سیمون دبووار و نلسون الگرن یک همراهی خلاق
طاهره بارئی
•
سفر سیمون دوبوار در سال ۱۹۴۷به آمریکا، آغاز آشنائی او با نلسون الگرن بود که همراهی عاشقانه ای از آن جوشید و تجربه جدید و خاصی برای سیمون بود که تا پایان عمرخاطره آن را با خود حفظ کرد. و به وصیتش حلقه ای که نلسون در شیکاگو به او داده بود در کنار خاکسترش در گورستان مونپارناس فرانسه نهاده شده است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۴ فروردين ۱٣۹٣ -
۲۴ مارس ۲۰۱۴
طاهره بارئی- در اخبار روز دوم فروردین مصاحبه آلیس شوارتز با سارتر و سیمون دوبوار، ترجمه هوشنگ طاهری، درج شده بود که مرا بیاد کتاب خانم ایرن فرن در مورد دوبوار انداخت . کتاب "دوبوار عاشق" که حدود دو سال پیش از زیر چاپ در آمده است. این کتاب بنظرم پاسخی دارد به پرسشی که سارتر در مصاحبه مزبور مطرح میکند، به این مضمون که آیا شکل دیگری از مبارزه که مردان نیز در آن شرکت داشته باشند، برای جنبش های زنان موضوعیت ندارد؟
هر چند کتاب ایرن فرن بیشتر قصد دارد جنبه های رمانتیک شحصیت سیمون را، که از نظر ها دور مانده، آشکار کند، اما در حاشیه نیز پی می بریم که درونمایه کتاب جنس دوم نیز با کمک فکری و تجربی یک مرد تهیه شده است.
مطلب کوتاه زیر با استناد به کتاب خانم ایرن فرن و مصاحبه های متعدد ایشان نوشته شده است. مراجعه به اصل کتاب و این مصاحبه ها براحتی برای خوانندگان از طریق جستجو در اینترنت میسر است.
به تازگی کتابی درباره ی سیمون دوبوار به نام " دوبووارعاشق " توسط ایرِن فرِن از چاپ در آمده که ماجرای عشق رمانتیک این زن را به نویسنده ای امریکایی به نام نلسون الگرن به تصویر می کشد. سفر سیمون دوبوار در سال ۱۹۴۷به آمریکا، آغاز آشنائی او با نلسون الگرن بود که همراهی عاشقانه ای از آن جوشید و تجربه جدید و خاصی برای سیمون بود که تا پایان عمرخاطره آن را با خود حفظ کرد. کما اینکه به وصیتش حلقه ای که توسط نلسون در شیکاگو به او داده شده بود در کنار خاکسترش در گورستان مونپارناس فرانسه نهاده شده ، عمری طولانی یافت.
نلسون در زمانه اش شهرت ادبی درخوری داشت. فردی مترقی بود و نسبت به وضع و حال افراد به حاشیه رانده و درمانده ی جامعه از جمله معتادان حساسیت نشان می داد و به کمکشان می شتافت. بدون آنکه رسم زمانه اش باشد، این اقشار ستمدیده را بعنوان شخصیت های رمانش وارد ادبیات می کرد.
خانم ایرن فرن در کتابش، مطابق آنچه از طریق نامه هائی به آن دست یافته می نویسد که سیمون جوان ، قصد خود را درباره پرداختن به مسئله زنان با نلسون درمیان گذاشته و نلسون به او توصیه میکند از زندگی سیاهان آمریکا در این مورد الهام بگیرد. وبدین منظور او را به مشاهده و تجربهی نزدیک ِزندگی این دست دوم شمرده شدگان آن روز، در محلاتی که در آن ساکن بودند، میبرد. اتفاقی که عمیقاً سیمون دوبوار را تکان داده و تاثیر شگرف و آموزنده ای براو می نهد.
گفته میشود سفر سیمون دوبوار به آمریکا در آن سال تلاشی بوده از سوی ژان پل سارتر برای دور کردن سیمون، چرا که زن تازه ای در زندگیش بوده است.
شخصیت سیمون دوبووار و سارتر تصاویری ساخته شده ی رسانه ها هستند کما اینکه آرزوی حفظ حلقه ی نامزدی در کنار خاکستر خود و رد پای لباس سفیدی در این داستان، که رویای یک ازدواج مرسوم را نمایانگر می کند، حساسیت هایی در مورد نویسنده معروف جنس دوم را نشان می دهد که از تصویررسانه ای او تفاوت بسیاری دارد. آیا سیمون دو بووار که به آزادی جنسی و شغلی و فردی خود می بالیده می توانسته در عمق وجودش زنی رمانتیک باشد؟ آیا میتوان پذیرفت که کتاب جنس دوم نه کاملاً ساخته و پرداخته یک زن، بلکه با کمک و همراهی فکری یک مرد تهیه شده است؟ آیا جنس دوم که با تاثیر گرفتن ازشرایط زندگی نژاد دست دوم شمرده شده، به تحریر در آمده ، میتواند تمام و کمال قابل تعمیم به زندگی زنان باشد؟
|