به یاد دو رفیق جان باخته معصومه طوافچیان (شکوه) و مهوش جاسمی (وفا) - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : همنشین بهار

عنوان : سلام بر شما
سلام بر شما
خیلی پیشتر، در مقاله « سیروس نهاوندی، اسبِ تراوایِ ساواک»، به نوشته آقای خسروپناه (سیروس نهاوندی و سازمان آزادیبخش خلق‌های ایران) اشاره کرده‌ام. این مطلب هم از آن مقاله است.
نوشته بودم:
در خدمت به ساواک و ضربه زدن به مبارزین میهن‌مان، جدا از حسین یزدی (فرزند دکتر مرتضی یزدی از رهبران حزب توده) و امثال مسعود بطحایی و محمد توکلی خواه ، نقش عباس شهریاری و سیروس نهاوندی بسیار برجسته است... جدا از مقاله خوب آقای محمد حسین خسروپناه (در مجله نگاه نو)، آقای باقر مرتضوی نویسنده کتاب سیاوشان، تحقیق مفصّلی در مورد سیروس نهاوندی، نموده اند. با تلاشهایی این چنین، از حلقات مفقوده تاریخ معاصر ایران رازگشایی می‌شود و براستی جای قدردانی دارد.
با کمال احترام: همنشین بهار
۶۱۵۰۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣۹۲       

    از : روزبه

عنوان : منبع برای نوشته
آقای همنشین بهار لطفا در درج منبع اطلاعات خود اقدام کنید.
این کمال شرم و حیا است که به منبع اشاره کنید با توجه به این که کلمه به کلمه هم از متن نوشته آقای محمدحسین خسروپناه با عنوان : "سیروس نهاوندی و سازمان آزادیبخش خلق‌های ایران" استفاده کرده اید.
این مطلب را در اینجا ببینید:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/۹۳۴۶-sirus-nahavandi-sazeman-khalgh.html
۶۱۴۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۱ اسفند ۱٣۹۲       

    از : ایرج زمردی

عنوان : سئولات و ابهامات زیادی وجود دارد
با تشکر از نویسندگان این یادنامه "تنی چند از یاران اسبق وفا و شکوه" در خواست می کنم در صورت امکان در باره ء این مبارزان و چگونگی مبارزات آنان که بسیار برای نسل امروز آموزنده است اطلاع رسانی کنید و یا اگر مراجعی موجود می باشد معرفی نمایئد.

