از : حمید ارجمند
عنوان : بازگشت به قرن ۱۹
با توجه به رویدادها و حوادث منطقه خاور میانه و از کنترل خارج شدن کشورهای سوریه و عراق از دست حکومتهای مرکزیشان و تشدید جنگ داخلی و کشتار مردم بیگناه از دو سوی و گاه از سه سو ( دولت مرکزی ،گروه های مخالف دولت مرکزی و اوباش و اراذل فناتیک بظاهر اسلامی ) که البته نباید یکی از عوامل مهم و مرکزی این حوادث را که نظام استعماری حاکم بر ایران آتش بیار ومعرکه گردان این جنگها میباشد را فراموش کرد و یا با توسل به تحلیلهای کلیشه ای مدیای استعماری سعی در کمرنگ کردن نقش رژیم دست نشانده استعمار اروپائی و روسی در تهران نمود ، امروز حتی خود رژیم استعماری حاکم بر ایران ابائی در لاپوشانی نقش جنایتکارانه خود و سپاه پاسداران استعمار در سوریه و عراق و افغانستان ووو ندارد . بقول معروف شمشیر را از رو بسته اند . این رژیم استعماری اگر ذره ای اختیار و استقلال رای در وجودش میبود حد اقل نه برای منافع ملی بلکه برای تداوم حیات ننگین خویش هم که شده با توجه به شعله ور شدن نفرت بین شیعه و سنی و در چنین فضائی دستش را به خون چند زندانی و اسیر در بند عرب ایرانی یا کرد ایرانی آغشته به خون نمیکرد بلکه بقول خودشان دولت تدبیرشان !! سعی در آرام نگهه داشتن جو کشور و آرامش برای همه اقوام ایرانی مینمود ! ولی از آنجا که سران این رژیم مامورند و مائذور چاره ای ندارند تا همسو با نقشه استعمارگران روس و اروپائی خود را با راه کارهای ایشان همساز نمایند ،و اینگونه جنایات و بذر کین و نفرت در جامعه ایرانی پراکندن دقیقا همان بازی پازلی میباشد که استعمارگران اروپائی و در مرحله دوم روسی برای خرد کردن کشورهای منطقه و ایجاد بلوا و آشوب و هرج و مرج جهت بازگشت به دکترین حاکم بر قرن نوزدهم بوده تا در توجیهه جنایات و غارتهایشان در مقابل افکار عمومی حقوق بشری و از این دست بتوانند براحتی توحش حاکم بر منطقه را توجیهه کرده و در عمل به جهانیان بصورت دستکاری شده نشان دهند که اینها همه یک مشت ملتهای وحشی میباشند که ما هر چه سعی کردیم آخرش هم بر علیه تمام پدیده های مدرنیته قیام مسلحانه کردند و دیگر توجیههی ندارد که ما خود را در مسائل و حل مشکلات اینها وارد کنیم ! یعنی به حرف ساده باید با سران اوباش بنوعی کنار آمد و در چپاول سهم کوچکی به آنها داده و سهم شیر را خودمان برداریم . البته مشکلات تاریخی و مذهبی و انگیزه های بسیاری هم در بوجود آمدن این داستانها دخیل میباشند ولی انقلاب اسلامی در ایران در واقع استارتی استعماری بود برای آینده خاورمیانه و تا حدودی آسیا متاسفانه با توجه به نقش مهم و پادوئی سپاه استعمار و آخوندهای انگلیسی در منطقه اینطور نیست که ایران از این حوادث گزندی نبیند و چه بسا که بخاطر نقش بسیار پر رنگش در این بازی بزرگ کثیف ملت ایران چه کرد یا بلوچ یا آذری یا فارس بهای بسیار سنگینی در آینده خواهند پرداخت و آتش نفاق و کینه استعماری دامان همه را خواهد گرفت و برای یاغیان بین اللمللی نه کرد ارزشی دارد و نه فارس و نه ترک و عرب و.... ایدوارم که تفکرمن واقعیات نداشته باشد !
۶۲۹۲۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣۹٣
|