گفت‌وگوئی متفاوت با بیژن ذوالفقارنسب - ما فقط در ضربات ایستگاهی خطرناک هستیم



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ٣ تير ۱٣۹٣ -  ۲۴ ژوئن ۲۰۱۴



اخبار روز: بیژن ذوالفقارنسب در راهیابی تیم‌ملی فوتبال ایران به جام‌جهانی ۱۹۹٨ فرانسه نقش موثری داشت و یکی از شانس‌های سرمربیگری تیم‌ملی فوتبال در جام‌جهانی فرانسه بود ولی ناگهان جلال طالبی به عنوان سرمربی تیم‌ملی انتخاب شد. او سالها مدافع ثابت تیم ملی ایران بود و در المپیک ۱۹۷۶ مونترال یکی از بازیکنان شاخص خط دفاعی ایران بود که مدتی در تیم پرسپولیس نیز بازی کرد و یکی از معدود مربیان تخصیلکرده و خوشنام در ایران است که از وی می توان بنام معلم اخلاق بعد از شادروان پرویز دهداری نیز یاد کرد.
ذوالفقارنسب در کارنامه خود سر مربیگری تیمهائی مثل استقلال تهران، تیم ملی در مسابقات غرب آسیا، داماش گیلان، ذوب‌آهن اصفهان و سایپای کرج را ثبت کرده است. افزون بر این او یکی از کارشناسان زبده فوتبال ایران است که نظراتش مبتنی بر قواعد علمی، دانش و منطق استوار است و هیجان و احساس و دنباله روی از افکار سنتی و جهت گیریهای سیاسی در تفکرات دکتر ذوالفقارنسب جائی ندارند. روزنامه اعتماد در آستانه بازی ایران و بوسنی گفتگوئی متفاوت با وی داشته که در پی می آید:


• اسکلت تیم‌ملی ایران در مسابقات جام‌جهانی کاملا تدافعی است. با این ساختار تدافعی که در تیم‌ملی وجود دارد چگونه می‌توانیم به پیروزی برسیم؟

به هیچ شکلی نمی‌توانیم به گل برسیم. مانند این می‌ماند که شما بخواهید ۱۰۰ کیلومتر مسیر را با ۵ لیتر بنزین طی کنید. آیا چنین چیزی امکان‌پذیر است؟ مطمئنا به مقصد نمی‌رسید! ما با حداقل نیروی تهاجمی وارد مسابقات می‌شویم که نشان می‌دهد به قصد برد وارد زمین نمی‌شویم. در فوتبال هیچ چیزی غیرممکن نیست و امکان پیروزی وجود دارد اما منطق می‌گوید که با این شیوه بازی ما نمی‌توانیم بوسنی را شکست دهیم.


• فاصله دفاع و هافبک‌های تیم‌ملی بسیار کم و نزدیک به هم است و از طرف دیگر فاصله هافبک‌ها با مهاجم تیم بسیار زیاد است که باعث شده مهاجم تیم تنها بماند. باید چه روشی استفاده کنیم تا قوچان‌نژاد به خوبی تغذیه شود؟

ایران با شیوه‌یی بازی می‌کند که فضاها را به حریف نمی‌دهد. در این شیوه بازیکنان تیم‌ملی به خوبی حریف را تحت فشار قرار داده و همدیگر را پوشش می‌دهند. اگر تیم‌ملی بخواهد فاصله هافبک‌ها و مهاجم را کم کند، هافبک‌ها باید جلو بیایند که همین امر باعث می‌شود فضای بیشتری به بازیکنان حریف داده شود و با توجه به اینکه بازیکنان بوسنی می‌توانند از این فضاها استفاده کنند ما نباید شیوه خود را تغییر دهیم و همین سبکی که بازی می‌کنیم بهتر است. تیم‌ملی ایران خیلی باید حواسش را جمع کند؛ حالا که ما محترمانه بازی نمی‌کنیم نباید گلی را دریافت کنیم به دلیل اینکه نبض بازی را از دست می‌دهیم و در ادامه مسابقه کار دشوار می‌شود.


