بیانیه حزب مردم بلوچستان: بلوچ ماندگار است و بلوچستان برای همیشه خواهد ماند
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۲٣ تير ۱٣۹٣ -
۱۴ ژوئيه ۲۰۱۴
«تصور ما در سنتو همیشه این بود که بلوچها در فرصتی سعی خواهند کرد با کمک شوروی دولت مستقل خود را ایجاد کنند. بنابراین تلاش ما این بود که تا حد ممکن آنها را از نظر سیاسی ضعیف، عقبمانده و نامتحد نگهداریم.»
این جمله افشاگرانه از آقای محمود خلعتبری از رده های بالای مقامات سیاسی دوران رژیم پهلوی و رئیس کل سنتو([سازمان پیمان مرکزی] شامل کشورهای ترکیه، عراق، ایران و پاکستان در دوران جنگ سرد )، در گفتوگویی با سلیگ.اس. هریسون نویسنده و پژوهشگر معروف آمریکایی در امور سیاسی ایران، پاکستان و افغانستان بیان شده است۔
در ادامه اعمال سیاستها و اجرای گام به گام طرح ها ی همانندسازی اجباری فرهنگی، زبانی و مذهبی مردمان ایران با زبان و فرهنگ و مذهب مورد حمایت دولت های مرکزی حاکم بر ایران، مردم بلوچستان از زمان تسلط ارتش رضاشاه بر بلوچستان تاکنون شاهد چندین طرح هویت زدایی ملی ونتیجتاً تضعیف ساختارهای اقتصادی، سیاسی_ اجتماعی، فرهنگی، هنری و زبانی خود بوده اند۔،
ابتدائاً رژیم پهلوی نه تنها اقدام به تغییر اسامی آبادیهای تاریخی بلوچستان(مانند تغییر نام پهره به ایرانشهر، گِه به نیکشهر، گنداوگ به قصرقند، دزّآپ به زاهدان، حسین آباد به زابل و۔ ۔ ۔ نمود بلکه بر خلاف خواست مردم بلوچ مناطق وسیعی از شمال بلوچستان را به خراسان جنوبی، و همچنین غرب و شمال غربی آنرا به استان های هرمزگان و کرمان الحاق نمود۔ پس از مدت کوتاهی اسم استان "بلوچستان" را به استان "بلوچستان و سیستان" و ناگهاناً به استان "سیستان و بلوچستان" تغییر دادند۔ آن زمان نیز توجیه انضمام مناطق بلوچستان به استانهای همجوار را مدیریت امور اداری بهتر جهت توسعه و رشد سریعتر مردم بلوچ در پاره های الحاقی اعلام گردیده بود و حال آنکه عملاً پس از گذشت ٨۰ سال از آن زمان، مردم بلوچ ساکن آن مناطق حتی بیشتر از بلوچستان موردآماج تبعیضات اقتصادی، اجتماعی، کاریابی و معیشتی و تحقیر فرهنگی قرار داده شده ودر وضعبت بدتری نسبت به مردم بلوچ در بلوچستان بسر میبرند.
سازمان دیده¬بان حقوق بشر در گزارش ماه سپتامبر ۱۹۹۷ خود چنین آورده است : «مناطق بلوچنشین بشکل سیستماتیکی، توسط دولتهای متعدد طوری تقسیم شده است که یک تناسب نادرست جمعیتی برعلیه بلوچ¬ها ایجاد شود، مناطق مدیریتی و سیاسی طوری تنظیم گشته اند که از استانی باجمعیت اکثریت بلوچ جلوگیری شود، تااز این طریق مانع انتخاب نمایندگان محلی گردند. مهاجرت غیر بلوچ¬ها در طی حکومت پهلوی به این مناطق تا بدان حد تشویق می¬شد که تقریبا چهل درصد مردم زاهدان مهاجران غیر بلوچ بودند.» . حکومت جمهوری اسلامی ایران نیز به شدت بیشتری به این سیاست ادامه داده است به طوری که در ادامه این گزارش چنین آمده است: «از اواسط ۱۹۹۰ برنامه ای سیستماتیک توسط مقامات در حال اجرا است تا تناسب جمعیت در شهرهایی همانند زاهدان، ایرانشهر، چابهار و خاش را تغییر بدهد.
