دادخواهی خانواده یوسف سیلاوی، چهار سال پس از بازداشت و ناپدید شدن وی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۵ ارديبهشت ۱٣۹٣ -  ۲۵ آوريل ۲۰۱۴


فعالان در تبعید: خانواده یوسف سیلاوی، شهروند عرب اهل اهواز، چهار سال پس از جستجوی بی نتیجه برای آگاهی از محل بازداشت و وضعیت وی، از نهادهای حقوق بشری برای اطلاع از سرنوشت وی درخواست کمک کردند.

بنا بر اطلاع “کمپین صلح فعالان در تبعید”، یوسف سیلاوی متولد ٣ اردیبهشت ١٣٣٨، فرزند عباس متولد اهواز، روز ١٧ آبان ١٣٨٨، در منزلش واقع در فاز ۴ اهواز، دستگیر شد و از آن تاریخ جستجوی خانواده سیلاوی از طریق مراجعه ایشان به نهادهای امنیتی، انتظامی و قضایی بی نیتجه بوده و مسئولان از پاسخگویی درباره سرنوشت وی طفره می روند.

وقوع گسترده یا منظم “ناپدید شدن اجباری”، آنگونه که در حقوق بین الملل تعریف شده، جنایت علیه بشریت به شمار می آید و هر کشور طرف با این معضل، باید جنایت ناپدید شدن اجباری را با تعیین مجازاتهای مناسب، قابل پیگرد و تعقیب کند اما در ایران که علاوه بر نیروی انتظامی به عنوان نهاد رسمی مسئول در جلب و بازداشت، سازمانهای موازی و پیچیده ای چون اداره اطلاعات، سپاه، بسیج و نیروهایی خودسر ملقب به لباس شخصی نیز دارای اختیار بازداشت، حتی بدون احکام قضایی و بدون محدودیت زمانی هستند که خود را ملزم به پاسخگویی در خصوص سرنوشت مفقودشدگان، نمی دانند.

در همین خصوص یکی از فرزندان این یوسف سیلاوی، در گفتگو با خبرنگار این کمپین، گفت: “خانواده ما در جستجوی پدر، به تمام ارگانها از جمله آگاهی، اطلاعات، دادگستری و زندانها و حتی بیت رهبری مراجعه نموده اما تلاش آنها بی فایده ماند.”

فرزند یوسف سیلاوی ادامه داد: “امروز سالروز تولد پدرم است و بیش از ٤ سال از او خبری نداریم. خانواده من حتی تمام بیمارستانها و سردخانه ها را نیز گشتند و جایی نمانده که نرفته باشند اما هیچ اثری از پدرم نیافتند و مسئولان چه در اهواز و چه در تهران، با خانواده همکاری نکردند.”

او می گوید که پدرش بی گناه است. او شهروندی عادی بوده که هیچ گونه فعالیت سیاسی یا فرهنگی نداشته است.

این عضو خانواده سیلاوی، در پاسخ به علت دستگیری پدرش می گوید که احتمال می دهد این بازداشت تنها به دلیل نسبتهای فامیلی بوده باشد.

دو فرزند این زندانی مفقود، ساکن خارج از کشور و از فعالان مدنی هستند، و منصور سیلاوی فعال سیاسی متوفی و مقیم لندن (پسر عمو و شوهر خواهر) وی می باشد.

گمانه ها بر این است که بازداشت یوسف سیلاوی در راستای فشار بر اعضای خانواده وی، برای توقف فعالیت در خارج از کشور بوده است.

یکی از بستگان این زندانی نیز توضیح داد که پس از بازداشت یوسف سیلاوی، یکی از دوستان وی را دستگیر کردند و او را بشدت مورد ضرب و شتم و بازجویی قرار دادند. او می گوید بازداشت کنندگان، خواستار اطلاعاتی در خصوص ارتباط وی با یوسف سیلاوی بودند.

