استراتژی چپ برای گذاربه نظام دموکراتیک - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : ‫البرز

عنوان : با شعارهای مرده باد، زنده باد نمیتوان کشوری ساخت
منتقد گرامی، در جایی از نقد خود می نویسی، «...حتی خود خمینی هم در نوفل لوشاتو گفت من هم اینها را می خواهم...» اما آیا در دوران زمامداری ایشان و حواریونش خبری از شرکت همه مردم و نیروهای مختلف جامعه در اداره کشور بوده است.

تاکنون رویدادی، ‫‫بزرگتر از رویداد بهمن ۵۷ در کشورمان آفریده نشده است. متعاقب این رویداد بزرگ سلطنت پهلوی منقرض و ‫سلطنت ولایت فقیه در کشور مستقر شد. آیا هواخواهان سلطنت از گونه پهلوی آن، در اثر این رویداد بزرگ از بین رفتند. ‫
واقعیات پیرامون نشان می دهند، که ایشان هنوز هم در بین اقشار مختلف مردم وجود دارند.

‫سالهاست که هم سلطنت پهلوی و هم سلطنت ولایت فقیه به قلع و قمع حواریون دیکتاتوری پرولتاریا مشغول بوده اند‫، آیا آنها توانسته اند در این قلع ‫و قمع خود موفق شوند، واقعیات پیرامون نشان می دهند، که ایشان هنوز هم در بین اقشار مختلف مردم وجود دارند

‫واقعیات زندگی نشان می دهد، که مردم کشور علایق و سلایقشان یکسان نبوده، و در عین با هم بودن و در همسایگی یکدیگر زیستن دارای افکار متفاوتی هستند. بنابراین شرایط منطقه ای و جهانی هر چه باشد، برای داشتن ایرانی برای همه، چاره ای جز شرکت دادن و شرکت داشتن همه نیروها و افکار تحت لوای قواعدی مشخص (قانون اساسی) و مورد قبول همه، وجود ندارد.
آنچه از تاریخ گذشته و آشفته گی های روزمره ایران و منطقه میتوان به جِد آموخت، این است که با شعارهای مرده باد، زنده باد نمیتوان کشوری ساخت، که در آن همه احساسی از آرامش و امنیت داشته باشند
۶٣۱۶۶ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣۹٣       

    از : منتقد

عنوان : دموکراسی بورژوایی هم استراتژی هم تاکتیک هم توهم
نویسندگان محترم علیرغم اینکه هدف خود را سوسیالیسم اعلام می کنند، از همه ی نیروهای چپ می خواهند برای رسیدن به یک "جمهوری دموکراتیک سکولار" که حق شهروندان را مجترم می دارد و اجازه ی تجمع می دهد و غیره و ذلک با هم ائتلاف کنند. به قول نویسندگان: "نیروهائی که برای آزادی، جدائی دین از دولت، استقرار دمکراسی، حفظ استقلال و صلح و همزیستی مبارزه میکنند، باید تلاشهای خود را برای سامان دادن به یک ائتلاف وسیع جهت تحقق این اهداف دوچندان کنند." خب، محسن سازگارا و رضا پهلوی هم همین را می گویند، اصلا می دانیم که این افسانه ای است که قشر وسیعی از بورژوازی ایران به عنوان یک ایدئال سالهاست که در آن می دمد و حتی خود خمینی هم در نوفلشاتو گفت من هم اینها را می خواهم. حالا سوال من این است که در این شرایط منطقه ای و جهانی آیا این شعارهای توخالی مضحک به نظر نمی رسد؟ حاصل وهم دموکراسی را داریم در منطقه می بینیم: بربریت. بله می شود تشریح کرد که چرا سوسیالیسم برای ما معادل با دموکراسی حقیقی است، اما نمی شود از دموکراسی سوسیالیستی این عارف بورژوایی و کلیشه ای را در دو سه کلمه ارائه داد و انتظار داشت جامعه ی آگاه ایران آن را قبول کند. آیا نیروهایی که جامعه را طبقاتی می بینند و سوسیالیسم می خواهند هم در ائتلاف شما می گنجند؟ آنها که می خواهند دیکتاتوری پرولتاریا را برقرار کنند؟ "جمهوری دموکراتیک سکولار" را احتمالا اسماعیل نوری علا یا علیرضا نوری زاده هم می خواهند. فرق شما با آنها چیست. آیا آنها متوهم اند و شما نیستید؟ اگر هم منظورتان حکومت هایی سوسیال دموکراتیک است (که به نظر من نیست) باید بگویم متاسفانه دیر از راه رسیده اید و شرایط جهانی نشان می دهد که دوران این نوع حکومت ها گذشته است. متاسفانه این نوع مقاله ها هیچ آگاهی نسبت به وضعیت انضمامی کشور مورد بحث و شرایط منطقه ای و جهانی ندارند. چیزی که چپ نیاز دارد نه ائتلاف بر سر این خیالات خام، بلکه فاصله گرفتن هر چه بیشتر از اینهاست که به ظاهر می گویند سوسیالیسم، بعد برای آنکه بورژوازی ملی هم بدش نیاید می گویند "جمهوری دموکراتیک سکولار"! زنده باد دیکتاتوری پرولتاریا.
۶٣۱۵۲ - تاریخ انتشار : ۶ تير ۱٣۹٣       

    از : ‫البرز

عنوان : بازگشت ناپذیر کردن مبارزات ضداستبدادی مردم
‫آقایان مهر و آزاد عزیز،‫ ‫‫درسی که میشود و باید از بهمن ۵۷ و حرکات خودجوش مردم در این ۳۶ سال گذشته گرفت را میتوان در سخن یا جملات‫ زیرین شما خلاصه کرد، شما زیبا و سنجیده می نویسید،
‫‫«...آنچه که موجب می گردد تا این اکثریت عظیم [کارگران و زحمتکشان، مزد و ‫حقوق بگیران‫، ‫فرودستان و اقشار و نیروهای آزادیخواه، دموکرات و لائیک] پا به صحنه مبارزه بگذارند....مبارزه برای مطالبات و حقوق فردی و صنفی و اجتماعی ملموس و بلاواسطه آنان است...»

‫وقتی نیروهای روشن اندیش جامعه با حذر از طرح شعارهای زود هنگام، ‫همراه و همگام توده های مردم در پیکارشان برای خواسته ها و بهبود شرایط زندگی باشند، لزوما در مسیر این مبارزات وجود نهادها، طرحها و برنامه های تحمیلی حکومتِ خودکامه ج.ا از جانبِ مردم و حتی مدافعین دیروزی ج.ا تحمل نشده و در صورتِ عدم عقب نشینی ج.ا و تسلیم نشدن آن به خواستهای به حق مردم، ‫بر علیه ج.ا‫ صف آرایی های عظیم مردمی شکل خواهد گرفت.

‫وجود یک اپوزیسیون متحد و متشکل پیرامون برنامه ای مشترک،‫ واقعگرایانه‫ و عملی برای ایران امروز و فردا، ‫میتواند علاوه بر، بر عهده گرفتن‫ نقشی قابل ‫توجه‫ در حضور و مشارکت سازمان یافته مردم ‫کشور و از این راه ارتقاء سطح آگاهی و مطالبات مردمی، نقشی اساسی در بازگشت ناپذیر کردن مبارزات ضداستبدادی مردم داشته و استقرار نظامی مردمسالار(دموکرات) را از هم اکنون تضمین کند.
۶٣۱۲٣ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣۹٣