برابری طلب، عدالتخواه، سنت شکن، متعهد - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : سپاسی

عنوان : به نام آزاد
کار شایسته ای انجام شده و سپاس!
۶۷۰٣۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱٣۹٣       

    از : تهرانی

عنوان : سپاس گزاری
دست نویسنده و تاشر درد نکند از این که یادی از این بانوی بزرگ مبارز که ادامه سنت مبارزان بزرگ ایرانی بوده اند کرده اند. امیدوارم این سنت خوب یادآوری در باره همه کسانی که از در راه آزادی و کاستن از ستم بر توده های زحمت کش گام برداشته اند ادامه دار باشد. تا نسل ما بدانند تاریخ بر دوش چه کسانی بنا شده است!
۶۱۵۴۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱٣۹۲       

    از : حسام

عنوان : شرم هم انسانی‌ است!
گیرم اتهام "ماهان" و روشنگریهای "بهبودی" درست باشد .

اینجا جایش نیست!
۶۱۵٣٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ اسفند ۱٣۹۲       

    از : ماهان شاهد

عنوان : فراموشی از گذشت زمان؟
آیا خانم مریم فیروز هم مانند همسرش آقای نورالدین کیانوری در تصمیم گیری های فاجعه آمیز حزب توده ایران در برپایی دیکتاتوری اسلامی در ایران نقشی داشت؟
۶۱۵٣۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ اسفند ۱٣۹۲       

    از : خسرو صدری

عنوان : مریم فیروز: گوهری تابناک بر تارک تاریخ مبارزات مردمی میهنمان!
نشریه" خواندنی ها"،مورخ ۱۹ دی ۱۳۲۹ مصاحبه مریم فیروز جوان با مجله فرانسوی را به چاپ رساند که در آن او از جمله می گوید:"...گرچه بر اثر مبارزه ،خانواده ام و دوستان سابقم مرا ترک کردند، ولی دوستان جدیدی برای من پیدا شد که همان طبقات کارگران و زحمتکشان هستند"
متن کامل مصاحبه را در تصویر"خواندنی ها" به آدرس زیر می توانید بخوانید:

http://۲.bp.blogspot.com/_LmMx۹qY۶r۸Y/TSij۸heRfzI/AAAAAAAABx۰/ueu۱Nx۶۱Ys۰/s۱۶۰۰/kh۱۹d۲۹۲B۰۰۶.jpg
۶۱۵۱٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ اسفند ۱٣۹۲       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : متا کامنتی بر دو کامنت از دانش آموخته ای و علامه ای
من متأسفانه هنوز فرصت یافتن و خواندن چیز زیادی از مریم فیروز را نداشته ام.
یعنی ایشان را خوب نمی شناسم.
فقط می خواهم روی نکاتی از این دو کامنت دانش آموخته مکتب مریم و بهرام خراسانی تأملی کنم و نظرم را به محک دیگران بزنم.

بی تردید روزی که تاریخچه فعالیت های توده ای میان زنان در شرایط آزاد نگاشته شود ردپای آموزه های مریم فیروز که برآمد تجارب فعالیت میان زنان در تمام دنیا بود را خواهیم دید.

مریم فیروز بیشک یکی از سرداران وفادار حزب توده بوده است.
از زندگی مرفه و مجلل و بی محتوای فئودالی ـ بورژوائی بریده و به خدمت توده در حزب توده در آمده و مصائب و سختی های زیادی را تحمل کرده است.
مثل همه توده ای ها.
اینها شخصیت های توده و حزب توده بوده اند.
یادشان گرامی باد.
اگر کسی آموزه ای از مریم فیروز به یاد دارد، می تواند جمعبندی و منتشر کند تا مورد ارزیابی قرار گیرد.
انتظار پیدایش «شرایط آزاد» برای جمعبندی و انتشار آنها بیهوده است.
زمان دیگری است و هر کس هر چه می خواهد می تواند منتشر کند.
وعده سر خرمن برای چیست؟

دوری از شعار و شلوغی ، استفاده از جریان ساده زندگی روزمره آنها برای کار ترویجی و دراز مدت میان زنان بیسواد و کم سواد و سنتی، لمس دردهای زنان و غیره

ما اگر واقع بین باشیم باید میان کار توده ای حزب توده در سال های ۳۰ و پس از پیروزی ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی مرزبندی کنیم.
در رابطه با فعالیت حزب توده در سال های ۳۰ شاید حق با حریف باشد.
فعالیت حزب توده در سال های پس از پیروزی روحانیت در همه زمینه ها غلط و بی ثمر بوده و آب به آسیاب ارتجاع ریخته است.
حزب توده به دلیل فقر فلسفی توان تربیت توده ای ها را حتی نداشته است، چه برسد به تربیت توده.
ماستمالی این ایرادات در تحلیل نهائی به ضرر توده و پیشرفت اجتماعی است.

