عراق جریمه دخالت فرقه گرایانه آمریکا را می پردازد
تایمز آسیا - ترجمه: ایرج واحدی پور


• به حاشیه راندن سیاسی منظم جوامع سنی های عراقی نه معنی دارد و نه قابل دوام است. قرارداد اجتماعی و سیاسی جدیدی باید تنظیم شود که بتواند خرابی ها و آشفتگی های ناشی از حمله آمریکا به عراق و دخالت دیگر کشورهای خارجی و منجمله ایران را سرو سامان به بخشد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۶ تير ۱٣۹٣ -  ۲۷ ژوئن ۲۰۱۴


جنگجویان شیعی عراقی روز سیزدهم جون در حالی که شعار لببیک یا زینب سر میدادند در جلو دوربین های تلویزیونهای خبری در بغداد با اسلحه سر دست میرقصیدند. آن‌ها آشکارا خود را برای جنگ دشواری که در پیش داشتند آماده میکردند. به نظر میرسید برای آن‌ها سرود و شعار مناسب پاسخ به ندای زینب دختر امام علی است که خلیفه بزرگ مسلمین بود و چهارده قرن قبل در مدینه زندگی میکرد. این فاصله دوره ای است که مذهب شیعه بتدریج ظاهر و بر مبنای بحث‌های سیاسی شکل گرفت و رشد کرد و نتایج آن تاامروز هم دیده و احساس میشود!

آن شعار به تنهائی برای نشان دادن ماهیت زشت فرقه گرائی در جنگ عراق که به نقطه اوج بیسابقه خود نیز رسیده است کافی است. کمتر از هزار جنگجو از دولت اسلامی عراق و شام (داعش) به سمت بزرگترین شهر عراق و موصل پیش رفتند و دو دیویزیون ارتش عراق را که حدود سی و دو هزار سرباز داشتند در تاریخ دهم جون به عقب نشینی نامنظم وا داشتند. دعوت به استفاده از اسلحه (جهاد) با خطابه‌ای که از طرف آیت الله بزرگ شیعیان آیت الله علی سیستانی صادر شد و در نماز جمعه در کربلا از طرف او خوانده شد صورت گرفت.« کسانیکه میتوانند اسلحه به دست بگیرند و با تروریست ها به جنگند و به این ترتیب از مملکت خود دفاع کنند... باید داوطلب شوند و به نیروهای امنیتی به پیوندند تا به این هدف مقدس برسند.

این بخشی از خطابه بود که خوانده شد. تروریست های موردنظر سیستانی افراد گروه داعش هستند که تعدادشان در سراسر ناحیه حدود هفت هزار نفر تخمین زده میشود. آن‌ها سازماندهی خوبی دارند و به خوبی مسلح شده‌اند و رفتاری به شدت خشن و بی رحم و غیرانسانی دارند.
به قصد اینکه فتوحات خود را محفوظ بدارند با سرعت عازم جنوب شدند و به شهرهای دیگر عراقی نزدیک شدند. روز یازدهم جون بیجیل را به تصرف در آوردند و در همان روز تکریت شهرصدام حسین را نیز گرفتند که در همانجا جنگجویان سابق بعثی به آن‌ها پیوستند.

       دو روز تلاش کردند سامره را اشغال کنند که موفق نشدند و هدف رسیدن به جالاوالا و سعیدیه در شرق بغداد بود. خبرهائی که از شهرهای اشغال شده میرسد را نمیشود تآیید کرد ولی با سابقه خشونت های آنها در سوریه و انتشارات سایت های اینترنتی خود آنها میتوان فکر کرد که بدترین ها در مناطق اشغالی اتفاق می افتد.
در ظرف چند روز داعش کنترل مناطق وسیعی را در دست گرفت که رویهم نقشه خاورمیانه ای را که یک قرن قبل دولت های استعماری انگلیس و فرانسه طراحی کرده بودند تغییر میدهد.

       پیش بینی اینکه در آینده چه اتفاق می افتد مشکل است. دولت ایالات متحده از اینکه یک بار دیگر در عراق درگیر شود امتناع میکند.

      دخالت اولیه آنها تحت هدایت نئوکانهای قدرتمند که سیاست خارجی دولت جرج بوش را در دست داشتند منازعه موجود در عراق را پی ریزی کرده است. آنها به شکست خود اعتراف کردند و باامید اینکه تحت حکومت شیعی مالکی نفوذ نسبی در آنجا را حفظ کنند، در دسامبر سال 2011 از عراق خارج شدند. آنها نتوانستند نفودی را در آنجا حقظ کنند و این ایران است که قدرت خارجی صاحب نفوذ در عراق است.

       در واقع نفوذ و منافع ایران در عراق آنچنان قوی هستند که با وجود نمایش قدرت آمریکا، با اینحال ایالات متحده واقعیت شدیدآ در حال تغییر در عراق را بدون کمک ایران نمیتواند کنترل کند. گزارش های رسانه ای آمریکا و انگلیس احتمال همکاری آمریکا و ایران در تقابل با داعش را نه تنها در عراق بلکه در سوریه هم عنوان میکنند.