تشویق به مهاجرت کارمندان اداری، تجار و کسبه از استانهای دیگر به بلوچستان همواره با مشوق هایی همچون دریافت مزایای دوری از مرکز، بدی آب و هوا، واگزاری مناسب ترین زمین های تجاری و مسکونی شهری،و حمایت های مالی بانکها از طریق وام های بدون بهره دراز مدت و پشتیبانی بیقید و شرط نیروهای نظامی و امنیتی موجود در بلوچستان در اجرای سیاست "تغییر تناسب وبافت جمعیتی" مردم بلوچ و تبدیل آنان به اقلیت در بلوچستان بوده است۔
عملکرد نظام ارتجاعی ولایت فقیهی جمهوری اسلامی ایران در طول حیات بیش از سه دهه آن ودولتهای تمامیت خواه مرکزی پیشین ایران بیانگر آن است که اختلاف مردم بلوچستان با حکومت و دولت های حاکم برایران، اختلافی سطحی نبوده بلکه ریشه در تاریخ دارد و اختلافی اساسی بر مبنای هویت های تاریخی و ملی است و راه حلی اساسی بر بنیاد تأمین حاکمیت مردم در بلوچستان را میطلبد۔ به معنای دیگردسترسی به حقوق سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و آزادی های دموکراتیک مردم بلوچستان در ایران زمانی میسرمیگردد که مردم بلوچستان به حاکمیت ملی و حق تعیین سرنوشت خود در ایران دست یابند.
هسته ها و شوراهای متعدد سیاست گذاری های نظام جمهوری اسلامی ایران نظیر شورای (مخفی) راهبردی نظام در دفتر ولی فقیه، کمیته تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و همچنین مراکز پژوهشی مجلس، غیره مدام در حال بررسی و تدارک طرح هایی با هدف محو هویت ملی مردم بلوچ و سرزمین تاریخی بلوچستان بوده و میباشند۔
سران نظام جمهوری اسلامی ایران بر خلاف شعارهای عوام فریبانه و برگزاری هفته های وحدت میان "اقوام" و "مذاهب شیعه و سنّی" در راستای به اصطلاح تأمین ثبات و امنیت و وتوسعه و یکپارچگی کشور، در سیاستهای عملی خود مداوماً در حال ایجاد تفرقه و اختلاف در میان "اقوام" و "مذاهب" است۔ اعمال سیاست کهنه "تفرقه بینداز و حکومت کن" نظام حاکم، حتی قبایل و عشایر ملیتهایی مانند بلوچ را نیز در نوردیده و باعث خونریزی های بیشمار و به ناحقی گردیده است۔
از آنجا که نام بلوچ و بلوچستان طی دهه ها مقاومت مردم آن در مقابل تبعیضات و مبارزه برای آزادی و برابری و زندگی با عزت گره خورده است، برای حاکمان سرکوبگرمفهومی معادل مقاومت در مقابل زورگویی های آنان یافته اند۔
اخیراً آشکار گشته است که دولت اسلامی ایران طرح هایی جهت تجزیه ا"ستان سیستان و بلوچستان" به چند استان کوچکتر، با حفظ نام سیستان و حذف نام بلوچستان در دست اجرا دارد و عملاً چندین اداره دولتی وابسته به وزارت کشور دولت آقای حسن روحانی اقدام به حذف نام بلوچستان در اسناد و مدارک دولتی نموده اند۔ سران نظام تبعیضگر و تفرقه انگیز حاکم، برای نشان دادن کینه دیرینه خود بدینسان در صدد پاک کردن نام بلوچ و بلوچستان از نقشه سیاسی و جغرافیای ایران برآمده اند تا به ظن خود تیشه به ریشه هویت تاریخی، جغرافیائی و ملی مردم بلوچستان بزنند ،زیرا که در اذهان عقب مانده خویش باور دارند که با پاک کردن صورت مسئله، خود مسئله را حل کرده اند!
حزب مردم بلوچستان که برای دستیابی حاکمیت ملی مردم بلوچستان مبارزه میکند ،تکه پاره کردن سرزمین مادری و تاریخی بلوچستان وحذف نام بلوچستان از اسناد و مدارک اداری را که ادامه سیاستهای مخرب و جنوساید ملی مردم بلوچ به شیوه ای زیرکانه تر است محکوم مینماید۔ اما سران حکومتی باید بدانند که نسل هم اکنون مردم بلوچ دیگر آن نسل چندین دهه پیش نبوده و با هر ایده و مرام و مسلک و مذهبی که باشند آگاهانه و متحدانه از بلوچ و بلوچستان که دو هویت جدایی ناپذیر از یکدیگرند بدفاع برخواهند خاست.همچینین حزب مردم بلوچستان پیوستن داوطلبانه بخش های جدا شده بلوچستان به سرزمین مادری بلوچها را بخشی از مبارزه ملی مردم بلوچستان برای دستیابی به حاکمیت ملی مردم بلوچ در سرزمین مادری خود دانسته و از آن دفاع می کند.
حزب مردم بلوچستان
تیر ۱۹۹٣، ژوئیه ۲۰۱۴
|