گفتگو با رهبر حزب کمونیست اوکراین
فاتحان میهمان دعوت نمی کنند
ترجمه: اردشیر قلندری


• از هواداران میدان می خواهم بیاد بیاورید، برای چه چیزی به خیابانها آمدید و با کدام شعارها اعتراض نمودید. علیه استبداد. علیه بی قانونی. علیه خشونت. برای دموکراسی. برای دولت اجتماعی محور. برای پایبندی شدید به نرمهای قانون اساسی. برای حقوق سیاسی. برای حقوق بشر. بیاید با تلاشهای مشترک فرایندهای کشور را به همان مسیر برگردانیم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۵ اسفند ۱٣۹۲ -  ۱۶ مارس ۲۰۱۴


گفتگوی زیر توسط نشریه حزب کمونیست بلاروس با رهبر حزب کونیست اوکراین صورت گرفته است.

پطر نیکولایویچ سیمونینکو ، ما در یک شرایط بسیار دشواری با شما دیدار میکنیم، و آنچه که در کشور میگذرد، موضوع اصلی صحبت ما خواهد بود. میخواهم با این پرسش شروع کنم: چرا فراکسیون حزب کمونیست اکرائین در این روزهای آخر به کار خود در پارلمان همچنان ادامه میدهد؟ و نمیخواهم پنهان کنم که این امر، برای بسیاری سئوال انگیز گشته است. باز هم شنیده ام که در کشور کودتا شده ولی، کمونیستها همچنان در پارلمانند، انگار هیچ اتفاقی نیافتاده است. چرا؟

با تشکر از این پرسشتان. از پیش هشدار می دهم که پاسخ من کوتاه نخواهد بود. ببیند، رئیس جمهور فرار کرد، نخست وزیر غایب است، کار مقامات محلی و ارگانهای اجرای قانون فلج گشته، کشور با شتاب بسیار در هرج و مرج غرق شده است. سرکوب دگر اندیشان آغاز گشته است، فراخوانهایی در راستای محاکمه خودسرانه اعضای "برکوت" (پلیس ضد شورش) و نیروهای انتظامی منتشر میگردد، از طرفی نیز غارت اموال دولتی در این شهر که جنبه سیاسی ندارد، آغاز شده است.
ازاین روی، کمونیستها تصمیمی آگاهانه در راستای ادامه کار در پارلمان را اتخاذ نمودند. ما هر کاری را انجام میدهیم تا از دشواریهای مردم عادی کاسته شود. آیا ساده تر این نبود که دِر را پشت سرمی بستیم و به رادای عالی میرفتیم؟ ولی، ما ماندیم، اینکه کمونیستها درست برخورد کرده اند، هیچ شکی نیست.

حدود ده سالی استکه "رادا" این چنین فعال نبود. هر روز قانونی تصویب میشد، سیستم میکرفن "رادا" را کسی نمی توانست خاموش کند. با این همه، برخی شک و شبهه ها در مشروعیت بسیاری از قوانین و مصوبات تصویب شده وجود دارد. شما موافقید؟

بسیاری از طرحها- سیاسی است، در حقیقت، دستورالعملل سیاسی- حقوقی است. ولی، زمانی که خون ریزی شد، عمده ترین موضوعی که در آن زمان میبایست به آن پرداخت – جلوگیری از تشدید خشونت آتی، پِراتیس (ممانعت) از قربانیان تازه بود. بنا بر این در آن شرایط بهتر این بود که قانون اساسی سال ۲۰۰۴ احیا میگردید، و نمایندگان مجلس مسئولیت حوادث را بر عهده میگرفتند. ما نیز، بابت طرحها و مصوباتی، که مطلقا مخالف آنها بودیم، رای نمی دادیم، همانطورکه به انتصاب وزرا رای ندادیم.

پطر نیکولایویچ، اکرائین در شرایط بسیار وخیم، شاید در دراماتیک ترین زمان از تاریخ نوین خود بسر میبرد. انتظار داریم ارزیابی شما را در مورد حوادث فوق بشنویم. و چقدر احتمال میدهید که این وضعیت ثبات یابد؟ و آیا اوج هرج و مرج پشت سر گذاشته شده است؟