       تاریخ با سرعت فزایندهای شتاب میگیرد. اتحادهائی که غیرممکن به نظر میرسیدند باسرعت شکل میگیرند. نقشه های جقرافیائی در جهاتی که جنگجویان ماسکدار با اسلحه های اتوماتیک سوار بر پشت وانت ها تعیین میکنند از نو کشیده میشوند. واقعیت این است که کسی چنین حوادثی را پیشبینی نمیکرد ولی وقتی که بعضی میکفتند جنگ عراق خاورمیانه را در سال های آینده بی ثبات میکند دقیقآ به همین حالت اشاره میکردند.

      آنگاه که جرج بوش جنگ را در عراق به بهانه مبارزه با القاعده شروع کرد، القاعده ای در عراق وجود نداشت. جنگ در هر صورت باعث شد که القاعده وارد عراق شود. اختلاطی از غرور، نادیده گرفتن واقعیات و بی اطلاعی از تاریخ عراق باعث شد که بوش جنگ وحشتناک عراق را ادامه دهد. دخالت ضداخلاقی و ضدبشری نظامی جان صدها هزار عراقی را گرفت. آنها که زنده ماندند، بخشی معلول شدند، بخشی شکنجه شدند و مورد تجاوز قرار گرفتند و یا به جاهای نامعلوم فرار کردند.

   آمریکائیها به شیوه های گوناگون عراق را بازیچه قرار دادند. ارتش را منحل کردند، سازمانهای دولتی را منحل کردند و سعی کردند جامعه جدیدی بر اساس رهنمودهای تحلیلگران پنتاگون و سازمان سیا در واشینگتن و ویرجینیا بنا کنند. مسلمانان سنی را سرکوب کردند. به شیعه ها قدرت دادند و آتش فرقه گرائی را بدون در نظر گرفتن عواقب آن شعله ور ساختند. زمانی که در اجرای برنامه ای موفقیت نداشتند گروه های شیعی را علیه دیگران قدرتمند ساختند، بعضی گروه های سنی را مسلح کردند که علیه مقاومت ضدجنگ عراقی که اغلب جنگجویان سنی بودند بجنگند.

      نتایج اغلب خونبار بودند. جنگ داخلی عراق در سالهای 2006-2007 دهها هزار به شماره کشتگان ناشی از خود جنگ افزود. هیچ نمایش انتخاباتی نمیتوانست بهبودی در وضعیت ایجاد کند، هیچ تکنیک شکنجه ای کافی نبود که شورش را سرکوب کند و هیچ نوعی از بازی با فرقه گرائی یا جمعیت شناسی قومی توان کافی نداشت که ثبات حداقلی را به وجود بیاورد.

      در دسامبر 2011 در حالیکه جنگ هنوز جریان داشت آمریکائیها جهنم عراق را ترک کردند. آنچه که در حال حاضر در عراق در جریان است بخش پیوسته جنگ تحمیلی آمریکا بر عراق است. باید گفت و تکرار کرد که رهبر گروه دولت اسلامی عراق و شام (داعش) ابوبکر البغدادی یک عراقی متولد سامره است که علیه آمریکائی ها میجنگد و پنج سال در بزرگترین و بدترین زندان آمریکائیها (کمپ بقا) شکنجه و زندانی شده بود.

      اینکه تصور کنیم که داعش در سیاه چال زندان آمریکا در عراق کار خود را شروع کرده است، برداشت دقیقی نیست. داستان داعش نیاز به بررسی عمیق تری دارد همچنانکه عمیقآ در قلب نراع در جریان است. این جریان به اندازه خود مردان ماسکدار که مردم را منفجر میکنند و بدون توجه به ارزشهای مذهبی که مدعی نمایندگی آن هستند سر می برند، مرموز و اسرارآمیز است.

      البته نمیشود انکار کرد که سازماندهی سرکوب عمومی و بدون اغماض عراقی ها و به ویژه سنی ها در جریان جنگ سال 2003 توسط آمریکا که تا زمان خارج شدن پر سرو صدای بعدی آنها ادامه داشت عامل اصلی در تشکیل و سازمان یافتن این گروه و در اتخاذ شیوه های وحشتناک افراطی در بالاترین سطح بوده است.

      روشن نیست که آیا داعش میتواند مناطق تصرف شده را حفظ کند و همچنین اینکه آیا میتواند علیه بغداد تحت کنترل شیعی مذهب ها و ایران و آمریکا دوام آورد. با این احوال چند چیز مسلم است:

      به حاشیه راندن سیاسی منظم جوامع سنی های عراقی نه معنی دارد و نه قابل دوام است. قرارداد اجتماعی و سیاسی جدیدی باید تنظیم شود که بتواند خرابی ها و آشفتگی های ناشی از حمله آمریکا به عراق و دخالت دیگر کشورهای خارجی و منجمله ایران را سرو سامان به بخشد.

       طبیعت مناقشه آنچنان پیچیدگی پیدا کرده که یک توافق سیاسی در عراق باید با توافق مشابهی در سوریه (که نقش تغذیه خشونت و وحشیگری را دارد) بین دولت سوریه و نیروهای اپوزیسیون، بخصوص داعش همراه باشد. کارخانه ساخت افراط گرائی باید با حداکثر سرعت ممکن بسته شود، تا امکان دهد که زخم های سوریه و با گسترش آن زخم های عراق هم شفا یابند.

منبع: تایمز آسیا
By: Ramzy Baroud
ترجمه: ایرج واحدی پور