این هشدار را جدی بگیرید
سرمقاله روزنامه ی جمهوری اسلامی در مورد آقای بروجردی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۹ مهر ۱٣٨۵ -  ۱۱ اکتبر ۲۰۰۶


ماجرای سید محمد کاظمینی بروجردی که روز یکشنبه همین هفته بعد از یک شبانه روز تشنج در خیابانهای اطراف خانه اش در یکی از مناطق غرب تهران دستگیر شد بیش از هر چیز باید برای مسئولین نظام جمهوری اسلامی یک هشدار باشد. به این واقعه میتوان نگاهی ساده و معمولی هم داشت و آنرا به چیزی نگرفت ولی این کار در واقع صورت مساله را پاک کردن و از واقعیت های تلخ و هشدار دهنده جامعه غفلت نمودن است کاری که نه منطقی است و نه چاره ساز. بنابر این مسئولین نظام باید اولا به این واقعه به عنوان بخشی از یک جریان نگاه کنند و ثانیا شهامت رویاروئی با این جریان غیرقابل نادیده گرفتن را داشته باشند آنرا ریشه یابی کنند و با عوامل و علل بوجود آمدن آن بصورت اصولی برخورد نمایند.
توجه به نکاتی که در اینجا میآوریم میتواند به شناخت این جریان کمک کند و مسئولان و دست اندرکاران را برای انجام وظیفه ای که در قبال آن برعهده دارند یاری نماید.
۱ ـ فردی که محور این ماجراست یک روحانی کم سواد است که توانسته عده ای از مردم را دور خود جمع کند و آنها را با ادعاهای دروغین که دارد فریب دهد. به بخشی از این ادعاها توجه کنید تا با ابعاد فعالیت های او آشنا شوید. اطرافیان و همدستان این فرد درباره او میگویند: «هر روز کثیری از مردم گرفتار و درمانده از همه جا صبح و عصر از شهرهای دور و نزدیک به منزل وی مراجعه می کنند و او با توسلات و دادن نسخه «قرآن درمانی» و استخاره و راهنمائی حل مشکل می کند مشکلاتی که گریبان گیر همه مردم است از قبیل انواع مرض ها سرطان ها اختلاف میان زن و شوهرها بچه دار شدن دفع شر دفع موانع ازدواج دفع افراد شرور و رفع موانع جوانان از قبیل ازدواج کار و دوستان ناباب».
این ظاهر و پوسته ماجراست برای آنکه بتواند افراد گرفتار را جذب کند و زمینه را برای اهداف بعدی فراهم نماید. آنچه در باطن این جریان می گذرد چیز دیگری است.
۲ ـ این روحانی کم سواد که از نظر مراحل تحصیلی حوزوی در اولین مرحله مقدماتی درجا زده خود را آیت الله العظمی نامیده و همدستانش با بهره گیری از پسوند «بروجردی» در نام فامیل و خاندان وی عنوان پرطمطراق «آیت الله العظمی سید محمد کاظمینی بروجردی» را برروی پوسترها و اوراق تبلیغاتی برایش می نویسند تا این امکان را بوجود بیاورند که او را شایسته برخورداری از نیابت حضرت صاحب الامر ارواحنا فداه معرفی کنند. این اقدام راه را برای اطاعت پذیر شدن مراجعان ساده لوح و جاهل و تبدیل شدن آنها به مریدان پاکباخته هموار می کند و او می تواند به راحتی خود را واسطه میان آنان و امام زمان علیه السلام جا بزند.
٣ ـ چنین فرد شیادی عنوان نیابت امام زمان علیه السلام و حلقه واسطه میان آنحضرت و مردم بودن را برای چه میخواهد اگر خوشبین باشیم باید در جواب بگوئیم: برای اخاذی از مردم و تامین دنیای خود و اگر خوشبینی را کنار بگذاریم باید بپذیریم که هدف بالاتری وجود دارد و آن کمک کردن به جریان ضددینی فعالی است که درصدد ترویج پوچگرائی عرفان کاذب و ظاهربینی است تا از این طریق پایه های اعتقادی حکومت دینی را سست و متزلزل نماید ...
۴ ـ عرفان کاذب ظاهربینی و سطحی نگری کاری ترین حربه برای مقابله با اعتقادات دینی هستند. این جریان اگر رنگ دینی به خود بگیرد و به مقابله مذهب علیه مذهب تبدیل شود حربه کارآمدتری خواهد بود. بنی امیه و بنی عباس و همه جریان های باطل در طول تاریخ اسلام و حتی ادیان دیگر از همین حربه سود جستند و اهداف خود را عملی ساختند.
باید دلایل کارآمدی این حربه را پیدا کرد. آیا نمونه های مشابه را در صدر اسلام و در میان عناصری همچون خوارج نهروان که شب با صدای گیرا و حزین قرآن میخواندند ولی صبح به روی حجت خدا شمشیر می کشیدند نمیتوان پیدا کرد! فرموده معروف مولا که «رب تالی القرآن و القرآن یلعنه» همین واقعیت را بیان می کند که دشمنان قرآن با ظاهر طرفداری از قرآن به صحنه میآیند تا بتوانند با تمسک به ظاهر قرآن پیکار علیه باطن قرآن را سامان دهند. این حربه ای موثرتر است.
