•
سرد و سخت
از سینه ام پائین می رفتی
و پا بر کمرگاهم می کوبیدی
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲۴ خرداد ۱٣۹٣ -
۱۴ ژوئن ۲۰۱۴
سرد و سخت
از سینه ام پائین می رفتی
و پا بر کمرگاهم می کوبیدی
انگار می خواستی با دستان کوچکت
این صخره ی پوکی را که منم
با خود به دره ی ناکجا بکشانی.
ایستاده بودم و از خود می پرسیدم:
"آیا دارد از جدایی ها شکایت می کند؟"
بار دیگر
وقتی بیکدیگر لبخند می زنیم
از کمرگاهم بالا بیا
و سرت را بر سینه ام بگذار.
می خواهم ای کوهنورد نوپا
از من صخره ای مغرور بسازی.
٣۰ مه ۱۹۹۰
تصویر متن: مجید و آزاد - ۱۹٨۹
|