اتحاد سوسیالیستی کارگری-به مناسبت هشت مارس - روز جهانی زنان کارگر



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۵ اسفند ۱٣۹۲ -  ۶ مارس ۲۰۱۴


 ۱

به مناسبت هشت مارس - روز جهانی زنان کارگر
جنبش زنان کارگر و مبارزه برای حداقل دستمزد

درک این که وضعیت معیشت، مشغله اصلی زنان کارگر و زحمتکش است چندان دشوار نیست اما این
که زن کارگر در صورت مساله مبارزه طبقاتی برای بهبود سطح معیشت، موجودی نامریی شود
پذیرفتنی نیست.
زنان کارگر مستقیم و غیر مستقیم در پروسه تولید دخیل اند و بخش بزرگی از ارزش اضافه تولید شده
در جامعه متعلق به آنها است. نظام طبقاتی در هراس از قدرت همبسته کارگران، با انواع تمهیدات در
میان کارگران جدایی می اندازد تا مانع اتحاد و تشکل یابی شان شود. با تقسیم کارگران به زن و مرد،
کارگر فکری و یدی، زن کارگر و زن خانه دار کارگر، تشخص بخشیدن به بخشی از آنان تحت عنوان
کارمند وپرداخت دستمزد نابرابر به کار یکسان زن و مرد کارگر سعی در شقه کردن نیرو وخنثی کردن
مطالبات آن ها دارد. بدیهی است که تعریف دقیق تفاوت ها و دسته بندی های درونی طبقه کارگر ، به
رهبران کارگری در شناخت و اتخاذ الگوهای مبارزاتی کمک میکند. اما چگونه می توان اظهار داشت
که دستمزد های عقب افتاده مساله زنان کارگر خانه دار نیست - زنانی که کار بی جیره و مواجب
آشپزی و بچه داری و بردگی خانگی شا ن برای باز تولید سود سرمایه، اهمیت حیاتی دارد؟ مساله بیمه
های اجتماعی به زنی که قادر به خرید دارو برای فرزند بیمارش نیست ربط دارد. زنی که آب رفتن
مداوم بودجه خانواده مستاصل اش کرده، باالرفتن حد اقل دستمزد را بیش از هر کسی می فهمد. آزادی
فرزند، همسر و برادری که به جرم مبارزه برای خواسته های کارگری، زندانی است، به زن کارگر
ربط دارد. زنی که برادر، همسر یا فرزندی در سندیکا داردو زنی که عضو سندیکا یا یک کمیته
هماهنگی است در یک صف اند و با هم هم سرنوشتند. پاسخ این زنان به پرسش یک آرزو، آزادی و
دستمزد کافی برای یک زندگی شرافتمندانه است.
فمینیست ها و بورژوا لیبرال های ما اما، مایلند تساوی مدنی و حقوقی را در دستور مبارزات "زنان"
قرار دهند. گفتمان لیبرالی اوال با یک کاسه کردن همه "زنان"، رفع حصر زهرا خانم رهنورد، انتخاب
فائزه خانم رفسنجانی و جایزه شیرین خانم عبادی را یکجا اهداف و توفیقات مبارزات "زنان" جا می زند
و به این سوال که آیا بر اثر اینهمه دستاورد! زندگی زنان کارگر و زحمتکش آسوده تر شده یا این که
آیا ستم مضاعف سرمایه به این زنان بر چیده شده، پاسخی نمی دهد. دوما- روش های مماشات جویانه
برای کسب همین مطالبات، بخشی از بسته بندی بورژوا لیبرال ها برای نیل به اهداف شان است. این
روش ها، و به تبع آن ها، مطالبات شان به خاطر حضور طبقات دارا و متوسط روز به روز، کمرنگ
تر و رقیق تر میشوند تا آنکه سر انجام رنگ ببازند. سرنوشت کمپین یک میلیون امضا هنوز از خاطره
ها نرفته است. به همین منوال، می توان منطق ناپدید شدن کلمه کارگر را از عنوان روز جهانی زنان
کارگر در ادبیات اینان درک کرد که خصلت نمای دعوی "استقالل جنبش زنان" شان و حذف رادیکالیسم
این جنبش است. ۲