دراماتیک – شکسته نفسی میکنید. ما در فاجعه آمیزترین زمان در طی سالهای پس از استقلال قرار داریم، مبارزات سیاسی به عملیات نظامی تبدیل گشته، خون ریخته شد، مردم کشته شدند. تمامیت ارضی کشور در خطر است، مساله وجود یکانگی و استقلال و دولت مستقل مطرح میباشد. رفاه و سلامت و زندگی میلیونها انسان در خطر قرار گرفته است. از هرج و مرج های اقتصادی و مزایای اجتماعی بگذریم.
این حوادث دارای ماهیتی دوگانه است. این سخن که در اعتراضات صدها هزار تن شرکت داشتند، گویای عدم رضایت شدید از رژیم یانوکوویچ، اداره جاهلانه کشور، فریب مردم است. حتا یکی از وعده های تبلیغاتی اجراء نشد. کل فعالیت رژیم گذشته در راستای ثروت اندوزی گروه های محدودی از اشخاص و "خانواده" عملی میشد. و این در انزار عموم انجام میگرفت، بطوریکه پسر رئیس جمهور در طی یک سال به میلیاردر تبدیل گشت. و این مساله بر پایه فقر گسترده مردم صورت میگرفت. فساد، استبداد حکومتیان، عدم وجود عدالت در دادگاه ها، همه این تاثیرات منفی به یک فاجعه تبدیل شد. حکومت مطلقا ورشکست شد، و در یک لحظه قطعی نتوانست جایگاهی در میان مردم بیابد. نیروهای انتظامی چندین ماه از ساختمانهای دولتی دفاع کرده و بدون چون و چرا از دستورات صادره اطاعت نمودند. با این حال، همه، رئیس جمهور، وزرا، نمایندگان، "حزب مناطق" به آنها خیانت کردند و آن ها را به حال خود رها نمودند.
با این همه، باید گفت که این اعتراضات توده ای خصلت رویارویی طبقاتی بخود نگرفت. در واقع، این رویارویی بین دو گروه از یک طبقه استثمارگر- بورژوازی الیگارشی میباشد. چه فرقی بین الیگارشی اپوزیسیون با الیگارشی حزب مناطق [حاکم] وجود دارد؟ الیگارشی اپوزیسیون، آیا کمتر از آنانی که باعث فقر گسترده شده اند، طبقه کارگر را استثمار می کنند؟ در کل "اپوزیسیون" کلان الیگارشی و شرکای خارجی، که در پی اهداف ژئوپلیتیک خود هستند، توانستند اعتراضات را کانالیزه کنند، و به بستر لازم هدایت کرده، و بر این موج، کودتای دولتی را به فرجام برسانند. عملا کشته شدگان دو طرف درگیر، جان خود را در راستای منافع خود از دست ندادند، بلکه در راستای منافع این یا آن گروه الیگارشی فدا شدند.
آیا ما اوج بی ثباتی و بی قانونی را پشت سر گذاشتیم؟ باید گفت این تازه آغاز راه است.

در روزهای گذشته در اکرائین دهها مجسمه لنین تخریب شده است. زمانی که در ماه دسامبر سال گذشته مجسمه ها در کی یف تخریب میگشت، این امر باعث اعتراض حامیان اپوزیسیون نیز گشت. اینک، فرو کشیدن مجسمه لنین – به پدیده ای عادی تبدیل شده است. این موج واندالیسم به چه معناست؟

