نوستالژی دوم خرداد
به انتخابات ۹۲ نگاه کنید؛ این پرنسیپ دوم خردادی است



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲ خرداد ۱٣۹٣ -  ۲٣ می ۲۰۱۴


اخبار روز - مهران جنگلی مقدم:
۱- اینکه دوم خرداد از نظر سیاسی رویدادی "تاریخ گذشته" است را بیشتر از آنکه ما بگوییم قائلان به دوم خرداد با "نوستالژیک" نویسی هایشان گفته اند. این نوستالژی ها مانند نوحه ای بالای سر جنازه ایست که پیشترها تمام کرده است.
- مانند هر یادبود دیگری- نوستالژی نویسی هایی که این روزها در گرامیداشت و یادبود دوم خرداد نوشته می شود، کارش زنده نگداشتن یک خاطره جمعی است و این، بیش از هر چیز ما را به مرگ آن رویداد جمعی ارجاع می دهد. کارویژه دیگر این روایت ها، بازنمایی حسرتی است که که از گیجی یک وقفه هشت ساله درنیامده است و در هوشیارترین وضعیت تلاش می کند برای شبه گفتمان دولتی امروز تبار و تاریخ دست و پا کند. به خاطر همین است که کارش می شود خاطره و شرح بر تصویر نویسی و خودش را در نوستالژی گروهی که توان بازنمایی رسانه ای دارد، عینیت می بخشد.
اما این روایت ها یک خصوصیت/ شگرد ویژه دارد؛ لحن این روایت/ نوحه ها برغم تنزل خاتمی به احمدی نژاد در سال ٨۴، فاتحانه است، اینکه روایت های مربوط به دوم خرداد را مانند هر روایت در دسترس تاریخی دیگر فاتحان نوشته باشند عجیب نیست اما نکته ایست که خصوصیتی دوم خردادی را افشا می کند. راویان دوم خرداد امروز در تکوینی منطقی به حامیان دولت روحانی تبدیل شده اند. از دولتی به دولتی دیگر کوچ کردن، با بزرگان عکس یادگاری انداختن و به وقت ضرورت به دوره ای طلایی در گذشته ارجاع دادن. عجیب نیست که جغرافیای این روایت ها اغلب جائیست که یک دولتی خوش پوش آن جا نشسته است.

۲- دوم خرداد شکل دولتی تغییری بود که اهدافی محافظه کار داشت. هسته مرکزی دوم خرداد، این فرم تحول طلب و محتوای محافظه کار بود. گفتمانی سراسر در شهوت قدرت دولتی که خاستگاه طبقاتی اش الیگارشی حاکم بود و با مرگ خمینی همه دار و ندارش را با انحصار طلبی های رهبری جدید در حال از دست رفتن می دید. از همین رو بود که خاتمی را از سر ناچاری و بدون ایمان به وعده هایی که خواهد داد به میدان انتخابات هل داد. شعار توسعه سیاسی اش مطالبه ای برای به بازی گرفته شدن بود و سهم گیری از قدرت دولتی و وسعت بخشیدن به تنگ نظری های رهبر که فاقد نگاه پدرانه "امام" در برخورد با جناح های حکومتی بود و "مردم" اسم مستعار مجمعی که در فقدان خمینی به تیغ رد صلاحیت های پی در پی شورای نگهبان گرفتار شده بود.
کارگزاران اصلاحات اگر این هسته مرکزی را درست به کار ببندند گوشه ای از حاشیه امن حکومت را خواهند داشت. حتا اگر افراطی گری های مربوط به دوره احمدی نژاد بر آنها گذشته باشد، همچنان روزنامه نگار و فعال سیاسی و مشاور وزیر و وکیل باقی خواهند ماند. بیراه نیست اگر بگوییم باقی ماندگان دوم خرداد که بر سفره دولت نشسته اند، دوم خردادی ترین عناصر این جریان بودند.
این گونه سهم خواهی از قدرت، رفتار سیاسی را رقم می زند که حاشا و کلا ارتباطی با سویه های رهایی بخش مردمی ندارد. به همین دلیل است که توانایی آن را دارد ضد اصلاحات ترین کاراکترها را به دور خود جمع کند و یک شبه از محافظه کاری به اصلاح طلبی تغییر رنگ و از اصلاحات به حفظ وضعیت موجود تغییر جهت بدهد. به انتخابات ۹۲ نگاه کنید؛ این پرنسیپ دوم خردادی است.