برای کسی چون من که در دنیای واقعی و کشوری با ویژگی های ایران زندگی کرده و میکند، مریم فیروز انسانی این جهانی است که با دانش و آگاهی بالا در اندازه ی زمان خویش به راستی سیاستورزی مردم گرا و ایران گرا بود.

کشف منظور جناب بهرام خراسانی خیلی خیلی ایرانی از مفهوم «دانش بالا» آسان نیست.
مریم فیروز احتمالا استاد دانشگاه بوده و کیانوری تحصیلات علمی (معماری) عالی داشته است.
در زمینه تسلط به تئوری رهایش اجتماعی شاید ترعیفی نداشته باشند.
کیانروی خوشد می گفت:
طبری با ۲۰۰۰ واژه می اندیشد، من با ۲۰۰ واژه.
واقعا هم چنین بود.
خودویژگی مارکسیسم ـ لنینیسم این است که پیش شرط آموزش راستین آن خاستگاه طبقاتی کارگری ـ دهقانی ـ توده ای است.
تعلقات طبقاتی مریم فیروز و کیانوری و غیره شاید مانع اصلی در راه «از آن خود کردن» (مارکس) این تئوری بوده اند.

مفاهیم «مردمگرا و ایرانگرا» از گنجینه مفهومی خود جناب بهرام خراسانی ایرانی اند که در بهترین حالت بورژوائی اند و به تحریف بیوگرافی مریم فیروز کمک می کنند تا به تحلیل اوبژکتیف و رئالیستی آن.

برای من ایرانی؛ این انسان بزرگ؛ جایگاهی بسی والاتر از کلارازاتکین یا روزا لوگزامبورگ یا هرکسی چون آنها دارد، با فاصله ای پرناشدنی

این نظر جناب بهرام خراسانی درست نیست.
به احتمال قوی ایشان نه روزا را می شناسند و نه کلارا را.
مریم فیروز بلحاظ غنای تئوریکی به گرد آندو حتی نمی رسد.
بخصوص کلارا ستکین در زمینه مسائل زنان و تئوری رهائی نهائی زنان از متفکران کلاسیک پرولتاریا ست و نظیری برای او وجود ندارد.
وجه مشترک مریم فیروز با آندو پیگیری و استقامت انقلابی است.
مریم توده ای زیست و توده ای دار باقی را وداع گفت، بسان آندو.
جناب بهرام خراسانی مثل همیشه مدح شبیه ذم می کنند:
مریم فیروز را بطور سطحی و سوبژکتیف (دلبخواهی، حساب شده و سنجیده و اندیشیده) «می ستایند» تا کلاسیک های پرولتاریا را تخریب و تحریف کنند.
جناب بهرام خراسانی علاوه بر ایرانی و ساکن ایران بودن، به قول خودشان اوپورتونیست اند و انتظاری جز این از ایشان ساده لوحانه است.
۶۱۵۱۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣۹۲       

    از : م حمیدی

عنوان : سر مشقی برای همه
زنده یاد مریم فیروز باید برای همه مبارزان راه عدالت اجتماعی فارغ از هر نوع نگرش سیاسی که دارند سر مشقی فراموش نشدنی باشد برای آنانی که می خواهند این توانائی را در خود بارور نمایند تا باور و عمل خود را یکی کنند تا از این صلابت بر خور دار کردند که هم چون او در راه احقاق حق توده ها، در بدری ، گرسنگی، زندان و شکنجه را بر اوج ثروت شکوه ووجاهت اشراف زاده گی ترجیح داده و در غربت حصر خاموش گردد.
۶۱۵۱٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣۹۲       

    از : بهرام خراسانی

عنوان : بزرگا انسانی بود، مریم فیروز
بزرگا انسانی بود، مریم فیروز
او بر خلاف بسیاری کسان که مدعی دادن چیزهای نداشته در راه مردم هستند، بسیار چیزهایی را که به راستی داشت؛ در راه آرمان خود، بهروزی مردم و کشورش وانهاد؛ بی آنکه خود را از کسی طلبکار بداند. او و همسرش کیانوری، نه تنها از همه ی داشته های مادی، که از وجیه المله شدن نزد آدمهای کوته بین، عوام اندیش و پر توقع نیز گذشتند. برای کسی چون من که در دنیای واقعی و کشوری با ویژگیهای ایران زندگی کرده و میکند، مریم فیروز انسانی این جهانی است که با دانش و آگاهی بالا در اندازه‍ی زمان خویش؛ به راستی سیاستورزی مردم گرا و ایران گرا بود. از همین رو؛ برای من ایرانی؛ این انسان بزرگ؛ جایگاهی بسی والاتر از کلارازاتکین یا روزا لوگزامبورگ یا هرکسی چون آنها دارد، با فاصله ای پرناشدنی.
من هیچگاه مریم فیروز را ندیده ام، و هرگز کسی یا چیزی را ستایش نکرده ام. اما در برابر یاد مریم فیروز زانو میزنم. مریم فیروز بزرگا بانویی بود که سربلندی ایران و ایرانیان را میخواست.
با سپاس از اخبار روز و کسانی که این گزارش را آفریده اند.
بهرام خراسانی
بیست و دوم اسفند ۱۳۹۲
۶۱۵۱۱ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣۹۲       

