آمریکا می گرداند ، چین درو میکند
پپ اسکوبار - ترجمه: ایرج واحدی پور


• سازمان دهی جنگ سرد دوم بدون وقفه پیش میرود و منجمله واشینگتن سخت میکوشد پرده آهنین بین برلین و مسکو ایجاد کند و از سازمان یابی بیشتر روابط تجاری در اورواسیا با گسترش جنگ در اوکراین جلوگیری کند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۵ ارديبهشت ۱٣۹٣ -  ۵ می ۲۰۱۴


ابتدا نگاهی داشته باشیم به فوریه ۱۹۹۲ دوماه بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و اولین طرح "راهنمای برنامه ریزی دفاعی" دولت امریکا. بعدأ این طرح ظاهرأ ناکافی به نظر رسید ولی با این حال در پروژه قرن جدید آمریکائی با یک کندذهنی تخصصی تجسم یافت. این طرح در "شاهکار برزگ" دکتر برژینسکی، "تخته شطرنج بزرگ" «تحت عنوان» «اجازه دهید یورواسیا را اداره کنیم» متجلی شد.
همه محتوای طرح این است:
هدف عمده این است که از ظهور رقیب جدیدی چه در حوزه شوروی سابق و چه هرجای دیگر که بتواند نظم بوجود آمده را تهدید کند جلوگیری کنیم. این بدان معنی است که باید کوشش کنیم هیچ قدرت متخاصمی در نواحی که استفاده از منابع آنها اجازه دهد یک قدرت جهانی بوجود آید پا نگیرد. این نواحی شامل اروپای غربی، شرق آسیا، نواحی تحت تسلط شوروی سابق و جنوب غربی آسیا است.
این همه ان چیزی است که لازم است در توجه دولت اوباما، به آسیا، برخورد با ایران و عملکرد آن در مورد جنگ سرد دوم با کاربرد اوکراین بصورت ویتنام دوم و رویکردی در همسایگی روسیه در نظر داشت و برای دولت اوباما تاکید بر "پاکس امریکانا"، صاف کردن جاده برای خوشه چینی بهاره در منتخبی از کشورهای آسیائی مثل ژاپن، کره جنوبی، مالزی و فیلیپین است.
سفر اسیائی آقای اوباما با مجموعه خوردنی ها در رستوران معروف جیرو در ژاپن شروع شد و سوشی نیجیری ناآلوده به تشعشعات اتمی فوکوشیما صرف شد. میزبان اوباما شیزو آبه نخست وزیر ناسیونالیست و میلیتاریست ژاپن بود. احتمالا صورت حساب را میزبان پرداخت ولی صورت حساب اصلی بعدأ خواهد آمد، انجا که ژاپن در مقابل خواست های امریکا در رابطه با تجارت، سرمایه گذاری قانون شرکت ها و حقوق مالکیت - که در (TPP) ترانس پاسیفیک پارتنر شیپ، ملحوظ است و رمز سرمایه داری بزرگ امریکائی است - سر فرود آورد، و نهایتأ بازار شدید محافظت شده ژاپن به روی آمریکا گشوده می شود.
آبه مشتری سرسختی است. منطق او در «فرار از رژیم بعد از جنگ» سنگین است. همین منطق را در تسلیح مجدد ژاپن و بازی نکردن بیشتر نقش نظامی دست دوم نسبت به واشینگتن در آسیا دارد. پنتاگون به وضوح نظرات دیگری دارد. بعداز تناول سوشی در جیرو، برای اوباما اهمیت دارد که توکیو نه فقط در مقابل TPP تسلیم باشد بلکه تجدید تسلیحات را هم در تابعیت از اهداف بزرگتر امریکا انجام دهد.

پکن همانطوریکه پیش بینی میشود به روایت شین هوا در همه اینها، واقعیت را در نظر می گیرد و امریکا را بعنوان ابرقدرتی با اقدامات نابهنگام، تاریخ گذشته و متحجر توام با نزدیک بینی توصیف میکند. این ابر قدرت باید خودرا بتکاند و از بندهای تاریخی و فلسفی آزاد کند.
بخش جنوبی در سفر جمع آوری محصول بهاره آقای اوباما، در منطقه جنوب شرقی آسیا، مالزی و فیلیپین است که قدرت نظامی ویتنام را ندارند و اوباما میخواهد به انها اطمینان دهد که نیروی دریائی امریکا در هیچ حالتی برتری خودرا در دریای جنوبی چین از دست نخواهد داد و هیچوقت امکان نمیدهد که چین به قدرتی مشابه دست پیدا کند. در واقع قلب استراتژی آسیائی امریکا متوقف کردن چین است، به این منظور که از قدرت دریائی مشابه امریکا شدن چین آنهم همزمان در اقیانوس هند و غرب اقیانوس آرام جلوگیری کند.
پنتاگون آنچنانکه قابل پیش بینی است دچار جنون ترس است، چین را متهم میکند که نه یک بلکه سه جنگ را علیه امریکا تدارک می بیند. واقعیت ولی این است که پکن در حال توسعه یک پایگاه زیردریائی بسیار مدرن برای بیست زیردریائی هسته ای در جزیره هاینان است، درست مثل مالزی که پایگاه زیر دریائی خودرا در بورنئو تقویت میکند و فیلیپین که دایمأ به واشینگتن فشار میاورد هواپیماها، ناوبرها، فرودگاهها و توانائی های سایبری بیشتری در اختیار او بگذارد که برای آنچه او اکتشاف نفت و گاز در دریای غربی فیلیپین به عنوان تقدم اول و به منظور تقویت اقتصادی خود می پندارد، کمک کند.

