نشست ژنو۲ هم چنان گروگان ژنو ۱


اردشیر زارعی قنواتی


• هم اکنون با توجه به عدم موفقیت نشست ژنو ۲ و واکنش رهبران واشینگتن، لندن و پاریس که مسئولیت شکست را متوجه دولت دمشق دانسته اند، راه حل ها برای توافقات بازیگران بین المللی جهت کاهش منازعه و تنش موجود در مسیر سنگلاخی تری قرار گرفته است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۹ بهمن ۱٣۹۲ -  ۱٨ فوريه ۲۰۱۴


نشست ژنو ۲ بعد از چند روز مذاکرات بدون نتیجه با اعلان پایان این دور از مذاکرات توسط "اخضر ابراهیمی" میانجی سازمان ملل متحد و اتحادیه عرب مبنی بر عدم رسیدن به نتیجه و عذرخواهی از مردم سوریه در روز شنبه ۱۵ فوریه خاتمه یافت. در شرایطی خبرگزاری های بین المللی از شکست مذاکرات ژنو۲ در خصوص منازعه سوریه سخن گفته اند که از همان ابتدای این نشست به واسطه اختلافات اساسی بین هیات مذاکره کننده سوری و ائتلاف مخالفان انتظار چندانی از این نشست نمی رفت. چند دور مذاکرات فشرده بین اخضر ابراهیمی با دو طرف مذاکره به همین دلیل با یک بن بست روبه رو شده و ظاهرا تنها دستاورد آن عدم اعلان رسمی پایان مذاکرات و از سرگیری آن حول دستور کار فشرده تر در زمانی دیگر بوده است. ظاهرا حضور معاونان وزرای خارجه روسیه و آمریکا برای ترغیب طرفین جهت رسیدن به یک توافق نیز به جایی نرسیده و هم چنان طرفین منازعه بر اهداف خود تاکید داشته اند. تاکید هیات سوری بر یک نقشه راه که در کانون آن مبارزه با تروریسم قرار دارد و اصرار هیات مخالفان بر اجرای بند هفتم و هشتم بیانیه پایانی نشست ژنو۱ در مورد تشکیل دولت انتقالی دلیل اصلی برای عدم موفقیت این مذاکرات عنوان شده است. هم اکنون اساسی ترین سوالی که مطرح است اینکه در چنین وضعیتی که هر دو طرف منازعه بر سر اهداف اعلان شده خود هم چنان پافشاری می کنند چگونه می توان از این بن بست خارج شد و اقدامات بعدی متحدین غربی اپوزیسیون سوری در قبال تحولات آتی با توجه به تاکید "باراک اوباما" در مورد یافتن راهی تازه برای تشدید فشار بر دولت دمشق چه الزاماتی را ایجاب می کند.
با توجه به ذات بحران و موقعیت عینی و ذهنی دولت سوریه و ائتلاف مخالفان هر گونه تعیین هدف "استراتژیک" مثابه توافق ژنو۱ جهت برون رفت از بن بست و رسیدن به مصالحه از همان ابتدا محکوم به شکست بوده و باید از این موقعیت خارج شد. در وضعیت فعلی تنها امید برای رسیدن به یک مصالحه حداقلی تدوین یک نقشه راه "تاکتیکی" برای بررسی و توافق حول موضوعات موردی هم چون آتش بس موقت، کمک و امدادرسانی به غیرنظامیان تحت محاصره، الزام رعایت کنوانسیون های بین المللی و حقوق بشری مربوط به مناطق جنگی، حضور بازیگران تاثیرگذار منطقه یی و اپوزیسیون داخلی در روند مذاکرات آتی، جلوگیری از حضور میدانی جنگجویان خارجی در خاک سوریه و خروج از معادله بازی مبتنی بر برد – باخت خواهد بود. هیات مذاکره کننده ائتلاف مخالفان تنها نماینده بخش کوچکی از شورشیان سوری بوده و در حوزه میدانی منازعه تقریبا نفوذ چندانی ندارند و آنان از سوی اپوزیسیون دمکراسی خواه داخلی متشکل از کمیته های هماهنگی محلی و اقلیت کرد به رسمیت شناخته نمی شوند و هم چنین اعتبار چندانی در بین گروه های قدرتمند اسلامگرایان مسلح نیز ندارند. تنها نقطه قوت هیات مداکره کننده ائتلاف مخالفان به حمایت غرب و آمریکا از آنان برمی گردد و به همین دلیل تصمیم گیری مستقلانه از دو بعد داخلی و خارجی برای آنان ناممکن بوده و همین خصوصیت در پیوند با چارچوب بسته ژنو۱ و تحولات جدید حوزه میدانی به سود دولت "بشار اسد" این هیات و به طورکلی مذاکرات را در دایره بسته و یک سیکل معیوب انداخته است.               
