دکتر فریدون کشاورز درگذشت
کشاورز از رهبران سابق حزب توده ایران در کشور سوئیس درگذشت



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۷ مهر ۱٣٨۵ -  ۹ اکتبر ۲۰۰۶


دکتر فریدون کشاورز یکی از رهبران سابق حزب توده ایران جمعه ۱۴ مهرماه ۱۳۸۵ مطابق ۶ کتبر ۲۰۰۶، پس از چند سال بیماری سخت، در سوئیس درگذشت.
به گزارش علی امینی نجفی از شبکه خبری بی بی سی دکتر کشاورز از خانواده ای روشنفکر و سرشناس برآمده بود. پدرش وکیل التجار یزدی، از کوشندگان جنبش مشروطه خواهی بود، و در دوره های اول و دوم مجلس شورای ملی، از سوی بندر انزلی به نمایندگی مجلس انتخاب شد.
کریم کشاورز برادر بزرگتر فریدون، در جوانی از مبارزان برجسته جنبش جنگل در گیلان و سپس از فعالان دوران اوجگیری نهضت ملی بود. او پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱٣٣۲ به زندان و تبعید افتاد، و پس از آزادی، از کار سیاسی به کلی فاصله گرفت. کریم کشاورز در زمان فوتش که به سال ۱۳۶۶ روی داد، از مترجمان برجسته کتابهای تاریخی به زبان فارسی به شمار می رفت.
فریدون کشاورز تحصیلات ابتدایی را در رشت و متوسطه را در تهران به پایان رساند. پس از دریافت دیپلم، از دانشجویان ممتازی بود که در زمان رضا شاه پهلوی با بورس وزارت فرهنگ برای تحصیلات پزشکی به فرانسه اعزام شد.
دکتر کشاورز پس از تحصیل در رشته پزشکی کودکان، در سال ۱۳۱۴ به ایران برگشت. او در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران طب اطفال تدریس می کرد و درمانگاهی برای درمان کودکان تأسیس کرد.
پس از سرنگونی حکومت رضا شاه در شهریور ۱۳۲۰، که برخی از زندانیان سابق و روشنفکران چپ گرا هوای تشکیل "حزبی مردمی و آزادیخواه" را در سر داشتند، از دکتر کشاورز دعوت کردند که در پایه گذاری حزب توده ایران شرکت کند.
او با نشان دادن جدیت و پشتکار، به زودی در حزب توده ترقی کرد و در زمانی که قدرت و نفوذ حزب به سرعت رو به گسترش بود، یکی از رهبران و سخنگویان اصلی آن جریان شد.
آقای کشاورز سخنرانی زبردست بود و قلمی توانا داشت. یکی از نشریات وابسته به حزب توده به نام روزنامه رزم به سرپرستی او منتشر می شد.
در دورانی که حزب توده فعالیت آزاد و علنی داشت و به شیوه مبارزه پارلمانی پای بندی نشان می داد، آقای کشاورز در انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی از شهر بندر انزلی به نمایندگی برگزیده شد و در مجلس نقشی بارز ایفا کرد.
در تابستان سال ۱۳۲۴ که احمد قوام برای رسیدن به اهداف سیاسی، دولتی ائتلافی با شرکت حزب توده و حزب ایران تشکیل داد، دکتر کشاورز یکی از سه وزیر توده ای بود که به کابینه او راه یافت.
پس از کنار رفتن دولت قوام السلطنه در سال ۱۳۲۵، دکتر کشاورز، در کنار فعالیت در حزب توده، به کار پزشکی خود ادامه داد.
به دنبال تیراندازی به محمد رضا شاه پهلوی در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ که به حزب توده ایران نسبت داده شد، حزب مزبور غیرقانونی اعلام شد و سران و فعالان آن تحت پیگرد شدید قرار گرفتند.
فریدون کشاورز که مانند برخی از رهبران حزب توده، به طور غیابی به اعدام محکوم شده بود، در سال ۱۳۲۸ به اتحاد شوروی (سابق) گریخت.
 
این گزارش می افزاید فریدون کشاورز در اتحاد شوروی با احتیاط در انتقاد از تباهی های بی کران زبان گشود. او همچنین دیدگاه ها و سیاست های گذشته حزب توده را، که از نظر او به نهضت ملی آسیب رسانده و خود حزب را به نابودی کشانده بود، به انتقاد کشید. او از جمله اعضای کمیته مرکزی حزب توده بود که در پلنوم چهارم آن حزب (مسکو، ۱۹۵۷) مسئولان حزب در ایران را به خاطر "سیاست ضد ملی" و دشمنی با نهضت مصدق مورد انتقاد شدید قرار داد و آنها را در شکست نهضت ملی گناهکار دانست.
دکتر کشاورز، چنانکه در کتابی به عنوان "من متهم می کنم کمیته مرکزی حزب توده ایران را" توضیح داده است، بیشتر فعالان و اعضای حزب توده را افرادی شریف و میهن دوست می دانست. اما عقیده داشت که سیاست اصلی حزب توده را رهبرانی تعیین می کنند که بی چون و چرا مطیع اوامر "اتحاد شوروی" هستند و او آنها را "باند کامبخش - کیانوری" می خواند.
 
کناره گیری از حزب توده
فریدون کشاورز پس از نابودی آخرین حوزه های حزبی در ایران و اوج گیری مبارزات داخلی در حزب در ۱۴ مه ۱۹۵۸ از رهبری این حزب استعفا داد.
او در متن استعفا نامه خود نوشت: "رسما از این کمیته مرکزی که به عقیده من باعث ننگ و بدنامی نهضت آزادیبخش ایران است و در آن حتی کوششی هم برای تصفیه رهبری نمی شود، استعفا می دهم. من همانقدر که به عضویت در حزب توده ایران که بهترین فرزندان ایران در راه آرمانهای آن شهید شده اند، افتخار می کنم، همانقدر از عضویت در کمیته مرکزی فعلی که اکثریت آن به نظر من از کسانی تشکیل شده که نالایق اند و یا خطاهایی از آنان سر زده که با خیانت مویی فاصله ندارد، ننگ دارم."
 
خروج از شوروی
پس از قیام افسران جمهوریخواه به رهبری ژنرال عبد الکریم قاسم به سال ۱۹۵۸ در عراق، دکتر کشاورز از مقامات اتحاد شوروی تقاضا کرد به آن کشور برود. او دو سالی در عراق بود، در دانشکده پزشکی بغداد درس می داد و از رادیو بغداد علیه دولت ایران سخنرانی می کرد.
پس از پیروزی انقلاب الجزایر، او به آن کشور نوبنیاد رفت و سالها به کار و آموزش پزشکی پرداخت.
در دهه ۱۹۶۰ به دنبال مخالفت چین با سیاست های شوروی، امیدی تازه در دل دکتر کشاورز جوانه زد و او را به چین کشاند. اما چندی نگذشت که دریافت سران چین نیز "انترناسیونالیسم" را تنها در خدمت اهداف خود تعبیر می کنند.
دکتر کشاورز در سالهای دهه ۱۹۷۰ به سویس رفت و تا آخر عمر در شهر ژنو زندگی می کرد.