تخریب گسترده مجسمه های ولادیمیر ایلیچ لنین، اولا، بیانگر ماهیت ایدئولوژی، جملگی نیروهایی است که در میدان حضور داشتند و اینک دولت اکرائین را تصرف کرده اند. از تخریب مجسمه لنین به مبارزه با ارتش آزادیبخش (منظور ارتش شوروی درجنگ دوم جهانی. م.)، که اکرائین را از وجود طاعون قهوه ای پاکیزه کردند، رسیده اند. در شهر بارادا مجسمه فلد مارشال کوتوزوف را تخریب کردند. همچنین به دیگر سنبل ها فحاشی نمودند. در ۲٣ فوریه در شهر فاستوو گروهی از اراذل و اوباش پرچم پیروزی بر فاشیسم را به میدان شهر آورده و لگد مال نمودند. متاسفانه این حرکات وحشیانه نه از سوی نمایندگان دولت جدید و نه از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا که الهام بخش و حامی میدان در اکرائین بودند، مورد ارزیابی لازم قرار نگرفت. فاشیستها زمانی که وارد مناطق تصرف شده گشتند مجسمه لنین را تخریب کردند، امروزه پیروان ایدئولوژی آنها به همین ترتیب رفتار می کنند. شیوه هایی که آنها میخواهند در کشور به اجراء بگذارند مشخصا در برابر چشمان ما است، در واقع، اجرای مقررات فاشیستی در کشور.
پر واضح است که، چنین عملکردهایی هیچ وجه مشترکی با ارزش های اروپایی، دموکراسی، ارزش های اخلاقی نمی تواند داشته باشد. هیچ کس هیچ توجهی به نظر مردم دال بر اینکه کدام بنای تاریخی بماند و کدام نماند، نداشته، همه چیز بر مبنای شکل استبداد لجام گسیخته، اگر نخواهیم بگویم تروریستی، در حال انجام است. روشن است، که نوعی تلاش در راستای چه کسی دراین خانه ارباب است، درحال تحقق است. همه این مساله در لفافه الفاظ ضرورت حفظ ارزش های کشور انجام میگیرد. زمانیکه بدین شکل، با عرض پوزش، تف بصورت میلیونها اکرائینی اندخته میشود؛ آنهم به عمد و به قصد، آیا این عملکردها میتواند باعث حفظ یگانگی شود؟
میخواهم تاکید کنم که: پاکسازی اکرائین از مجسمه لنین امری است غیرممکن. برای اینکه مجسمه لنین- نیروگاه آبی دنپر، کارخانه تولید موشک های قاره پیما، کارخانه کشتی سازی، هواپیما سازی، ذوب آهن و خودروسازی، به دیگر سخن، همه آنچه که در دولت کارگری، دهقانی و روشنفکران شوروی لنین ساخته شده، و همه آنچه که تا به امروز اکرائین بر پایه آن قرار گرفته است میباشد. علیرغم همه اینها، اطمینان و امید مردم ما بی اندازه است، بطوریکه احساس مزاح گویی را از دست نداده، و درباره نقش حجاری شده لنین در ایستگاه مترو "تیآترال نایا" این پرسش را مطرح میکنند که: چرا خود مترو را همچون "میراث دوران توتالیتر" تخریب نمی کنند؟ با تخریب مجسمه لنین زندگی بهتر نمیگردد، دستمزدها و حقوق بازنشستگی بیشتر نمی شود، فساد محو نمی شود، عدالت اجتماعی برقرار نمیگردد. اما بدون تردید، کینه متقابل میان مناطق مختلف، میان شهروندان افزایش مییبابد. تخریب گسترده بناهای تاریخی برای کسانی که به این امر مشغولند، و برای دولت جدید و اکرائین در کل، شاید در این مقطع از زمان عواقبی نداشته باشد. آنچه که مربوط به ولادیمیر ایلیچ لنین میشود این است که لنین شخصیتی است جهانی. اگر با واژگان پوشکین بگویم "او مجسمه خود را بطرز معجزه آسایی خود بنا نمود". بدین خاطر، نابودی خاطره لنین، یا تخریب اندیشه او – به راحتی امکان پذیر نمیباشد و تلاشی است بیهوده.   

نمی شود گفت که کشور ساکت خواهد بود. تخریب بناهای تاریخی باعث میشود، مردم کاملا بی دفاع شوند و در انتظار شرایط بدتر بشینند، حتی از ترس عصرها جهت خرید خانه را ترک نمی کنند.

دردناک است ولی، حق باشماست. شهروندان ما به چیزی عادت میکنند، که برای یک انسان عادی چندش آور است. اکرائین به چیزی عادت میکند، (از نقطه نظر اختیارات) که برخی افراد شرور هر کس را که میخواهند دستگیر، تفتیش، بازداشت کنند. کشور به شکستن درِ خانه ها و غارت و آتش زدنها عادت میکند. اگر به این وحشی گریها پایان ندهند، حتی فکر اینکه به کجا خواهیم رسید وحشتناک است.

شما هم از این اراذل و اوباش آسیب دیده اید.

آری، ولی، سخن روی اموال نیست، بلکه در مورد پدیده است. امروز خانه کمونیستها را میسوزانند، فردا با دیگران نیز همین خواهند کرد. از میدان در مورد دموکراسی و ارزشهای اروپایی گفتند، اما بی قانونی، چپاول و غارت و راهزنی حاکم شد. به گفته یکی از رفقای حزبی من، دموکراسی اکرائینی با ماسک بر صورت و چماق در دست حاکم گشت.

از فراکسیون حزب مناطق در طی همین مصاحبه ما، ۷۲ تن خارج شدند! از حزب کمونیست اکرائین هیچ کس! بی تردید این افتخاری برای حزب است. شما در پارلمان خواهید ماند. آیا شما قصد دارید در برخی از امور دولت جدید شرکت کنید؟

حزب ما اعلان کردکه ما نسبت به حکومت در اپوزیسون هستیم. ما در رای گیری انتصاب کابینه وزرا شرکت نخواهیم کرد. درعین حال خواهم گفت: که اگر طرحهای پیشنهادی مطابق با برنامه ما، یعنی حزب کمونیست اکرائین باشد، بی تردید، به ان رای موافق خواهیم داد. بطور مثال، قانون ملی کردن کاخ ریاست جمهوری در شهر میژگوریا پیشنهاد شد، کمونیستها به اتفاق آرا رای موافق دادند. و پیشنهاد کردیم بیاید همه آنچه که الیگارشی غارت کرده به خلق اکرائین برگردانیم.