مرا با قراردادهای تجاری روشن کن
خوشه چینی بهاره، درگیری امریکا در اوکراین و پیشنهاد جنگ «ضد تروریستی» جاری بوسیله حکومت جدید در شرق اوکراین را در حاشیه قرار نداده است. آقای جان برنان رئیس سازمان سیا به کیف رفت و حکومت جدید دست به جنگ اول در شرق اوکراین زد. موفق نشدند و معاون رئیس جمهوری جو بایدن رهسپار کیف شد و حکام جدید که در آماده باش بودند دست به جنگ دوم زدند.
آری؛ سازمان دهی جنگ سرد دوم بدون وقفه پیش میرود و منجمله واشینگبن سخت میکوشد پرده آهنین بین برلین و مسکو ایجاد کند و از سازمان یابی بیشتر روابط تجاری در اورواسیا با گسترش جنگ در اوکراین جلوگیری کند. صدراعظم آلمان خانم مرکل یا به دلیل وفاداری شدید به ناتو، و یا به دلیل دیپلماسی با اروپای شرقی، واکنشی نشان نمیدهد و این همان چیزی است که واشینگتن از او انتظار دارد.
در رابطه با دیوانگانی که در گروه های مختلف، کار واسطه گری را در راهروهای قدرت به عهده دارند، هرچیزی از اخطار به چین که کریمه را توجیه جنگ در سوریه قرار ندهد تا وارد کردن پیمان اتلانتیک شمالی در جنگ اتمی، موجه است؛ چیزی که به وسیله برگزیده مناسب اینکار خانم آن ماری سلاوتر نشان داده شد. او در پرینستون به دانشجویان برگزیده همین موضوعات را آموزش نیز میدهد.
پکن به این حرکت هیستریک چه واکنشی نشان میدهد؟ خیلی ساده با جمع آوری سودها، چین از تهدید و قطع رابطه با مسکو یا بازارهای اروپا به وسیله امریکا سود میبرد و معامله سودآوری روی گاز شرق سیبری میکند. چین از وحشت اتحادیه اروپا از از دست دادن معامله با روسیه سود میبرد و یک توافق تجارت آزاد با بزرگترین شریک تجاری اش که اتحادیه اروپا شده است مورد بحث قرار میدهد.
بعد از آن مثال استرلینگ. تنها مقایسه کنید تور جمع آوری بهاره آقای اوباما را با تور اخیر وانگ یی وزیر خارجه چین به کوبا، ونزوئلا، برزیل و آرژانتین. این یک سود بادآورده است که تمرکز آن بر مراوده پولی دوجانبه و معاملات بازرگانی است.
آین رابطه مخلوطی از هر چیز دارد. مس پرو و شیلی، آهن و دانه های سویای برزیل، حمایت از ونزوئلا برای برنامه های اجتماعی و توسعه انرژی، حمایت از کوبا که خواهان درآمیزی بیشتر چین در ونزوئلاست که کوبا را با انرژی سوبسیدی تامین میکند.
و همه اینها برخلاف تصور ابرقدرت است که خیال می کند اقتصاد چین با مشکلات عمیقی مواجه است، و این واقعیت ندارد. رشد اقتصادی چین در سه ماهه اول سال ۲۰۱۴ معادل ۷.۴ در صد بوده است، تقاضا برای آهن و مس چندان کند نمیشود زیرا شتاب برای شهرنشینی که جاذبه پکن به آن نیرو میدهد هنوز سرعت بالا نگرفته است. برای دانه های سویا وضع بهمین ترتیب است. در چین میلیونها نفر بطور روز افزونی شروع به مصرف گوشت کرده اند. با این حال ذخیره دانه های سویا ضرورت قطعی دارد. کمپانیهای چینی اشتهای خود را برای این همه تنوع در سراسر امریکا جنوبی از دست نمیدهند.
برای طبقه متوسط چین که گسترش می یابد و توسعه می یابد، برای اینکه عضو کامل قدرت اقتصادی درجه اول سال ۲۰۱٨ بشود، بهره گیری بهاره امسال اهمیتی ندارد. او باید به هنگ کنگ برسد و در جاده کانتون صف بکشد و بارهای سنگین از لوازم چرمی و جواهرات هرمس و پردا (شرکت معروف لباس ها و جواهرات زینتی) را خریداری کند. پس از ان است که میتواند از نظر استراتژیک با سوشی بدون تشعشات فوکوشیما جشن بگیرد. 

منبع: تایمز آسیا اپریل چهاردهم