از : لیثی حبیبی - م. تلنگر
عنوان : سلام دوستان. زمانی که در بحث های اینترنتی در باب بحران اوکرایین، دعوا های غربی - شرقی، آغاز شد؛*
نوشتم که به زودی نه فقط شبه جزیره ی کریمه ممکن است از اوکرایین جدا شود؛ بلکه حتی بخش هایی دیگر از اوکرایین می تواند جدا گردد و در ادامه ی جنگ و درگیری ها حتی ممکن است که اوکرایین از هر دو دریا - سیاه و آزُف - محروم شود.
متأسفانه به این نظر صادقانه ی من که از روی شناخت دقیق بود، توجه کافی نشد. در آن نظرات خود از جمله راه حل پیشنهاد کردم.
راه حل من این بود که دولت جدید باید فورن منحل شود؛ و یک شورای جمعی کشور را برای انتخابات زود رس آماده سازد. این تنها و تنها راه حفظ تمامیت ارضی اوکرایین بود که کسی به آن توجه نکرد.
با اجرای این طرح، روسیه نیز دست نگه می داشت و حتی وارد کریمه نیز نمی شد، چه برسد به بخش های دیگر اوکرایین.
راستی چرا به آن تنها امکان بی توجهی شد؟
بخاطر اینکه بعد از فرو ریزی شوروی، روسیه فقط عقب نشینی کرده، مگر در یکی دو مورد خیلی حساس مثل گرجستان و یا مولداوی. و غرب فکر نمی کرد که روس های تسلیم شده با این مارش تند ناگهان به پیش روند. ولی آنان - سیاست مداران روس - ناگهان سیاستی دیگر در پیش گرفتند که برای غربی ها باور کردنی نبود.
چرا آن سیاست را در پیش گرفتند؟
زیرا وقتی به همه ی جوانب دور اندیشانه نگریستند، دیدند که اگر آن سیاست قبلی ادامه یابد، سیاست غرب و حتی ناتو هم مرز روسیه در اوکرایین خواهد شد. این بود که روسیه این بار بر عکس دفعات پیش به سیم آخر زد، با این آگاهی که در کل بُرد در سمت و سوی اوست.
گذر زمان دارد هرچه روشن تر می نماید که نمی ارزید اوکرایین قربانی درگیری دو باند پولکی گردد. هر دو باند فاسد اند.؛ با این تفاوت که قبلی قانونی سر کار آمده بود و اینها زوربگیری کردند.
همین دیروز بعضی از کاندیدا های ریاست جمهوری آینده در تبلیغات خود در کیف گفتند که سیاست در پیش گرفته شده از سوی دولت جدید غلط و ویرانگر است و باید فوری اصلاح گردد. خود دولت جدید نیز خوب می داند که به چه دامچاله ی بزرگی در افتاده. و آن افراد کاندید شده، بیهوده سر این نظر مکث نمی کنند. آنها می دانند که مردم اوکرایین بخاطر تجزیه ی کشورشان بسیار عصبانی هستند و این ندانمکاری کم نظیر را نخواعهند بخشید. پس کاندیدا ها که مردم خود را می شناسند، دارند برای رای آوردن به سوی نظرات آنها می روند.
پس چرا دولت زوربگیر در پی اصلاح این اشتباه کم نظیر تاریخی بر نمی آید؟
زیرا پذیرفتن اشتباه تاریخی، حالا که خون بر زمین ریخته، پذیرفتن همه ی قتل و جنایات نیز می باشد. و زود یا دیر همین خواهد شد. مگر می توان در یک بازار گرمی زشت، در قرن بیست و یک، متحد کسانی بود که صلیب شکسته بر سینه دارند و در تظاهرات خود عکس رهبرشان، فاشیست مشهور ستیفان بندرا است!؟ کسی که دست اش در جنگ جهانی دوم به خون هزاران اوکرایینی، یهودی، روس، کولی و ... آلوده است. چگونه می توان اجازه داد چنین عکسی بالا رود!؟
این یک یک سر در گمی، یک دیوانگی تاریخی است.
حالا دیگر فقط جدایی کریمه و بخشی دیگر از اوکرایین در کار نیست، احتمال سقوط همه جانبه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی حتی ارتباطی در اوکرایین وجود دارد.
از یاد نباید برد که اوکرایین دچار فساد اقتصادی بی حد و مرز است. در آن کشور مانند بسیاری از ادارات کشور عزیز خودمان بی پول راه به جایی نمی بَرَد. همیشه نوشته ام، و باز تکرار می کنم: کشورِ در درون فاسد، هیچ احتیاجی به دشمن خارجی ندارد؛ زیرا موریانه ی خودی از درون دیگر چیزی برایش باقی نگذاشته است.
در باب فساد بی مرز در اوکرایین فراوان می توان نوشت که در این اندک نگنجد. نظرات پیشین من انشا نویسی نبود؛ از شناختی بسیار عمیق و همه جانبه در باب آن سر زمین ریشه می گرفت.
* من اصلن مخالف آن نظریعه که می گوید: «جنگِ سرد پایان نپذیرفته»، نیستم؛ این حقیقتی تلخ و عریان است. پس طبیعی است که مردم جهان نیز به یکی از دو سو کشیده شوند. ولی حرف من این است که: ما بخاطر تمایل خود، حق نداریم از واقعیت های موجود بگریزیم.
آنچه پیشتر در باب اوکرایین نوشتم از شناختی دقیق سر چشمه می گرفت. حتی وقتی در باب شکل تلفظ درست نامواژه ی «اوکرایین» خواستم بنویسم، گرچه تردیدی نداشتم، با این حال به مادر یکی از دوستان اوکرایینی خود که مسلط به فرهنگ و زبان خود است، زنگ زدم و بعد از تأیید آن بانوی آگاه، نظر خود را نوشتم.۱
بدبختانه در جهان ما تقریبن همگان دارای سَمت گیری اند. سَمت گیری اِشکال ندارد، زیرا تو به چیزی اعتقاد داری و در سوی آن حرکت می کنی. ولی اِشکال دارد، اِشکال بزرگ دارد، اگر ما بخاطر عقیده ی خود به حقایق و واقعیت های تاریخی پشت کنیم. این نه فقط گول زدن دیگری است، بلکه خود فریبی و در نتیجه به نوعی خود زنی نیز می باشد.
این نباید بود!
حرف من این است.
۶۲۴٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣۹٣
|