در سرزمین اعدام و انتقام!
شراره رضایی


• این همان پایه ها و طلیعه ی شروع یک جنبش عظیم است. جنبشی برای نه به اعدام، نه به خشونت، نه به دیدن صحنه های اعدام، نه به تکرار اعدامی دیگر، جنبشی برای اعلام تنفر و انزجار از اجرای اعدامی دوباره! جنبشی برای نه به قتل عمد و برنامه ریزی شده دولت با انگیزه ی کثیف ایجاد وحشت در بین مردم از قدرتش! ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲ ارديبهشت ۱٣۹٣ -  ۲۲ آوريل ۲۰۱۴



"یک جوان به زندگی برگردد، بهتر است تا برود زیر خاک"، این جمله را پدر مقتول در بخشش قاتل فرزندش می گوید.
در سرزمین اعدام و انتقام ها، سرزمینی که قانون و حکومتش دایما از حق انتقام، دیه، خشونت و خون خواهی حرف می زند، خشونت و وحشی گری را در خیابان ها، کوچه و پس کوچه با برپا کردن چوبه های دار به نمایش میگذارد تا شاهد جان دادن یک انسان باشند. سرزمینی که خانواده داغ دیده را مجبور می کند که چهارپایه را از زیر پای قاتل فرزندش بکشد و خود مجری قانون باشد، سرزمینی که مادری را دعوت می کنند تا شاهد مرگ فرزندش باشد. این سرزمین پر است از قانون های خشن غیرانسانی، پر است از قوانین برای مرگ انسانیت! در چنین سرزمینی با تمام وحشی گری رژیم و قوانین متحجرش، گل هایی از عشق و انسانیت و گذشت در زمین شوره زار می روید.
در دو هفته ی اخیر دو نفر تا پای دار می روند ولی بالای دار نمی روند، مادر داغ دیده ای که با دستان خودش طناب دار را از گردن قاتل فرزندش باز می کند و دیگری پدری که مخالف اجرای وحشیانه ی اعدام است و میگوید حتی اگر تمام فرزندانم هم کشته شوند هرگز کسی را اعدام نخواهم کرد!
سرزمینی از تضادها، سرزمینی که رژیم اسلامی اعدام جوانان در خیابان را اعلام و تبلیغ می کند، بنرهایی را بر در و دیوار میآویزد و مردم را به تماشای مرگ تشویق می کند، آی مردم بیایید و جان دادن یک جوان را ببینید تا حساب کار دستتان بیاید ممکن است فردا این طناب سهم شما باشد!   
همین مردمی که به تشویق رژیم هار و وحشی به دیدن اعدام یک جوان می آیند، برای بخشش و نجات جان یک قاتل بدست مادر مقتول برایش کف می زنند و برای تشکر و قدردانی از این عمل انسانی شان به دیدارشان می روند. زیباترین عکسی که لیاقت برنده شدن بهترین جایزه را دارد لحظه ای که مادر مقتول و مادر قاتل همدیگر را در آغوش می کشند و با هم همدردی می کنند. این همان تصاویری ست که رژیم اسلامی لرزه بر اندامش می افتد. این همان تصویری است که باید تکثیرش کرد. باید نشان داد که با تمام تلاشی که رژیم می کند تا رعب و وحشت و خشونت را در جامعه زنده نگه دارد، مادر و پدری با بخشش قاتلین فرزندشان، به احکام و قوانین بربریت، نه می گویند، با گذشت و ایثارشان، زندگی را به نمایش می گذارند، و پدر مقتولی می گوید: یک جوان به زندگی برگردد، بهتر است تا برود زیر خاک.
این همان پایه ها و طلیعه ی شروع یک جنبش عظیم است. جنبشی برای نه به اعدام، نه به خشونت، نه به دیدن صحنه های اعدام، نه به تکرار اعدامی دیگر، جنبشی برای اعلام تنفر و انزجار از اجرای اعدامی دوباره! جنبشی برای نه به قتل عمد و برنامه ریزی شده دولت با انگیزه ی کثیف ایجاد وحشت در بین مردم از قدرتش! جنبشی برای به نمایش گذاشتن قدرت شکوفایی انسانیت در مقابل بربریت حاکمیتی به نام جمهوری اسلامی!