درود بر امام شاهین نجفی - خسرو ثابت قدم



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۲ خرداد ۱٣۹٣ -  ۱۲ ژوئن ۲۰۱۴


چندی پیش در نوشته‍ی «امام شاهین نجفی» نشان داده بودم که طرفدارانِ این هنرمندِ شجاع - با توجه به اظهارات و نظراتِ آنها در صفحه فیسبوک ایشان و برخوردهای تندِ آنها با منتقدان در کلِ فضای مجازی - از ایشان بُتی انتقاد ناپذیر و چیزی شبیه به امام خمینی یا امامانِ دیگر ساخته اند. و از مجموعه ایشان و هواداران، چیزی شبیه به گروه های بسته و تند روی مذهبی (سِکت ها) تولید شده است. این نظر می تواند همچنان صحیح یا ناصحیح باشد.

حرکتِ اخیرِ ایشان در کانادا اما، جایگاهِ او را - در نگاه من - به کلی دگرگون ساخت. ظرفِ تنها یک هفته، تقریباً یک سوم فضای مجازی، به این حرکتِ ایشان اختصاص یافت. تقریباً صفحه ای در فیسبوک یافت نمی شود که به این مقوله نپردازد. نشریه «اخبار روز» در همین لحظه، ٣ متن مربوط به این مقوله را درج کرده است. صفحاتِ شخصی و فیسبوکی شخصیت های سیاسی و اجتماعی، تقریباً همه، مملو شده است از گفتگو پیرامونِ این حرکتِ او. برخی رسانه ها حتی میزگردهائی پیرامونِ این حرکت براه انداختند.

حوادث یا حرکاتی که این چنین انعکاسِ وسیعِ اجتماعی داشته باشند، نادرند. بسیار نادر. و از منظرِ تکاملی، همیشه، بدونِ هیچ استثنائی، در حرکتِ رو به جلوی ذهن و ذهنیت موثرند. در زبانهای غربی این پدیده را «ایجادِ دیسکورس» می نامند. «دیسکورسِ منفی» وجود ندارد. بسانِ رُشد یک نوجوان، «دیسکورس» تنها یک جهت دارد: رُشد. منتهی اینبار نه رُشدِ فیزیکی و فیزیولوژیک، بلکه رُشد اذهان و بینش ها و افق های دید. پس بی نهایت مسرورم که که چنین آتشِ نورافزائی، در خرمنِ اذهانِ ایرانیان گُر گرفته است. آتشی که با خود نور و گرما به ارمغان خواهد آورد؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم. و اگر این آتش را مدیونِ این هنرمند نباشیم، مدیون که باشیم؟ اوست که - خواسته یا نخواسته؛ هدفمند یا بی هدف - چنین «دیسکورسی» را براه انداخته است. تبادلِ افکاری که نظیرش کمنظیر است.
گفتگوئی که همه را با نظرات و افکارِ نو آشنا می کند و نحوه گفتگو را به همه می آموزد.

من شخصاً با این حرکت مخالفم. آنرا نامفید و ناکافی و برای فرهنگ نامناسب می دانم. حتی می توانست نتیجه منفی و معکوس در پی داشته باشد. بویژه اگر که به منظورِ تبلیغِ شخصی بوده باشد. منتهی انکارِ تأثیرِ در بالا ذکر شده امری نادرست و «غیرِ اُبژکتیو» خواهد بود. بناچار مجبورم - بنا به وظیفه و تعهد - که بدان احترام بگذارم و از انعکاسِ بی نظیرِ آن شاد باشم.
باشد که باز هم، و هنوز هم، از این جنبش های فکری و ذهنی برای مردم این سرزمین بیافریند. به او درود می فرستم.