۵ ـ هواداران این روحانی نمای کم سواد و شیاد برای آنکه مسئولان قضائی نظام دینی که یک نظام قانونی و مردمی است نتوانند او را احضار کنند و با انحرافات او برخورد قانونی نمایند با انواع سلاح های سرد از قبیل شمشیر قداره قمه زنجیر نارنجک جنگی کوکتل مولوتوف و چند قبضه سلاح گرم به میدان آمدند و با مامورین قانونی به مقابله پرداختند. اینان چه کسانی بودند آیا مردان و زنان اجیر شده ای بودند که پول میگیرند و به نفع هرکس که پول بدهد میجنگند خیر اینها افرادی سرسپرده و بشدت معتقد به این روحانی نمای شیاد بودند که مقاومت مسلحانه شان در برابر قانون و ماموران قانونی نظام جمهوری اسلامی با تکیه بر اعتقاداتشان بود!
۶ ـ فاجعه درست در همین نقطه است. اگر مشتی افراد بی بندو بار در اطراف این فرد جمع شده بودند و در حمایت از او به مقابله با ماموران حکومتی پرداخته بودند اصولا نباید به خود زحمت میدادیم و درصدد نگارش این مقاله و جستجوگری برای شناسائی ریشه های این جریان می پرداختیم. آنچه این واقعه را حساس و هشدار دهنده کرده است وجود افراد متدین در این ماجرا و حمایت آنها از این فرد شیاد است.
۷ ـ حمایت های تبلیغاتی رادیوهای بیگانه از این فرد و اطلاع رسانی تفصیلی و ریز از وقایع توسط رادیوهای آمریکا انگلیس رژیم صهیونیستی و چند رادیوی دیگر و گزارشهای لحظه به لحظه از این واقعه بخش دیگر این ماجراست که هرچند تحلیل های مفصلی را میطلبد اما چون فعلا درصدد پرداختن به این بعد قضیه نیستیم از آن در میگذریم و صرفا توجه خوانندگان گرامی رابه این نکته جلب می کنیم که فقط ظرف روزهای شنبه و یکشنبه این هفته بیش از ۱۰ هزار کلمه مطلب در گزارش های رادیوهای بیگانه به این ماجرا اختصاص یافت.
محور گزارشها هم یکی درگیری بر سر جدائی دین از سیاست و دیگری مقابله مردم با نیروهای حکومتی بود. کدام حکومت حکومت دینی! محور مقابله با حکومت دینی کیست یک روحانی که البته همه رادیوهای بیگانه تلاش می کنند که او را «آیت الله» بنامند و درگیری ها را نیز اختلاف میان روحانیون و مردم متدین از یکطرف و حکومت دینی از طرف دیگر معرفی کنند.
٨ ـ همزمان با اغتشاشی که این جماعت برپا کردند و همراه با گزارش های لحظه به لحظه که از این اغتشاش توسط رادیو دولتی انگلیس پخش میشد در داخل هم عناصری از همین جریان اوراق تبلیغاتی تحریک کننده ای میان مردم در نقاط مختلف شهر تهران توزیع کردند که در آن با استفاده از تعبیرات مذهبی و اشاره به قطعه هائی از تاریخ اسلام و ظلم هائی که به خاندان پاک پیامبر اکرم شد تلاش نمودند مظلوم نمائی کنند. آنها خود را «فاطمیون» نامیدند و نظام جمهوری اسلامی را که در نهایت مظلومیت با این عناصر شرور مواجه است به حکومت های ظالمی که در طول تاریخ اسلام بر فاطمیون ظلم نمودند تشبیه کردند! آنها در همین اوراق در توصیف خود نوشتند: «انا محرومون و مظلومون و مغمومون و مضروبون و مجروحون و محکومون» و ناله «هل من ناصر» سردادند و همین روحانی نمای کم سواد که بماند حتی فرزند او را «پیشوای مذهبی مستقل ایران» نامیدند.
این مجموعه را اگر در کنار تبلیغات حامیانه رادیوهای بیگانه و قمه و قداره و شمشیر و نارنجک جنگی و سلاح گرمی که هواداران متدین و مذهبی این جریان در اختیار داشتند و در جریان اغتشاشها عده ای از مردم و ماموران قانونی را مجروح نیز کردند قرار دهید نتایج جالبی بدست خواهد آمد.
