از : آرزو
عنوان : باز بینی
من ضمن پوزش خواهی از نویسنده و خواننده ی این نوشته جهت اظهار نظر قبلیم, باوجود درستی ی ملاحظه ی مذکور از دید "فنی" مایلم آنرا تمامن پس بگیرم. واقعیت این است که هیولای مخلوق"دکتر فرانکنشتیان" در همه ی ادبیات جهان همانگونه که آقای قنواتی در این نوشته می فرمایند, نام خالق خود را گرفته و به آن مشهور شده است .در واقع این اشتهار به اشتباه , به نوبه ی خود استعاره ای پذیرفته شده برای تشبیهاتی همانند تشبیه مورد استفاده در این نوشته ی آقای قنواتی شده است. نظر پیشینی من,هر چند غرضی خیر داشته ولی در اساس بی مورد بوده است.
۶۲٨۱۴ - تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱٣۹٣
|
از : آرزو
عنوان : با پوزش
آقای قنواتی, با پوزش جهت جسارت, تصور می کنم استعاره ی فرانکنشتاین در نوشته ی شما به درستی بکار نرفته است, هر چند که مقصود را به روشنی ادا می کند. بگمانم تشبیه شما از اوضاع سوریه با داستان خانم مری شلی آنگاه از نگاه فنی درست می نمود که جهادگریان ساکن اروپا که در پی جنگ به سوریه می روند "فرانکنشتاین" خوانده نمی شدند. چون آنگونه که من برداشت می کنم,در نگاه شما آنها مخلوقان پلیدی هستند(هیولا) که سرانجام هستی خالق خود( دکتر فرانکنشتاین) را تهدید خواهند کرد. جهادیان مذکور, در این چنین سناریویی, فرانکنشتاین نیستند, دولتهای غربی هستند که نقش او را بازی می کنند. با احترام, آرزو
۶۲۷۵۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ خرداد ۱٣۹٣
|