ـ نگارنده در سال ۱۳۵۱ در زندان اوین شنیدم که گروه سیروس نهاوندی دستگیر شده ـ بعدا گفته شد که سیروس نهاوندی که خیلی هم شکنجه شده بود وقتی به بیمارستان اعزام میشود . از بیمارستان فرار می کند.
ـ در بهار و تابستان سال ۵۲ بقیه دستگیرشدگان سیمین نهاوندی، رحیم بنائی ، ایوز محمدی ، منوچهر نهاوندی، دکتر گیفانی ،موسوی ،جلایر ، ایزدپناه ، کورش یکتائی، و.و.. که ده ها نفر میشدند پس از دادگاه نظامی و مصاحبه تلویزیونی "رونمائی" شدند.
ـ اول زندان قزل قلعه را قُرق کردند و تمام زندانیان را به اوین و انفرادی فرستادند. بعد زنداینان گروه نهاوندی را به عمومی قزل قلعه آوردند که ما داخل سلول ها و از پشت کرکره انها را میدیدیم.
ـ وقتی چند روزی گذشت ما را به حیاط و اطاقهای عمومی قزل قلعه آوردند. قبل از اینکه ما را وارد حیاط قزل قلعه کنند تک تک به شلاق بستند و بعد رسولی و بقیه بازجوها همه ء زندانیان را وسط حیاط قزل قلعه حمع کردند و چند نفری را دست چین و از آنها با شلاق "پذیرائی " کردند.زندانیان گروه سیروس نهاوندی در گوشه ای جدا از بقیه زنداینان ایستاده و شاهد این شکنجه ها بودند. اغلب آنها مسن تر از ما بودند که اعلب دانشجو بودیم و با آن شور مبارزاتی سال ۵۰ به بعد روحیه دیگری داشتیم.
ـ خیلی طول کشید تا زندانیان توانستند با گروه سیروس نهاوندی حشر و نشر کنند.
ابر سیاهی ناشی از مشاهدات ، شنید ها ، توهمات و شایعات بر روابط سایه می انداخت.
ـ بخش بزرگی از گروه نهاوندی از "تور بزرگ " ی که ساواک برایشان پهن کرده بود دلخور و در وضع روحی بدی قرار داشتند.
ـ همزمان بخش بزرگی دیگری از زندانیان با "تور بزرگ" دیگر یعنی احمد کریمی دستگیر شده بودند که هوادران فدائیان و مجاهدین بودند در میان آنها ثقلینی و محمد ضابطی بعداز انقلاب شهید شدند.
ـ سروس نهاوندی با اختلافی نظری که با سازمان انقلابی حرب توده داشت سازمان آزادیبخش خلق های ایران را تشکیل داده بود که بکلی در تور ساواک قرار گرفتند.
ـ با توجه به تجربه خائنانه عباس شهریاری که در گروه جزنی نفوذ کرد و بخش اصلی آن در بهمن سال ۴۶ دستگیر شدند. و با نفوذ در تشکیلات تهران حرب توده اول موجب دستگیری آصف رزم دیده و محمد زاده گردید و بعدا حکمت جو و هوشنگ تیزابی دستگیر شدند.
ـ هم چنین فعالیت های دیگر سازمان انقلابی توسط پرویز نیکخواه، پورکاشانی ، لاشائی و.و. که پس از دستگیری به همکاری با ساواک و رژیم انجامید. توجه امنیتی بیشتری را به سازمان انقلابی حکم نمی کرد ؟ مسائل امنیتی تمام گروهها را متلاشی کرده بود.
ـ چگونه در سال ۵۲ در حالیکه مطبوعات و رادیو تلویزیون شو های مقام امنیتی را بدون حضور سیروس نهاوندی نشان میدادندو خبر های زندان نیز به بیرون سرایت میکرد، سازمان انقلابی در داخل و خارج از کشور از سیروس نهاوندی بعنوان "قهرمان" یاد میکرد؟ چه استدلالی از این بی خیالی دفاع میکرد؟

می گویند:"در ساعت ۶ صبح روز سوم آبان ۱۳۵۱ سیروس نهاوندی از بیمارستان شماره ۲ ارتش فرار می کند و همان روز یا روز بعد ، در حالی که زخمی شده بود ، از طریق مهوش جاسمی نزد پرویز واعظ زاده می رود و جریان فرار خود را برای او و چند روز بعد برای کورش لاشایی به این صورت تعریف می کند:« می گفت در نتیجه بیماری او را به بیمارستان شماره ۲ ارتش منتقل کردند و در فرصتی استثنایی از دیوار بیمارستان به بیرون می پرد و در جوی آب می افتد. "

اگر این نقل قول صحت داشته باشد .نشان میدهد که بعداز دستگیریهای گروه سیروس نهاوندی بعنوان "سازمان آزادیبخش خلق های ایران" که همه از آن باخبر شدند. سازمان انقلابی حرب توده و پرویز واعظ داده بیش از همه مسئولیت داشتند که با رعایت موارد امنیتی برای جلوگیری از امکان ضربه خوردن بعداز دستگیری های گروه سیروس نهاوندی بنمایند و دقیق تر شوند. تعجب انگیز است که سیروس نهاوندی با هر علتی اعم از خیانت یا فرار از دست ساواک براحتی توانست با سازمان انقلابی تماس بگیرد.
این مسائل با همان دید سال ۵۰ به بعد که هر فعال سیاسی رعایت میکرد همخوانی ندارد و نیاز به مطالعه و اطلاعات بیشتر است.
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/۹۳۴۶-sirus-nahavandi-sazeman-khalgh.html
۶۱۴٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱٣۹۲       

    از : خسرو صدری

عنوان : در بهارآزادی یادشان گرامی و جایشان خالی خواهد بود!
به نظر من مطالبی اینچنین با ارزش ترین مطالبی هستند که در حوزه سیاست منتشر می شوند. نه فقط بخاطر آن که یاد این افراد ارزشمند را گرامی می دارد، بلکه همچنین از آن جهت که بانک اطلاعات همیشه ماندگار را غنی تر می سازد.
همنشین بهار هم مثل همیشه به غنای آن ها می افزاید. بهاربه او و همه دوستان مبارک باشد.
۶۱۴٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱٣۹۲       