• هدف تیم‌ملی بازی دفاعی و ضدحمله است و در این شیوه عملکرد بازیکنان مهم است. نفر اول انتقال‌دهنده توپ باشد، نفر دوم پلی‌میکر باشد و نفر سوم تمام‌کننده. آیا ما چنین قابلیتی را در بین بازیکنان‌مان داریم؟

در ترکیب تیم‌ملی پلی‌میکر که بسیار مهم است وجود ندارد و ما قابلیت انتقال توپ و بازیکن از دفاع به حمله را نداریم. بال‌های چپ و راست‌مان بسیار ضعیف هستند و مهاجم کاذبی در تیم وجود ندارد. بازیکنان تیم‌ملی ایران در سطح آسیا خوب هستند و هیچ‌کدام در سطح بین‌المللی نیستند و منطقی است که نتوانیم در انتقال دفاع به حمله خوب عمل کنیم. ما در این بازی‌ها خیلی سخت به دروازه حریف می‌رسیم و دلیلش این است که عوامل لازم، پتانسیل و امکانات کافی در تیم وجود ندارد. بهترین بازیکنان ما در تیم‌هایی بازی می‌کنند که تیم‌شان در لیگ‌های اروپایی سقوط کرده است و درجه یک نیستند.


• بازیکنان ایران به هیچ‌وجه نتوانستند در جناحین تاثیرگذار عمل کنند. دلیل اینکه این بازیکنان در لیگ بارها می‌توانند نفوذ کنند اما در این تورنمنت نفوذی از آنها دیده نشد، چیست؟

این بازیکنان بازی معمولی خود را انجام می‌دهند و خیلی دوست دارند که نفوذ کنند اما بازیکنان تیم حریف قابلیت‌های بیشتری دارند و اجازه این کار را نمی‌دهند و بال‌های فوتبال ایران انرژی خود را برای دفاع کردن می‌گذارند و انرژی برای حمله نمی‌ماند.


• هر سه هافبک میانی ما آندرانیک تیموریان، اشکان دژاگه و جواد نکونام خاصیت تدافعی دارند که در این میان نکونام کمتر از بازیکنان دیگر دوندگی دارد. آیا یک بازیکن بازی‌ساز به جای نکونام می‌تواند شرایط را به سود ایران تغییر دهد؟

به نظرم کی‌روش حاضر است تمام زندگی‌اش را بدهد تا بتواند ایران را به دور بعدی برساند. چه بازیکنی را به جای نکونام بگذارد تا بتواند کار نکونام را انجام دهد و تجربه جواد را داشته باشد؟ در حال حاضر چاره‌یی جز استفاده از نکونام ندارد و در چنین شرایطی بهترین نفر برای تیم‌ملی ایران نکونام است.


• این‌گونه که بازی‌ها نشان می‌دهد هدف تیم‌ملی برای به گل رسیدن استفاده از ضربات ایستگاهی و شروع مجدد است. آیا این روش می‌تواند در برابر بوسنی جواب دهد یا باید تغییر تاکتیک بدهیم؟

ضربات ایستگاهی خیلی به ایران کمک می‌کند. تیم‌ بوسنی در ضربات ایستگاهی خوب نبود و ما می‌توانیم با استفاده از ضربات ایستگاهی به گل برسیم به دلیل اینکه ما ابزار لازم را حداقل در ضربات ایستگاهی داریم. ما دفاع‌های سر زن خوبی داریم که می‌توانند در ضربات ایستگاهی به کمک هافبک‌ها و مهاجمین بیایند. منطقی‌ترین راه برای به گل رسیدن تیم‌ملی ضربات ایستگاهی است و به نظرم به‌طور منطقی در روش‌های دیگر نمی‌توانیم به گل برسیم مگر اینکه خوش‌شانس باشیم.


• ایران بازیکنان تهاجمی خوبی مانند علیرضا جهانبخش، کریم انصاری‌فرد و رضا قوچان‌نژاد دارد. آیا بازی با دو مهاجم برای ایران ریسک حساب می‌شود؟

بله، ریسک است. نباید فضای زیادی به حریف بدهیم. ما می‌توانیم ترکیب را تغییر دهیم اما بهتر است که در بازی آخر هم با یک مهاجم بازی کنیم. سیستم ایران در اصل ۱-۵-۴ است به دلیل اینکه ما هافبک‌های تدافعی داریم و خبری از هافبک تهاجمی در تیم نیست. ما می‌توانیم در بازی آخر با سیستم ۱-٣-۲-۴ بازی کرده و از هافبک‌های تهاجمی استفاده کنیم.


• تیم کاستاریکا موفق شد ایتالیا را هم شکست دهد. آنها در انتقال توپ و بازیکن از دفاع به حمله بسیار خوب عمل کردند، چرا ما نمی‌توانیم همانند آنها باشیم؟

برای آنکه آنها روی فوتبال‌شان کار کرده‌اند اما فوتبال ما ضعیف و سنتی است. فوتبال ما تاکتیک‌مدار نیست و در آموزش اولیه مشکل داریم. در آکادمی و آموزش ابتدایی فوتبال خیلی ضعیف عمل کرده‌ایم و بازیکنان‌مان پرورش یافته نیستند.