از یک طرف جنگ فرقه یی سوریه متاثر از یک رقابت ژئوپلتیک منطقه یی – بین المللی است که بدون تغییر در معادلات منفی آن هیچ چشم انداز مثبتی برای یک اجماع جهانی حول آن وجود ندارد. از طرف دیگر بازیگران داخلی منازعه هم چنان در چارچوب "سلبی" و حذفی بازی می کنند که این خصوصیت در مذاکرات و یافتن یک راه حل سیاسی نه تنها روند مصالحه را مختل می کند که حتی به صورت منطقی از اساس با روح راه حل سیاسی در تضاد قرار دارد. هیچ منطق سیاسی و تجربه تاریخی نشان نمی دهد که بازیگری که در حوزه میدانی در قاعده هرم قرار گرفته در مقابل مخالفان خود که در مسیر افول قدرت قرار گرفته و تشتت یا از هم گسیختگی کاملا بر اردوی آنان حاکم است، دست ها را به عنوان تسلیم بالا ببرد. تاکید و اصرار هیات مخالفان برای کناره گیری اسد در چنین شرایطی با توجه به نقش آلترناتیوی وی در ساخت دولت سوریه و به خصوص نهاد ارتش و نیروهای امنیتی نه تنها هر گونه مذاکره یی را با شکست روبه رو می کند که حتی راه های ممکن برای توافقات تاکتیکی حول مهار جنگ و کمک های انساندوستانه را نیز سخت خواهد کرد. در جناح دولتی نیز یک کاسه کردن تمام شورشیان در قالب تروریست و عدم پیشنهادهای عملی جهت همکاری و مصالحه ملی با اپوزیسیون غیرمسلح داخلی و اقلیت کردی تا به امروز موجب سلب امکان کنشگری سیاسی در قالب طرح های تقسیم قدرت و آشتی ملی شده است.
هم اکنون با توجه به عدم موفقیت نشست ژنو ۲ و واکنش رهبران واشینگتن، لندن و پاریس که مسئولیت شکست را متوجه دولت دمشق دانسته اند، راه حل ها برای توافقات بازیگران بین المللی جهت کاهش منازعه و تنش موجود در مسیر سنگلاخی تری قرار گرفته است. حامیان خارجی دولت اسد نیز همان گونه که معاون وزیر امور خارجه روسیه در ژنو نشان داد حاضر به هیچ عقب نشینی بدون گرفتن تضمین های مشخص جهت تقسیم قدرت در چارچوب حفظ حداقلی ساختار سیاسی موجود در دمشق و منافع خود در مقابل رقبای ژئوپلتیک خویش نخواهند بود. در چنین وضعیتی با توجه به اظهارات جدید اوباما و سفر وی به اردن، اسرائیل و بعضی از کشورهای عربی که متحدین سرسخت مخالفان اسد می باشند، باید در انتظار تشدید منازعه و احتمالا اهدای کمک های مالی – تسلیحاتی بیشتر به گروه های مسلح به اصطلاح میانه روتر سوری بود. از آنجا که مرزهای شمالی سوریه هم اینک جولانگاه گروه های جهادی و اسلامگرایان مرتبط با القاعده می باشد می توان انتظار داشت که کانون تنش های مدیریت شده از سوی غرب و عربستان، به سمت مرزهای جنوبی و غربی به خصوص اردن و بخشی از عراق منتقل شود. سفر اوباما به امان و قول کمک یک میلیارد دلاری به این کشور در این شرایط خاص به یقین ارتباط مستقیمی با استراتژی جدید آمریکا در قبال بحران سوریه خواهد داشت. بدترین سناریوی ممکن در چنین وضعیتی احتمال دخالت نظامی مستقیم کشورهای خارجی در بحران سوریه است که حداقل تا زمانی که برنامه خروج تسلیحات شیمیایی سوریه کامل نشده است بسیار جنونانه بوده و به همین دلیل فعلا هیچ خوانشی با منطق سیاسی و تعهد به حفظ امنیت بین المللی نخواهد داشت.