چهار سال پس از همه تلاش ها جهت اطلاع از سرنوشت این شهروند عرب، اکنون خانواده یوسف سیلاوی خواستار تلاش نهادها و سازمانهای حقوق بشری در راستای فشار بر دستگاه قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران، برای پاسخگویی در رابطه با سرنوشت یوسف سیلاوی، شدند.

“ناپدید شدن اجباری”، آنگونه که در حقوق بین الملل تعریف شده، جنایت علیه بشریت به شمار می آید و هر کشور طرف با این معضل، باید جنایت ناپدید شدن اجباری را با تعیین مجازاتهای مناسب، قابل پیگرد و تعقیب کند.

سعید زینالی، دانشجویی که در جریان اعتراضات دانشجویی پس از حمله به کوی دانشگاه در تیر ۱۳۷۸ توسط نیروهای امنیتی در منزل بازداشت شد و دکتر علیرضا پیری، از اعضای ستاد میرحسین موسوی در تبریز و کارمندUntitled دانشگاه علوم پزشکی تبریز که در دیماه سال ٨۹ در خودروی خود بازداشت شد، از دیگر قربانیان و ناپدید شدگان در جمهوری اسلامی ایران هستند که تا به امروز هیچ مسئولی نسبت به سرنوشت آنها پاسخگو نبوده است.

“اعلامیه جهانی حمایت از اشخاص ناپدید شده اجباری”، که طی قطعنامه شماره ١٣٣/۴۷ مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ١٨ دسامبر ١۹۹٢ به تصویب رسیده است، ناپدید سازی اجباری را عامل خودداری از تحقیق درباره کشف سرنوشت یا مکان اشخاص مربوطه یا تکذیب اذعان به محرومیت آنها از آزادی دانسته و این رویکرد را تضعیف عمیق ترین ارزش‌های هر جامعه متعهد به احترام به حاکمیت قانون، حقوق بشر و آزادی‌های اساسی اعلام نموده و رویه سیستماتیک چنین اقدامی جرم علیه بشریت خوانده است.

پس از این مقدمه، اعلامیه جهانی حمایت از اشخاص ناپدید شده اجباری، اینطور ادامه می دهد که هر گونه اقدام به ناپدید سازی اجباری، اشخاصی را خارج از حمایت قانونی قرار داده و درد و رنج شدیدی را بر آنان و خانواده‌هایشان وارد می‌نماید. چنین عملی موجب نقض قواعد و مقررات حقوق بین المللی است که حق شناسایی شخص نزد قانون، حق آزادی و امنیت شخصی، حق آزادی از شکنجه یا سایر مجازات‌ها یا رفتار ظالمانه، غیر انسانی و تحقیر آمیز را تضمین نموده‌اند. همچنین این اقدام، حق حیات را نقض یا تهدیدی فاحش نسبت به آن محسوب می‌گردد.

در همین خصوص “کار گروه ناپدید شدن‌های اجباری و غیرداوطلبانه“، توسط سازمان ملل برای بررسی شکایات در خصوص اشخاص ناپدید شده اجباری پیش بینی شده است که موارد ارعاب، آزار و اذیت یا انتقام از بستگان افراد ناپدیدشده، گزارش شاهدان ناپدید شدن فرد یا گزارش خانواده او، بستگان یا سازمان‌های غیر دولتی، مدافعان حقوق بشر یا افراد که با ناپدید شدن‌ها ارتباط دارند به آگاهی دولت‌های مربوطه می‌رسد و از آن‌ها خواسته می‌شود برای حفاظت حقوق اساسی همه افرادی که تحت تاثیر قرار گرفته‌اند، گام‌های لازم را بردارند. مواردی از این قبیل که نیازمند مداخله فوری هستند به طور مستقیم و با استفاده از سریع‌ترین ابزارها و روش‌ها به وزرای امور خارجه گزارش می‌شوند.