درباره ی داعش و پاسیفیسم مزمن چپ


برزویه طبیب


• دومین نتیجه گیری عجیب و غریب چپ ایرانی اینست که «این جنگ به ما مربوط نیست. بی خیال». این دانشمندان که در مقالات شان لفظ گلوبولیزاسیون هزار بار تکرار میشود، در برابر اولین مسئله گلوبال، آنهم در صد کیلومتری مرز ایران، شانه بالا انداخته میگویند بی خیال ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ٣۰ خرداد ۱٣۹٣ -  ۲۰ ژوئن ۲۰۱۴


گویا تمام کسانی که در مورد هجوم داعش و نیروهای همسو با آن قلم میزنند، از آقای نگهدار در یکسوی طیف، تا رفیق قراگوزلو در سوی دیگر طیف، در این نکته هم نظر هستند که بالندگی داعش، محصول سیاست های مداخله جویانه آمریکا و روسیه در خاورمیانه، و نیز مداخلات کشورهایی چون ایران، عربستان، و ترکیه در سوریه و عراق است. از طرف دیگر تقریبا همه در محکوم کردن سیاست های فاسد و تبعیض آمیز مالکی، بعنوان بسترساز نارضایتی و تنفر سنی های عراقی، که هیزم آتشی را که داعش برافروخته است تامین میکند، متفق القول هستند. همه اینها درست و منطقی. ولی از این مقدمات صحیح، چه نتیجه ای گرفته میشود؟

قبل از همه اینکه چپ ایران در بوق و کرنا می دمد که «ما که گفته بودیم. حالا بیایید و افتضاحی را که بالا آورده اید، تدبیر کنید». گویا این افتضاح نتیجه ندانم کاری این دول و آقای مالکی و همدستانش بوده است و حالا همه آنها مثل سگ پشیمان هستند.

اگرچه این آتش، زن و مرد و کودک عراقی را کباب میکند، ولی قیمت نفت و گاز را در سطح جهانی بالا برده است. بنابراین، هم کمپانی های نفتی آمریکایی، هم روس ها، و هم ایران و هم عربستان، از شادی در پوست خود نمیگنجند. ترکیه ، از خطر داعش در پشت جبهه کردها مشعوف است، و عملا به تنها مشتری نفت کردستان عراق تبدیل شده است. ایران و آمریکا زمینه ای برای همکاری پیدا کرده اند که میتواند توافقات دیگری را نیز تسهیل کند. و در نهایت، اقای مالکی هرچند کنترل نیم بند خود را بر کل عراق از دست داده است، ولی اکنون تنها ملجا شیعیان ترسان از داعش است.

دومین نتیجه گیری عجیب و غریب چپ ایرانی اینست که «این جنگ به ما مربوط نیست. بی خیال». این دانشمندان که در مقالات شان لفظ گلوبولیزاسیون هزار بار تکرار میشود، در برابر اولین مسئله گلوبال، آنهم در صد کیلومتری مرز ایران، شانه بالا انداخته میگویند بی خیال. گاهی فکر میکنم اگر اینها چپ هستند، پس آنهایی که در بریگاد انترناسیونال، در جنگ های داخلی اسپانیا میجنگیدند، کی بودند؟ القاعده و داعش که عراقی نیستند. هر مرتجع آلمانی و سودانی و حتی ایرانی هم قاطی آنها است. این یک نیروی ارتجاعی بین المللی است. اگر عرضه ارسال جنگاور ندارید، کمپین کمک های انساندوستانه را که میتوانید راه بیاندازید.

سومین شاهکار چپ ایرانی، توصیه ای است که به مردم عراق، چه شیعه چه سنی و چه کرد، میکند. میدانید این توصیه چیست؟ اینکه «هیچ کار نکنید» عجبا. گویا عراقی ها هم باید منتظر آزاد شدن میرحسین موسوی باشند تا شق القمر کند. چپ ایرانی به سربازان عراقی توصیه نمیکند که سلاح خود را انداخته فرار نکنند، بلکه با همان سلاح ها حکومتی را که بستر ساز این بلوا بوده است، ساقط کنند، با عناصر سنی غیر داعشی مهاجم، صلح عادلانه ای مبتنی بر حق تعیین سرنوشت، برقرار کرده و همه عمال ایران و سعودی و آمریکایی را جارو کرده به دریا بریزند.

چون داستان به اینجا میرسد، چپ بدون اعتماد به نفس ایرانی، از غیرواقعی بودن این راهکار، سخن خواهد راند
بگذار با این بزدلی ها رو در رو و رک سخن بگویم. فرقی نمیکند، یا مالکی ها یا داعشی ها به پیروزی برسند، و یا به مصالحه ای دست یابند، چپ عراقی در هر سه حالت به مسلخ خواهد رفت و خون مردم عراق در شیشه خواهد شد. حداقل دست و پایی بزنیم.