شهر بارانی


دکتر اسعد رشیدی


• باران
شهر را در آغوش فشرده است
گُم می‌‌شود در مه سنگین بامدادی
و باد
اندام خمیده‌اش را می‌لرزاند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٨ خرداد ۱٣۹٣ -  ۲۹ می ۲۰۱۴


 باران
شهر را در آغوش فشرده است
گُم می‌‌شود در مه سنگین بامدادی
و باد
اندام خمیده‌اش را می‌لرزاند
جاده‌ها
رها زیر تلی از خاکستر و دود
با زوزه‌ی تازیانه‌ای
بیدار می‌شوند
هق‌هق بی‌پایان رودخانه‌ای را
می‌شنوم
که سر بزیر و رام
از کنار سپیدارهای جوانی می‌گذرد
که بر شانه‌های تُردشان سرنهاده‌اند.

بی‌تاب
ایستاده‌ام
تا پشنگ شعله‌ای
سوی خلنگزاری در دوردست
کمانه کند
و خامُشی این ترانه‌ی رنج‌زای
به سقف آسمان سربه‌کوباند
به دهان خشک دره‌ای فرو شود
و باز آید...

٢٨/٠٥/٢٠١٤