نامه تاجزاده به روحانی: ثبت نام یارانه ها نشانه ی شکست اقتصادی جمهوری اسلامی بود



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۵ ارديبهشت ۱٣۹٣ -  ۵ می ۲۰۱۴


فخرالسادات محتشمی پور، همسر سیدمصطفی تاج زاده از عدم رسیدگی به وضعیت جسمی وی خبر داده و در صفحه فیس بوک خود نوشته است پزشکی قانونی بدون توجه به ناراحتی های مربوط چشم و گردن و قلب و ریه تنها دستور درمان مشکلات دندانپزشکی وی را داده اند.
سیدمصطفی تاجزاده، معاون دربند وزیر کشور دولت سیدمحمد خاتمی، در این دیدار به حسن روحانی پیغام داده است تا به دنبال خاستگاه و جناح تندروهای بی اخلاق نگردد زیرا به اعتقاد وی سرنخ تمام اقدامات غیرقانونی از نصب بیلبوردهای خلاف سیاست های دولت تا فیلم ها و اس ام اس ها و همه تخریب هایی که فارس و تسنیم و جوان و شبکه های هزارنام اقتدارگراها می کنند، همه به یک اتاق فکر در سپاه برمی گردد. همان اتاق فکر ستاد مهندسی انتخابات که اکنون دارند خودشان را آماده می کنند که مملکت را در دست بگیرند و فکر می کنند «ژنرال السیسی» ایران هستند.
متن کامل یادداشت این زندانی سیاسی به شرح زیر است:

بعد از یک هفته انتظار و بعد از چند روز دلواپسی برای سلامت همسرجان امروز او را زیارت کردم. از پشت شیشه های نکبتی دوجداره کابین تو گویی از پشت پنجره فولاد…
از حالش که پرسیدم گفت خوبم گفتم ولی صدایت این را نمی گوید. مثل همیشه سعی می کند مشکل را کوچک نشان دهد: دکتر گفته اگر این داروها اثر نداشت باید آنتی بیوتیک مصرف کنی ولی حالا خیلی بهترم. می پرسم نتیجه دیدار پزشکی قانونی چه بود؟ می گوید: نوشتند که ببرند دندانپزشکی. با تعجب می پرسم همین؟! پس چشم و گردن و قلب و ریه و سلامت عمومی بدن چه پس از چهل و دوماه روزه داری؟ می گوید: ببین فخری جان می آیند از من می پرسند مشکلت چیست من هم می گویم هیچ مشکلی ندارم یعنی تو می خواهی از این ها درخواستی بکنم پس از ۵ سال ظلم ناروا که تحمل کرده ام؟ می گویم: عزیز من وقتی من می روم دادستانی نامه می دهم که تو نیاز به این رسیدگی ها داری و تو می گویی خوبم زحمت های من هدر می رود نمی رود؟! می دانم دارم اذیتش می کنم می دانم ولی چاره ای ندارم! من تنها ملاقات کننده زندانی سیاسی خاص جمهوری اسلامی باید به جای همه آنان که دل در گرو سلامت او دارند حرف بزنم گویی وکیل یا نماینده و سخنگوی هزاران آدمی هستم که در طول هفته پیام ها و سفارش ها و نکته ها و تمناها برای او دارند!
با اصرار می گویم عزیزدلم روزها دارند بلند می شود نگرانی های ما دارد زیاد می شود دکتر چشم دستور هر ماه ویزیت را داده بود دکتر قلب نگران عدم بستری شدن توست و وضعیت گردنت باید رسیدگی شود. می گوید همه این ها را بارها گفته ای و نوشته ای و این ها می دانند اما وقتی می آیند از من می پرسند و می دانند که من هرگز تا درد به استخوان نرسد تقاضایی نخواهم کرد، یعنی نمی خواهند اقدام کنند تو هم خودت را ناراحت نکن و دادستانی نرو و هیچ خواهشی از این ها نکن. خواهش!!! من غلط بکنم از بنده های خدا که کرنش در برابر معبود را فراموش کرده در برابر بندگان خدا گردن افرازی می کنند خواهش کنم.
با مهربانی می گوید: حالا شعرت را بنویس. قهرآلود می گویم شعر نمی خواهم سلامت تو را می خواهم. او تبریک تولد می گوید و نجواگونه از پایان هجران می گوید و من اشک می ریزم و دلهره پایان وقت ملاقات را دارم. پیش خود می گویم او کجاست و من کجا کاش فاصله ها کم می شد.
می گوید: مصاحبه محمد اوف در شرق ۷ اردیبهشت با عنوان «پشت پرده تصویب قطع نامه پارلمان اروپا» خواندنی بود.
می گوید: از قول من به آقای روحانی پیغام بده بی خود دنبال خاستگاه و جناح تندروهای بی اخلاق نگردد، سرنخ تمام اقدامات غیرقانونی از نصب بیلبوردهای خلاف سیاست های دولت تا فیلم ها و اس ام اس ها و همه تخریب هایی که فارس و تسنیم و جوان و شبکه های هزارنام اقتدارگراها می کنند، همه به یک اتاق فکر در سپاه برمی گردد. همان اتاق فکر ستاد مهندسی انتخابات که اکنون دارند خودشان را آماده می کنند که مملکت را در دست بگیرند و فکر می کنند «ژنرال السیسی» ایران هستند! آقای روحانی نیازی به گله و تهدید ندارد فقط کافی است از وزارت اطلاعاتش بخواهد یک گزارش تحقیقی از اقدامات این ها تهیه کرده برای اطلاع عموم منتشر کنند تا معلوم شود چگونه پول بیت المال را برای تخریب دولت به کار می برند.
و ادامه می دهد: این بحث های پراکنده ای هم که در مورد ثبت نام مردم برای گرفتن یارانه می شود و تلاش برای این که معلوم شود مقصر کیست را باید کنار گذاشت. این ثبت نام به واقع نشانه شکست اقتصادی جمهوری اسلامی بود اگر فرض را بر صحت اظهارات مردم بگذاریم و اگر خدای ناکرده آن را دروغ بپنداریم که نشانه ورشکستگی اخلاقی جمهوری اسلامی است و در هر دو حال مایه شرمساری است و نشانه نادرستی سیاست ها کلان کشور است. البته دولت ها هم سهم داشته اند اما در مجموع نشانه آن است که مسیر را اشتباه پیموده ایم!
تلخ آغاز می شود ملاقات امروز و شیرین تمام می شود با بوسه هایی از سر مهری راستین.