پطر نیکولایویچ، شما خیلی با اطمینان صحبت میکنید، و شما بهتر از دیگران میدانید، که برخی حرفها بر ممنوعیت فعالیت حزب کمونیست اکرائین است. حتا در رادا طرحی در این مورد موجود است. چقدر احتمال دارد، که چنین ابتکاراتی تحقق ییابد؟

در چنین اوضاع و احوالی، همه چیز ممکن است. منجمله اتخاذ چنین تصمیمات ضدکمونیستی. در این صورت، سخن از دموکراسی، پولورالیسم سیاسی و پیروزی پرنسیپهای اروپایی حرفیست بیهوده. این ممنوعیت به معنی، سرکوب و تلاش در راستای استقرار یک نوع ایدئولوژی در کشور خواهد بود. همانطور که میدانید، حزب کمونیست را ممنوع کردند. سپس اعلان نمودند که این امر در چارچوب قانون نبوده است. من مشخصا و بصراحت اعلان میکنم: حزب کمونیست را میتوان ممنوع کرد، اندیشه کمونیستی را هرگز! از طرفی نیز ما تنها نیستیم. خبر طرح ممنوعیت حزب کمونیست طوفانی خشم اگین همگان را برانگیخت، تاکید میکنم، همه احزاب چپ اروپا خشمگین شدند. چین و ویتنام برخورد تندی داشتند. احزاب کمونیست جمهوری های برادر اتحاد شوروی سابق قبل از همه واکنش نشان دادند.

طرح قانون ﻣﺎﻟﻴﺎﺗﻬﺎﻱ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ مطرح شده است. نظر شما چیست؟

کمونیستها به این طرح رای موافق خواهند داد، چراکه، ما اعتقاد داریم برآیند چنین "پاکسازی مبارزه با فساد دولتی" در پارلمان فقط یک فراکسیون میماند- فراکسیون حزب کمونیست اکرائین.

شما، حتا بطور سمبلیک انتظار بهبودی وضعیت زحمتکشان، گامهایی در راستای احیای عدالت اجتماعی پس از پیروزی "انقلاب" را دارید؟

بدون تردید، خیر. رهبران میدان از شعارهای اجتماعی سوء استفاده کرده، همچنان به سوء استفاده از این شعارها ادامه میدهند، اما پس از پیروزی، برنامه ای ترتیب داده اند، که بنظر من، بی اندازه در این سرزمین پر زرق و برق و بی مزه است. حالا چرا مردم را به نزد خود دعوت نمی کنند تا مردم ببینند که اینها مثل آنها نیستند؟
هیچ کس از چنین ابتکاری سخن نگفت، گذشته از این هیچ کس نیز پیشنهاد "رفتن به میهمانی نزد" الیگارشی را نداد، همه میدانیم چرا. موضوع این است که، سخن بر امتناع از سیستم معمول شده غارت کشور نیست، بلکه سخن بر جابجای "ذینفع ها" است. برای مردم نیز تکه استخوانی با عرض پوزش، در شکل امکان تامل در اموال رهبران دیروز، جهت انحراف توجه آنان از دلایل اصلی بحران و راههای حقیقی خروج از آن انداخته اند.
توجه کنید: از بخش الیگارشی، هیچ کدام از رهبران "انقلاب" راهکار مفهوم و عادلانه خروج از بن بست اقتصادی، را پشنهاد نداده اند، باید اموال متعلق به الیگارشی را ملی کرد، تا درآمدی که این شرکتها دارند، صرف آن کاخهای افسانه ای نشود، بلکه جهت دستمزدهای مناسب، حقوق بازنشستگی و کمک هزینه ها و جهت توسعه زیرساختهای درحال فرسایش هزینه گردد. حکومت جدید میخواهد مساله موجود را از طریق دریافت وام از صندوق بین المللی پول حل نماید، این یعنی اینکه، رفرمهای نوبتی جهت منافع بین المللی سرمایه میباشد و برای مردم عادی سفت تر کردن کمربندها: افزایش قیمتها و تعرفه ها به انجماد مزایای اجتماعی، بازنشستگی و حقوق ها ختم خواهد شد. این برآیند مستقیم "انقلاب" است، و هیچ کمکی در کار نیست، و احتمالا، کمک مالی روسیه در شرایط فعلی قطع خواهد شد. از این گذشته: در کشوری که اصلاحات درمانی لغو میشود، چرا نباید افزایش سن بازنشستگی لغو شود؟ مگر همین مخالفان نبودند که تا دیروز "اعضای حزب مناطق" را بابت همین قانون نفرین میکردند!   

