مذهبی در استان های سنی نشین نیز، دامنه‍ی فشار را شدیدتر می کند. بسیارند روحانیون سنی در بلوچستان یا کردستان که یا به زندان افتاده اند، یا سر به نیست شده و یا "نفی بلد" گشته اند. حملات سازمانیافته‍ی سایت های شیعیان تندرو در زاهدان علیه مولوی عبدالحمید نیز در این راستا معنا و مفهوم می یابد. در کنار سرکوب فرهنگی و مذهبی؛ بی اعتنائی آشکار به مسائل اقتصادی مردم و محروم نگهداشتن این استان نیز بر دامنه‍ی مشکلات افزوده است. بیکاری گسترده‍ی جوانان جویای کار در استان، بالاترین رقم در سراسر ایران را داراست. بهداشت در پائین ترین حد از توجه قرار دارد تا جائی که مرگ و میر کودکان و بویژه مادران در هنگام زایمان بالاترین رقم را به خود اختصاص داده است و امید به زندگی در پائین ترین حد در کل کشور قرار دارد. وضعیت اقتصادی استان به گونه ای است که استاندارش اعتراف می کند که: «بیش از ۴ هزار روستای استان از داشتن خط تلفن محروم هستند . مشکل نبود گاز در استان، روند توسعه را کند کرده و بسیاری از صنایع استان را به تعطیلی کشانده است. نزدیک به هزار روستای استان به صورت سیار آبر‌سانی می‌شود که این امر مشکلات زیادی برای مردم بوجود آورده است. بیشتر شهرهای استان از داشتن فرودگاه فعال بی‌بهره‌اند و برای توسعه فرودگاه‌های استان دولت باید اعتبار ویژه‌ای به استان اختصاص دهد.»
بر متن این وضعیت و بی اعتنائی حیرت انگیز حاکمیت برای راه اندازی طرح های اقتصادی در استان، بیکاری گسترده زمینه‍ی روی آوری جوانان بیکار به تجارت های خرد میان ایران و پاکستان را فراهم آورده که حاکمیت اسلامی تحت نام "قاچاق" به سرکوب خشن آن ها می پردازد. لازم به یادآوری است که باندهای بین المللی قاچاق مواد مخدر و بویژه تریاک در سیستان و بلوچستان نیز از این لشگر بیکاران جوان جویای کار به بیشرمانه ترین شکلی سوءاستفاده کرده و آنها را به دام تجارت مرگ می کشانند که خود زمینه ساز توجیه سرکوب خشن تر از سوی نیروهای نظامی رژیم اسلامی شده است.
سازمان ما، به عنوان سازمانی مدافع حقوق ملیت های تحت ستم و از جمله حق سرنوشت آنها، گروگان گیری سربازان مرزبان را بشدت محکوم می کند و خواهان آزادی بی قید و شرط آن هاست و بر این باور است که رژیم اسلامی با سیاست های اقتصادی، فرهنگی ، مذهبی و بویژه نگاه سیاسی ـ امنیتی اش در سیستان و بلوچستان زمینه ساز و مسبب رشد این اقدامات تروریستی شده است. سازمان ما ضمن دفاع قاطع از حق ملل تحت ستم برای زندگی شایسته حرمت انسانی و اتحاد داوطلبانه‍ی ملیت های ساکن ایران، بر این باور است که اقدامات تروریستی و پاسخ بنیادگرایانه‍ی مذهبی به خشونت رژیم اسلامی، کمکی به مبارزات بر حق مردم بلوچ نمی کند.

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی! زنده باد سوسیالیسم!
هیئت اجرائی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)
پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۲ برابر با ۱۳ فوریه ۲۰۱۴