    از : همنشین بهار

عنوان : دروغ ساواک در مورد مهوش جاسمی و معصومه طوافچیان و...
سلام بر شما
با این یادآوری که وفا جاسمی و شکوه (معصومه) طوافچیان نه متولد ۱۹۱۹ میلادی، بلکه ۱۳۱۹ شمسی هجری بودند، توجه شما را به نکات زیر جلب میکنم.
...
۳۰ آذر ۱۳۵۵ ماموران ساواک به دو خانه در شهرآرا و خیابان وثوق (درتهران) یورش می‌برند. روایت ساواک از این واقعه چنین بود: پس از مدتی تعقیب و مراقبت، سه شنبه ۳۰ آذر ۱۳۵۵ «ساعت ۹ صبح، ماموران بتدریج خانه تروریست ها را محاصره کردند و با بلندگو به تروریست ها اخطار کردند که چون در محاصره هستند بدون مقاومت خود را تسلیم کنند. اما آنها به جای اینکه تسلیم شوند از داخل مخفیگاه خود به سوی مامورین تیراندازی نموده و مبادرت به پرتاب نارنجک کردند. مامورین به آتش تروریست ها پاسخ متقابل داده و طی دو درگیری مسلحانه سرانجام ۸ تروریست کشته و ۱۱ نفر دیگر دستگیر شدند.»
اسامی کشته شدگان هم به این ترتیب اعلام شد: «پرویز واعظ زاده، رحیم تشکری، ماهرخ فیال، مینا رشیدی [رفیعی]، جلال دهقان، حسن زکی زاده، مسعود صارمی و محمدعلی قاریاب»
...
گویا چندی قبل از یورش ساواک، یکی از اعضای سازمان رهایی بخش به سیروس نهاوندی مشکوک شده و شماری از دوستانش را متقاعد کرده بود که می‌بایست این موضوع را در جلسه ای بدون حضور و بدون اطلاع نهاوندی تشکیل دهند اما خبر تشکیل این جلسه به نهاوندی می‌رسد و در روز موعود، ماموران امنیتی به محل نشست حمله بردند. ۹ تن از اعضای در زد و خورد با پلیس جان باختند و ۱۱ تن نیز به اسارت درآمدند.
کادرها و اعضای سازمان آزادیبخش به جز سیروس نهاوندی که « یک عدد اسلحه از طرف ناصری (عضدی) به او داده شده بود، مسلح نبوده اند. پرویز واعظ زاده و معصومه طوافچیان (شکوه) و مهوش جاسمی (وفا) هم مسلح نبوده اند و بعبارت دیگر دیگر آنچه درگیری مسلحانه که در خیابان وثوق و شهرآرا در روزنامه ها منتشر شده صحت ندارد.
ماموران ساواک نه ساعت ۹صبح روز ۳۰ آذر بلکه شب قبل از آن بدون سر و صدا به خانه خیابان وثوق پورش می‌برند، عده ای را می‌کشند و عده ای را مانند جمال الدین سعیدی، بهرام نوروزی و... که به نهاوندی مشکوک شده بودند دستگیر کردند تا دریابند چرا به نهاوندی مشکوک شده اند و بعد از بازجویی آنها را می‌کشند. روز بعد هم درگیری ساختگی را در خیابان وثوق اجراء می‌کنند.
در مورد مسئولان کمیته داخل کشور سازمان انقلابی نیز ساواک به همین شیوه عمل می‌کند، با این تفاوت که مهوش جاسمی و طوافچیان از ۳۰ آذرماه متواری می‌شوند و ساواک آن دو را در روزهای اول دی ماه ۱۳۵۵ دستگیر می‌کند، بازجویان ساواک پس از بازجویی آنها را می‌کشند و در ۸ اسفند همان سال در روزنامه ها اعلام می‌کنند: مهوش جاسمی و معصومه طوافچیان در یک برخورد مسلحانه کشته شدند.
با کمال احترام: همنشین بهار
۶۱٣۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱٣۹۲