"معلمان ایرانی، مهارت و شایستگی لازم برای آموزش ندارند"؟! - شمس الدین امانتی

نظرات دیگران
  
    از : عمر معروفی

عنوان : نظر بنده
ضمن عرض سلام و خسته نباشید
مشکلات آموزش و پرورش این حکومت بسیار فراوان است و از بیخ و بن ویران ولی من اینجا به چند مورد اصلی اشاره می کنم
۱- نامشخص و نامعلوم بودن هدف آرامی آن و اینکه نمیشود این هدف را ارزیابی نمود
۲- نبود برنامه ای مشخص و استاندارد جهت تربیت معلم و جذب و نگهداری آن که شما در این رابطه اشارات مناسبی داشته اید. متاسفانه وجود انواع مختلف معلم از قبیل شرکتی و پیمانی و ....غیره که هیچکدام تعلیمات ویژه نداشته اند زمینه را برای نابودی سیستم اموزشی کشور ایران فراهم نموده است
۳- وابسته به دین بودن : این سیستم سیستمی دیکتاتوریست و مخالف و متناقض با سیستم دموکراتیک است که ن در یکی از نوشته هایم در همین سایت بطور مفصل بدان پرداخته ام
۴- جدا نمودن تربیت و تعلیم که شما اینجا به تاریخچه ی آن پرداخته اید و این امر به معنای داشتن نگاه ایده الیستانه ی مردودی است که هنوز روج و جسم را به صورتی مجزا مورد بحث و بررسی قرار می دهد و در مدرسه نیز نقش معلم را فقط آموزش می داند و پرورش را نقش و وظیفه نابرادران بسیجی می داند
با تشکر
۶٣۴۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱٣۹٣       

    از : محمود رضائی هرمز

عنوان : تعلیم و تربیت مالیخولیائی
جناب امانتی .با درود .اساس نظام آموزشی جمهوری اسلامی از ۲۲ بهمن تاکنون ،بی هویت سازی نسلهاست .زیرا دانش اموزان را از ابتدائی تا دانشگاه ، به لحاظ تاریخی ، تاریخ و تمدن باشکوه تمدنی ایران را حذف کرده و بجای آن تاریخ موهوم و ناکارآمد انبیا و اسلام و امامان شیعه با انبوهی از احادیث و روایات و تفاسیر ارتجاعی باهدف انقطاع از افتخارات قبل از اسلام و اشاعه تفرقه و کینه ورزی گذاشته و از بایت آینده نگری ، نسل های تحت تعلیم و تربیت را به دنیای پس از مرگ و اخرت پیوند میزند بطوریکه به دانش آموز و دانشجو ، اصالت مرگ و انسان خوب بودن برای دنیای پس از مرگ و نفی زندگی و شادی و شادزیستن را می آموزد .نسلهای جوان ایرانی در ۳۵ سال گذشته ، مهارت های زندگی از قبیل برنامه ریزی برای حال و آینده خود ، دوست یابی ، نه گفتن ، جوناپذیری ، شادی کردن ، استفاده از عقل و علم برای حل مشکل ، توانائی حل مشکل ، وووو... را یاد نمگیرند .همزمان با رشد عقلی ، با انبوهی از تناقضات روبرو شده و بدلیل استبداد شوم حاکم ، پاسخی عقلائی نمی یابند .نسلهای جوان ایران ، از مظلومترین نسلهای تاریخ ایران محسوب میشوند . بسیاری از والدین هم بدلایل متعدد ( منجمله عدم مطالعه و بیسوادی ، گرفتاری در سنتهای غلط و ... )پاسخی اقناعی و جذاب برای نسلهای جوان نداشته اند . متاسفانه در ایران گرفتار یک دور و تسلسل باطل شده ایم . مردم هم به حق و حقوق خودشان در تشکل یابی و پیگیری مطالبات برحق شان تمایلی نشان نمیدهند .باز هم مثل همان فاجعه قورباغه وارفته در آب چوش شده ایم . نمیدانم تاکی این دوران نکبت سیاه را باید تحمل کرد؟
۶٣۲۵٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱٣۹٣