قتلهای سیاسی در لیبی مانع آرامش و تشکیل دولت هستند
نیویورک تایمز - ترجمه ایرج واحدی پور
•
لیبی پس از حادثه دوهزار و یازده خونریزی وسیعی را شاهد بوده است. بیش از ۱۲۰۰ نفر در انتقام جوئی ها، رقابت ها و جنایات متفاوت جان خود را از دست داده اند. جناح های با اختلافات سیاسی در درون کنگره ملی که از طرف گروههای متفاوت مسلح پشتیبانی میشوند، دولت را به طور کامل از اقتدار ساقط کرده اند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۶ فروردين ۱٣۹٣ -
۲۶ مارس ۲۰۱۴
برای قاضی بن نور یکی از رهبران شورش لیبی، زمانی انقلاب ان روی تلخ خود را نشان داد که دوست و همکارش عبدالسلام الموسماری جلوی چشمش به ضرب گلوله مخالفین کشته شد. حادثه دو سال پس از انکه این دو قاضی به واژگونی قذافی کمک کرده بودند و یکسال پس از انکه این دو از دولت خارج شده و قدرت را به کنگره عمومی ملی لیبی واگذار کرده بودند اتفاق افتاد. این دو دوست بعد از نماز جمعه در مسجد بن غازی قدری معطل شده و سپس قدم زنان به سمت خانه راه افتاده بودند که در بین راه مردی خود را از اتومبیل در حال عبور بیرون کشید و سینه قاضی الموسماری را هدف قرار داد. بن نور میگوید: این فقط یک لحظه بود، ما عبدالسلام را از دست دادیم، واقعأ خیلی سخت بود.
لیبی پس از حادثه دوهزار و یازده خونریزی وسیعی را شاهد بوده است. بیش از ۱۲۰۰ نفر در انتقام جوئی ها، رقابت ها و جنایات متفاوت جان خود را از دست داده اند.
جناح های با اختلافات سیاسی در درون کنگره ملی که از طرف گروههای متفاوت مسلح پشتیبانی میشوند، دولت را به طور کامل از اقتدار ساقط کرده اند. مبارزه قدرت ماه ها الزیدان نحست وزیر لیبی را تهدید به انفصال می کرد تا اینکه بالاخره کنار گذاشته شد و مملکت را بدون جانشین ترک کرد در حالیکه از ماه اوت پست وزیر داخله هم خالی است.
هیچ جای مملکت به اندازه بن غازی دومین شهر بزرگ و خاستگاه شورش لیبی زیر ضربه نیست. بیش از صد نفر از عناصر سرشناس، روسای ادارات امنیتی، قضات و فعالین سیاسی در این دو ساله به قتل رسیده اند. موج کشتار اوج میگیرد و رهبران محلی را هدف قرار میدهد و دولت و نیروهای تامینی را هدف میگیرد و فلج میکند.
بن غازی همان شهری است که کریستوفر ستیونس سفیر امریکا در لیبی و سه امریکایی دیگر عضو میسیونری در سپتامبر۲۰۱۲ در انجا کشته شدند. ساکنان بن غازی مدت طولانی است که از رفتارهای قانون گریز میلیشیای بی شمار بخصوص چندین گروه افراطی اسلامی که در انجا مستقر شده اند و بعضی از انها در کشتن امریکایی ها در گیر بودند شاکی هستند.
در بعضی از ادمکشی ها قاچاقچیان و گروه های سازمان یافته تبهکاران و همچنین صدها جنایتکار معمولی که در جریان شورش از زندان های سرهنگ قذافی فرار کردند و البته سلاح های دزدی که در مخفی گاه های خیابانی ذخیره کرده اند نقش دارند.
قتل های سیاسی چنان سیستماتیک صورت میگیرد که مقامات رسمی، قانونگذاران و فعالین سیاسی منطقه انها را به عنوان مبارزه سازمان یافته به منظور ناامید کردن لیبیایی ها از تاسیس یک دموکراسی پایدار و کارامد توصیف می کنند. اقای موسماری که ژوئیه گذشته کشته شد رهبر (اتحاد ۱۷ فوریه) گروهی حقوقدان و فعال سیاسی بود که دولت زمان شورش بن غازی را اداره میکرد.
سه سال پس از انقلاب [نظر نویسنده]، تعداد زیادی از آن گروه از شهر خود فرار کرده اند. قاضی بن نور میگوید خیلی ها باید شهر را ترک میکردند. اغلب آنها از لیبی خارج شده اند که در جایی تقاضای پناهندگی بدهند.
خود قاضی بن نور ده روز قبل از کشته شدن اقای موسماری هدف سوء قصد قرار گرفت که توانست از آن جان سالم بدر برد. بعد از آن کرارا پیامهای تهدیدامیز روی تلفن همراهش دریافت میکرد که بالاخره ۳ ماه قبل با خانواده اش بن غازی را ترک کرد و به تریپولی رفت. او در انجا هم مخفی و جدا از خانواده اش زندگی می کند.