    از : دانش آموخته مکتب مریم

عنوان : درک درست و خلاق از کار توده ای برای زنان
مریم فیروز استاد کار توده ای میان زنان بود. در دوران پس از انقلاب هر چند فرصت زیادی نیافت و تشکیلات دموکراتیک زنان پس از یک سال و نیم بعد از انقلاب آماج حمله گروه های فالانژ و فشار بود و مدام از فعالیت زنان در این تشکیلات جلوگیری می شد اما در همان دوره کوتاه نیز او توانست تجارب ارزشمندش برای کار با زنان را به نسل های پس از خود منتقل کند. بی تردید روزی که تاریخچه فعالیت های توده ای میان زنان در شرایط ازاد نگاشته شود ردپای آموزه های مریم فیروز که برآمد تجارب فعالیت میان زنان در تمام دنیا بود را خواهیم دید. دوری از شعار و شلوغی ، استفاده از جریان ساده زندگی روزمره آنها برای کار ترویجی و دراز مدت میان زنان بیسواد و کم سواد و سنتی، لمس دردهای زنان و....
چه دنیای بزرگی برای کار میان زنان ترسیم می کرد.
چه خستگی ناپذیر و امیدوار.
یادش گرامی
۶۱۵۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣۹۲       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : دیالک تیک توده و توده ای
گرامیداشت زادروز و مرگروز مریم فیروز به مثابه یکی از سرداران وفادار و پیگیر توده و حزب توده کرد و کار پسندیده و ستوده ای است.
یاد و نام و استیل زیست و پیکار مریم ها و ژاله ها باید حفظ شود و نسل به نسل منتقل شود.
ولی به دو نکته باید توجه اکید شود:

۱
اولا به این نکته مهم که زحمت و زجری که توده های مولد و زحمتکش ـ چه زن و چه مرد ـ متحمل شده اند و می شوند، میلیون ها بار کمرشکن تر از زحمت و زجری است که هواداران توده ها ـ چه زن و چه مرد ـ متحمل شده اند.
ستایش از توده ای ها نباید به هیچ طرز و طریق و ترفندی حاوی بهانه و یا زمینه سازی بالقوه برای توده ستیزی و یا ماستمالی زحمات و خدمات کمرشکن و عصب سوز لحظه به لحظه ی توده گردد.

۲
نکته دوم اینکه توده ای ها نباید به بهانه تجلیل، تخریب و تحریف شوند.
مریم ها و ژاله ها، روزبه ها و مهرگان ها در بهترین حالت، «سگ توده» (ستارخان) بوده اند و به این استیل زیست خویش مفتخر بوده اند، چه با کلام و چه با شیوه رفتار.
ایران و جهان فردا باید ایران و جهان توده های مولد و زحمتکش باشد که سازنده و حافظ و نگهدار پیگیر، فروتن و بی توقع آن بوده اند و هستند.
زنده باد توده ها و توده ای ها (سگان وفادار و خدمتگزار توده ها)!
۶۱۴۹٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣۹۲       

    از : علی امیری

عنوان : تشکر
از یاد آوری این بزرگ بانوی ایران سپاسگزارم و امیدوارم به یاد آوری از سایر بزرگ مردان وزنان این سرزمین ادامه دهید
۶۱۴۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣۹۲       

    از : کیا

عنوان : سنبلی برای زنان آزاده!
راهش پر قدم ،پیوسته و یادش همیشگی باد!
۶۱۴۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣۹۲       

    از : ‫البرز

عنوان : در مجالس سخنرانی، بحث و گفتگو، بزم و شادی پذیرا باشد
‫یاد این بانوی گرامی را همراه و همدوش با‫ خیل بزرگ دوستان و دوستارانش گرامی می دارم.

‫باشد که، ایران فردا، ایرانی که قرار است متعلق به همه ایرانیان باشد،‫ به جای پذیرایی از فرزندانش در بازداشتگاهها، شکنجه گاهها، زندانها و میادین اعدام، در مجالس سخنرانی، بحث و گفتگو، بزم و شادی پذیرا باشد.
۶۱۴۹۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣۹۲