•
نه، با تو نخواهم رقصید.
دیگر هیچ بذری در سینه ی استخوانی ات،
گندم نخواهد شد.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۵ تير ۱٣۹٣ -
۶ ژوئيه ۲۰۱۴
نه، با تو نخواهم رقصید.
دیگر هیچ بذری در سینه ی استخوانی ات،
گندم نخواهد شد.
و مرده ی دل تو از سینه ات، سر به سنگ می زند.
سقوطم را فریاد به دره می برد؛
و من به جنینی که در بطنم یخ زده است
خورشید را نشان خواهم داد.
وانمود نمی کنم، در گام های تو هنوز،
دلم شخم می خورد و
دانه های کهن با بُهت، به داس بیگانه می اندیشد.
نه، نخواهم رقصید.
واشینگتن دی سی
یکم جولای دوهزارو چهارده!
|