با گذشت زمان آمار کشتار در بن غازی بالا میرود. یک دیپلمات غربی که به ملاحظات دیپلماتیگ خواست که نامش برده نشود میگوید در ابتداء هدف کشتارها به طور عمده شخصیت های امنیتی زمان سرهنگ قذافی بودند ولی به تدریج افسرهای جوان هدف قرار میگیرند.
کنسول های خارجی و همچنین کارگران مهاجر نیز هدف کشتارها قرار میگیرند. به نظر میرسد دلیل این بخش از خشونت این است که متحدین دولت جدید را وحشت زده کنند و دیپلمات ها و کارگران کشورهای خارجی همسایه مثل مصر و تونس را دچار واهمه و مجبور به فرار کنند.
در یکی از همین هفته های اخیر هفت بازرگان مصری ربوده و اعدام شدند، یک مهندس فرانسوی ترور شد و شش لیبیایی هم کشته شدند. نعداد زیادتری که کشته نشدند مجروح شدند.
زمانی که در یک روز ۵ لیبیایی کشته شدند مردم بن غازی به خیابانها ریختند و لاستیک های ماشینها را اتش زدند. دستگاه قضایی اعلام کرد که این شیوه به معنی تعطیل کردن کار است.
قاضی بن نور با تاسف میگوید «حتی در دوران جنگ کار متوقف نشد.» او اضافه میکند «مشکل همین جاست که نه ارتش و نه دستکاه امنیتی نداریم»، «چطور میشوداز قاضی توقع داشت که کار کند در حالیکه نیروی محافظت ندارد.» او میگوید قاتل اقای موسماری را دید که از فاصله چند متری به او شلیک کرد. او مانند یک جنایتکار معمولی بود که ۳۰ ساله به نظر می رسید، اصلاح کرده بود و تی شرتی به تن داشت. با هوش بود و معلوم بود خوب اموزش دیده است. جنایتکاران حرفه ای سازمان یافته، طرفداران قذاقی و اسلامیست ها به گفته او همه تلاش داشتند و دارند که انقلاب شکست بخورد.
کسانیکه این کشتارها را از نزدیک مطالعه می کنند متوجه میشوند که قربانیان از میان رهبران محلی انتخاب میشوند که یادآور مدل القاعده و افراطیون دیگر در نواحی طایفه ای در پاکستان و عراق است.
یک نماینده مجلس که عضو کمیسیون امنیت ملی در مجلس است و از ترس انتقام نخواست نامش ذکر شود، مدعی است که یک جریان منظم سازمان یافته ای در کار است که تلاش می کند مانع تشکیل یک دولت مدرن شود.
او میگوید عناصر رادیکال نمی خواهند تاسیسات امنیتی وجود داشته باشد و میخواهند در شرایط حاکمیت شریعت زندگی کنند.
به گفته او شیوه آنها ایجاد ترس و وحشت از طریق ترور است. «هر چه قدر مردم بیشتر بترسند نیازی به ارتش و پلیس نیست و میشود منطقه را اداره کرد.»
در شهر درنا ،در شرق بن غازی، که به عنوان مرکز فرهنگ شهرت دارد، افراطی ترین گروهها، به ویژه اسلامیست های میانه رو را که طرفدار گذار دموکراتیک هستند زیر ضربه میگیرند. منصور حسدی از حزب عدالت و سازندگی برادری اسلامی که نماینده درنا در پارلمان است بیاد می اورد که در سال ۲۰۱۱ از یک ایستگاه رادیو محلی علیه قتل یکی از اعضای سازمان نفرتبار امنیت داخلی قذافی سخن گفته و هر اقدام خارج از قانون را نادرست خوانده است. و میگوید که بعد از آن کشتارها فزونی گرفت
سه سال بعد از انقلاب، میلیشیا قدرت را در دست دارد.
آقای حسدی میگوید بیشترین قتلها در درنا انگیزه های ایده ئولوژیک دارد و توسط گروهی صورت میگیرد که در جریان شورش حاضر به همکاری با گروههای دیگر نبود. انها حزب برادری اسلامی و عدالت و سازندگی را هدف حملات خود قرار داده و دفاتر و اتومبیل های آنان را با بمب ویران میکنند.
سه ماه قبل پس از اینکه آقای حسدی چند بار در رسانه ها ظاهر شد یکی از وابستگان این گروه در یک جمع او را مخالف شریعت اعلام کرد که به معنی صدور حکم قتل برای او محسوب میشد. او میگوید، در زمان قذافی تحت پیگرد بوده و اکنون نیز همین وضع را دارد.
|