بهار بی تو چگونه می‌رود؟
(برای دوستم علی صیامی که یک سال پیش برای همیشه رفت)


محمود فلکی


• بهار، همان،
                کمی خسته‌تر
درخت، همان،
                کمی پیرتر ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۵ ارديبهشت ۱٣۹٣ -  ۵ می ۲۰۱۴


 
بهار، همان،
                کمی خسته‌تر
درخت، همان،
                کمی پیرتر
شراب، همان،
               کمی تلخ‌تر
گُل،
همان نوزادِ خواب که بود
کنار تو اما همان کنارِ همیشگی نیست
رشدِ گور
کنار ترا دور می‌کند
در رسمِ تنهایی
هستِ دیگری قد می‌کشد
با نگاه حیوانی که از من سر برمی‌دارد، سر می‌خورد
و خاطره‌ی گیج
جوانه می‌زند در باد
خمیده می‌شود
در سکوتِ شانه‌ها.

اینجا
خرابِ یارِ "جفاکار"
آنجا
جهل، همان همیشه‌ی بیدار
دانایی، بر دار.
آشوبِ شر و شتر
شب را شاد می‌کند
زمان را بی‌زبان.
دیگر نمی‌دانم
با کی، کجا
تقسیمِ دانایی را جشن بگیرم.


هامبورگ- مه ۲۰۱۴