طلسم منتشر شد


الف ماهان


• طلسم، خطابه سقوط به سایه، عنوان مجموعه قطعاتی است از ا. ماهان که در یک CD دوتایی توسط نشر باران در سوئد منتشر شده است. مجموعه قطعات شعرواره‌ی طلسم، با صدای سراینده دکلمه شده که نوای موسیقی ایرانی بهزاد، نوازنده‌ی ساکن شهر استکهلم، آن را همراهی کرده است. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۵ مهر ۱٣٨۵ -  ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۶


infi@baran.st
www.baran.st
 
طلسم، خطابه سقوط به سایه ، عنوان مجموعه قطعاتی است از ا. ماهان که در یک CD دوتایی توسط نشر باران در سوئد منتشر شده است.
 
مجموعه قطعات شعرواره‌ی طلسم ، با صدای سراینده دکلمه شده که نوای موسیقی ایرانی بهزاد ، نوازنده‌ی ساکن شهر استکهلم، آن را همراهی کرده است. موسیقی را بهزاد خود ساخته و پرداخته، گاه در فضای مفهومی و گاه بر ریتم کلام. او در نواختن فقط از ساز تخصصی خود تار بهره‌گرفته، که تلاش اوست در جهت نشان‌دادن تواناییهای تکنیکی و قابلیتهای صوتی تار. بهزاد کوشیده است این ساز به اصطلاح سنتی   را در ساختن صدا و فضایی معاصر بکار گیرد و به آن اجازه بالیدن بدهد. جایی که متن در گذشته و تاریخ فرومی‌رود همان تار آشناست و جایی که متن به اکنون می‌آید تار غریب است و دیگر.
 
در بخشی از این مجموعه آمده است:
«چکش‌ ○ چکش‌ می‌پیچد ○ خیابانها چکش‌ می‌کوبند ○ کوچه‌ها چکش‌ می‌کوبند ○ مسجدها پارکها مدرسه‌ها ○ چکش‌ ○ چه ○ کاف ○ شین ○ چکش ○ درِ خانه را نمی‌توان بست ○ چکش در اتاقها می‌پیچد ○ در آشپزخانه چکش‌ می‌پیچد ○ راهرو را چکش‌ می‌پیچاند ○ حتا در اشکافِ لباس‌ نمی‌توان خفت ○ چکش‌ رویا را خُرد‌کرده ○ چکش‌ خوابها را خُرد‌کرده ○ بازارِ خرده‌خوابهاست ○ ریزه‌رویاها ○ آرزوهای عروسکی ○ خبری دیگر نیست ○ وزارتِ چکش‌ ○ همه‌جا هست ○ وزارتِ چکش‌ پرکارترین است ○ کارآمدترینِ وزارتخانه‌ها»
 
طلسم هم روایت است هم شعر هم خطابه هم گفتگو. سراینده در تلاش برای بیان اندیشه‌ها و مفاهیم مختلف از قالب‌های مختلف زبانی استفاده کرده است . از زبان لاتی تا وزن تغزلی، از نثر اداری تا زبان هذیانی. این کار، ریشه در متون کهن فارسی دارد. یعنی نویسنده، نثر و نظم و متل و افسانه و مثل و چیستان و شعر و تاریخ و حدیث و آیه و . . .  را هر یک در جای خود بکار می‌گرفته.
 
ا. ماهان که پیش از این سه مجموعه‌ی شعر «برهنه در باران»(۱٣۷۵)، «شمعدانیها می‌شکنند»(نشر باران.۱٣۷٨) و «نافه بیقراری»(نشر البرز.۱٣٨۲) را منتشر کرده است، در بخشی دیگر از این کار سروده است:
« و سنت ○ انتظار هم سنت است ○ انتظارِ آینده ○ انتظارِ یکریزِ آینده ○ فردا ○ فردا نیست فردا ○ فردا ○ امروز است فردا ○ امروز اما فردا نیست دیگر ○ امروز فردا بود ○ دیروز ○ آینده همواره در حالِ آمدن است ○ ولی هرگز نیامده ○ هزاره هم سرآمد ○ و صاحبش‌ نیامد ○ مدعی چند به دار رفتند یا به تیر ○ و پرونده‌های هزاره ○ طبقه‌بندی‌شده اعلام شد ○ آینده قهرکرده ○ قرائتی قرینه از زمان ○ زمانِ نیاینده ○ ضدِزمان»
 
و ادامه می‌دهد:
« نوارِ زمانی از جلو پیشانی عبورمی‌کند ○ تاقچه تاقچه ○ رف رف رف ○ و بتها ○ عبورمی‌کنند ○ صفحه صفحه ○ کادر کادر کادر ○ آل و هیولا ○ بتکده حول و ولا ○ همیشه ○ همه‌جا ○ یکنفس‌ بازند ○ چشمها ○ چشمِ دوربینها ○ چشمِ تلویزیونها ○ مانیتورها ○ و نوار ○ نوارِ زمانی ○ بدونِ عصب ○ همواره در عبور ○ زنان جیغ‌می‌کشیدند زمانی ○ زنان را در جامه‌دان گذاشتند ○ بیناست شنوا و دانا ○ خداوند آنتنها »
در جایی دیگر:
شهید‌فروشی ○ شهیداشو توی گور ○ عینهو جیگرکی ○ بادمیزنه ○ پهلو به پهلو میکنه ○ خونی و مالی ○ شهیدِ تازه سیخی چن ○ قلوه دنبلان ○ جیلیز ویلیز ○ دلِ خوش‌ سیری چن ○
 
پانوشتهای متن در پایان سی‌دی اول توسط یک گوینده زن خوانده‌شده‌است. مثلا در مورد اخیر می‌شنویم:
و گلگون‌کفنان| به خستگی| در گورها| گرده تعریض می‌کنند. شاملو