خواست رهائی از ستم مضاعف سرمایه و رهایی از انقیاد کار خانگی، مطالبه زن خانه دار کارگر است
در مقابل، استخدام یک خدمتکار، مشکالت زن بورژوا را حل میکند. زن کارگر بایست در این انقیاد
بماند چرا که مطالبه آشپزخانه ها و رختشورخانه های عمومی و آموزش و پرورش اجتماعی کودکان،
فورا به معنای کاهش سود سرمایه و دست اندازی به حرمت مالکیت خصوصی تلقی میشود و بی جهت
نیست که همه نهاد ها و اعوان و انصار دستگاه سرمایه فراخوانده میشوند تا تقدس مالکیت خصوصی را
محفوظ بدارند و بی جهت نیست که همه آیه های آسمانی و زمینی را شاهد می آورند تا مردان کارگر را
متوجه منافعشان در حفظ "حریم مقدس خانواده" نمایند وهمدستی و همفکری مردان کارگر را در هم
شکنند.
لیبرال های ما با زرنگی تمام تساوی مدنی و حقوقی را با نابرابری اجتماعی می آمیزند تا ترکیب
سرمایه را دست نخورده نگه دارند و "استقالل جنبش زنان" را حفظ کنند. برای سوسیالیست ها، با آنکه
هر درجه ای از تساوی حقوقی در برابر قانون مثال در امر ازدواج و طالق، ریاکاری اخالقیات
بورژوائی را فاش و به خالصی از تقدس مالکیت و خانواده کمک میکند، ولی هنوز از امحاء مالکیت
خصوصی وسایل تولید وانقیاد کار خانگی بسیار دور است. گواه این امر، موقعیت زن در جوامع غربی
است. تعبیرو دفاع لیبرال های وطنی از تغییرات دهه های گذشته در امر خانواده، برای گنجیدن در
چهارچوب تئوکراسی جمهوری اسالمی، تعبیری متکی به نسبیت فرهنگی و دفاعی به غایت مینیمالیستی
و تهوع آور است. اینان سازهای خود را با رنگ دولت ها کوک می کنند: گفتگوی تمدن ها مسحورشان
میکند، سبز و بنفش و نارنجی میشوند و به تدبیر و امید دل می بندند.
از نظر سوسیالیست ها، مبارزه زنان کارگر برای مطالباتشان، بایست آن ها را سازمان دهد و برای
تسخیر قدرت سیاسی و اداره آن آماده شان کند. این نظام طبقاتی است که مرد ساالری را محافظت می
کند، مداومت می بخشد و مانع برابری جنسیتی می شود. بدون دست بردن به ساختار سرمایه و بدون
پیشبرد یک مبارزه طبقاتی رویارو نمیتوان به این مطالبات دست یافت. لنین زمانی در گفتگویی با کالرا
زتکین گفت: "باید مسایل زنان را به مثابه بخشی از مسایل اجتماعی - طبقاتی بررسی کنیم و آن را با
مبارزه طبقاتی پرولتاریا و انقالب پیوند دهیم.." پیوند با جنبش کارگری تنها گزینه معقول برای جنبش
زنان کارگر است.
کارگران پتروشیمی ماهشهر، پرچم مبارزه برای حداقل دستمزد دو میلیون تومان را بر افراشته اند.
وظیفه زنان سوسیالست و پیشرو، کمک به توده ای کردن این کمپین مبارزاتی از طریق به میدان آوردن
نیروی زنان کارگر در سراسر کشور است. در این مهم زنان سوسیالیست تنها نیستند ولی باید خود را
برای مبارزه با پیشداوری های موجود در میان صفوف رهبران کارگری و پیشروان سوسیالیست نیز
آماده سازند.
هشتم مارس ٤١٠٢
اتحاد سوسیالیستی کارگری