رباعیات متفرقه - بخش یک


هادی خرسندی


• روزی که به خاک تیره پنهان بشوی
شاید که گیاهی از گیاهان بشوی
از خاک تو گر سر بزند تنباکو
با اینهمه وزن دود قلیان بشوی ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۵ ارديبهشت ۱٣۹٣ -  ۱۵ می ۲۰۱۴


 روزی که به خاک تیره پنهان بشوی
شاید که گیاهی از گیاهان بشوی
از خاک تو گر سر بزند تنباکو
با اینهمه وزن دود قلیان بشوی

ایراد گرفتن ز کسان مشکل نیست
کشف نیوتون هم آنچنان کامل نیست
آن سیب رسیده بوده و افتاد به خاک
پس جاذبه سیب کال را شامل نیست

کرمی دیدم میان سیب نیوتون
میگفت که این منم رقیب نیوتون
میگفت عجب، که ضربه را من خوردم
شد شهرت جاذبه نصیب نیوتون

کرمی سر اسحاق چنین میزد داد
کای کاشف بی رقیب باغت آباد
افتادن سیب بابت جاذبه نیست
سنگینی من بود که آن سیب افتاد

با خواست من زمانه دمساز نشد
پایان پریشانی ام آغاز نشد
درهای زیاد را گشودم، اما
آن پنجره ای که خواستم باز نشد

<آن قصر که جمشید در او جام گرفت>
از بانک برای قسط آن وام گرفت
پرداخت که شد قسط طویل المدت
جایش به خوشی حجت الاسلام گرفت

گفتند بیا همت یکباره بکن
دردسر آوارگی ات چاره بکن
پاسپورت و شناسنامه ی خود را بجران
اوراق هویت خودت پاره بکن

گفتند اگر بهر پناه آمده ای
بیهوده به این فرودگاه آمده ای
هم هست گذرنامه ی تو قلابی
هم با پرواز اشتباه آمده ای

گفتند بیا بیا امام آمده است
خورشید تو بعد تیره شام آمده است
ما سینه زنان عازم شهیاد شدیم
حالا تو نگو بکاحرام آمده است