در آینده نزدیک چه برنامه ای حزب دارد. وظایف و تاکتیک حزب کمونیست اکرائین کدامند؟

بکار خومان ادامه میدهیم. ما شهروندان خود را تنها نخواهیم گذاشت، این اصلی است که همه میدانند. ما با شما در مورد برنامه کمیته مرکزی و شعبات حزب حرف زدیم. وندالها با افتخار خود را گروه "دفاع از خود"، یا "صدگانها" مینامند. واقعا این اشخاص از میدان آمده اند؟ اما، در میدان شعارهای ضد کمونیستی داده نمیشد. خیر، این خرابکاران را کسانی فرستاده اند که میخواهند همه شئون زندگی سیاسی کشور را در کنترل خود بگیرند.
حزب مناطق خودبخود فرو خواهد ریخت. ولی، کمونیستها، همانطور که به درستی خاطر نشان کردید، یکپارچگی خود را حفظ کرده، نپاشیدند. از این روی، علیه ما تبلیغات وحشیانه ای آغاز شده است. توجه کنید، همه مساله بطور یکسان رخ داد: یورش به کمیته مرکزی، کمیته های ایالتی، یورش به دفتر ما. در همین زمان نیز گریه زاری رسانه ها نیز به راه افتاد. بعنوان نمونه، مرا در یکی از هتل های مسکو دیدند. پاسخ من به آنهایی که می خواهند مرا بی اعتبار سازند این است: من در اینجا، در اکرائین بوده و هستم، با فعالان حزب ملاقات کردم. علی رغم اینکه، افترائاتی از این قبیل برای من ابدا نه تازه است نه تعجب برانگیز. من خوب میفهمم، که در زمان تبلیغات انتخاباتی اسکیت اپوزیسیون دیروزی بر مساله اجتماعی که از حزب کمونیست اکرائین دزدیده شده، میچرخد. و ازآنجاییکه کمونیستها، مدافعان حقیقی حقوق مردم هستند، دست از سیاست برنخواهند داشت، بدین خاطر، علیه حزب سم پاشی میشود. در نتیجه، اراذل و اوباش و الیگارشی پشت سر آنها باندهایی را گردآوری کرده، پشت میدان پنهان گشته، به سازماندهی ترور میپردازند.

پطر نیکلایوویچ، چه پیامی برای رفقا و هواداران خود دارید؟

در وهله نخست میخواهم از همه آن کسانی که به ایده آلهای خود، به حزب خود و به رای دهنگان خود وفادار مانده اند، فرار نکردند، خیانت نکردند، سپاسگزاری کنم. در شرایط فعلی مهمترین وظیفه ما حفظ ساختارهای حزب، اعضای حزب، حفظ هشیاری، غلبه بر تبلیغات میباشد. باید از همه امکانات جهت روشن کردن ماهیت آنچه که رخ داده است، خطر و تبعات آن برای مردم بویژه وخامت شدید وضعیت اقتصادی، رشد بیکاری، بدهیهای دستمزدها و بازنشستگی، افزایش گرانی و تعرفه ها، گسترش جرم و جنایت برای آگاهی زحمتکشان استفاده کرد.
آنچه که مربوط به رهبری حزب میشود و فراکسیون ما درون رادا، همه کار را خواهیم کرد، تا در این شرایط بغرنج از منافع زحمتکشان حمایت کرده، حزب را حفظ کنیم، از اکرائین دفاع کنیم و مانع جنگ داخلی گردیم.

روزنامه ما را بسیاری از شرکت کنندگان در میدان می خوانند، آیا برای آنها هم چند کلمه خواهید گفت؟

قبل از هرچیز میخواهم از هواداران میدان بخواهم که بیاد بیاورید، برای چه چیزی به خیابانها آمدید و با کدام شعارها اعتراض نمودید. علیه استبداد. علیه بی قانونی. علیه خشونت. برای دموکراسی. برای دولت اجتماعی محور. برای پایبندی شدید به نرمهای قانون اساسی. برای حقوق سیاسی. برای حقوق بشر. بیاید با تلاشهای مشترک فرایندهای موجود در کشور را به همان مسیر برگردانیم، تا مانع از بی قانونی و خشونت تازه ای گردیم.

منبع:   
www.comparty.by