۹ ـ اکنون زمان پیدا کردن پاسخ این سئوال فرا رسیده است که چرا چنین جریان های آلوده و منحرفی در جامعه اسلامی و انقلابی ایران رشد می کنند بطور طبیعی در جامعه ای که با یک نظام دینی اداره می شود وقتی یک جریان خرافی در برابر این نظام خودنمائی می کند نباید مجال رشد بیابد زیرا به اندازه کافی آگاهی های دینی در اختیار مردم قرار میگیرد و مردم در برابر انحرافات دینی واکسینه میشوند و جائی برای بروز و ظهور جریان های شیاد باقی نمیماند. با اینحال چرا بازار امثال سیدمحمد کاظمینی که زیاد هم هستند رونق فراوانی دارد و معتقدان به آنها نیز تا پای جان از آنها دفاع می کنند. اشکال کار در کجاست؟
پاسخ دادن به این سئوال بسیار آسان است البته اگر منصفانه و خالی از جانبداری های بیجا به ماجرا نگاه شود. به این واقعیت ها توجه کنید.
الف ـ سالهاست که فریاد نخبگان جامعه از اوجگیری سطحی نگری و ترویج ظاهربینی مذهبی توسط عده ای از گردانندگان محافل مذهبی بلند است. از رهبر معظم انقلاب و مراجع معظم تقلید گرفته تا بسیاری از علما و نویسندگان و خطبا و صاحبنظران بارها در این زمینه هشدار داده اند ولی نه تنها کمترین اقدامی برای منضبط نمودن این امر صورت نگرفته بلکه هر روز این بساط گسترده تر شده و مشتریان زیادتری را جلب کرده است.
ب ـ جریان های مرموزی وجود دارند که با ترویج مکتب های وارداتی و البته ساختگی و حتی استعماری مثلا عرفانی تلاش می کنند مردم را جذب کنند. درباره خطر این جریان های آلوده تاکنون تذکرات خوبی داده شده ولی در عمل اقدامی برای مقابله با آنها صورت نگرفته است.
ج ـ رسانه ملی که به فرموده امام باید دانشگاه باشد متاسفانه در بخش معارف دینی و شعائر مذهبی به بلندگوئی برای همان گردانندگان سطحی نگر و ظاهربین محافل مذهبی تبدیل شده است. پخش صحنه های مراسم مذهبی خالی از مطالب عمیق و پر از مطالب خرافی و انحرافی از تلویزیون بیشترین تاثیر را در ترویج این جریان خطرناک دارد. میگویند و میگوئیم که صدا و سیما مطالب ارزنده هم دارد. این درست است لکن طبیعت کار مذهبی چنین است که یک مطلب خرافی تاثیر ده ها مطلب ارزنده را از بین می برد و همه را خنثی می کند.
د ـ حداقل ۲۰ سال است که بهترین امکانات رسانه ای را احزاب کشور ما که عمدتا سیاسی ـ مذهبی هستند علیه همدیگر بکار میگیرند تا همدیگر را خائن یا حداقل ناکارآمد معرفی کنند. مردم با شنیدن و خواندن این مطالب چه نتیجه ای میتوانند بگیرند آیا غیر از اینست که به اطراف ماجرا بدبین می شوند و تاسف بارتر اینکه اصل نظام دینی نزد آنها زیر سئوال میرود این مردم که نمیخواهند از دین رویگردان شوند وقتی با چنین وضعیتی مواجه میشوند آیا میتوانند به چیزی غیر از محافل دینی پناه ببرند محافل دینی موجود بر سر راه مردم متعدد و متنوعند عده ای نیز به دام جریان های بظاهر دینی ولی در باطن آلوده و انحرافی میافتند. در این میان چه کسی مقصر است؟
ح ـ چند سالی است که حتی بسیاری از خودی ها فریاد برمیآورند که ۱۶ سال از عمر نظام جمهوری اسلامی به تباهی گذشت. همه مسئولین از نظر این افراد تبهکارند چه روحانی و چه غیرروحانی. امکانات کشور در این ۱۶ سال از نظر این افراد غارت شده و برای کشور نه تنها اصولا هیچ کاری صورت نگرفته بلکه همه خیانت کرده اند! این تبلیغات که از رسانه ملی نیز پخش شده و می شود علاوه بر اینکه دروغ است اساس انقلاب و رهبری و روحانیت و نظام حکومتی دینی را زیر سئوال می برد. در همین چارچوب حتی به بعضی مداحان اجازه داده می شود بدترین تعبیرات را علیه بالاترین و انقلابی ترین مسئولین نظام جمهوری اسلامی بکار ببرند و به حریم مراجع تقلید نیز دست اندازی کنند. به این اقدام اگر از زاویه مذهبی نگاه کنید نه سیاسی به این نتیجه طبیعی خواهید رسید که خیل عظیم جوانان به نظام دینی بدبین و به سوی همین جریان های ظاهرساز و ظاهربین سوق داده میشوند. تسامح در برابر این خطرها تا کجا و تا چه وقت؟
ط ـ پیدایش مدعیان نیابت امام زمان که بماند کسانی که مدعی شده اند و می شوند که خود امام زمان هستند در این اوضاع و احوال آشفته و گرویدن عده ای عوام به آنها پدیده غریبی نیست. آیا باورتان می شود که تعدادی زن در تهران و اصفهان و کرج و قزوین در همین سالها و ماه های اخیر مدعی شده اند که همسر امام زمان علیه السلام هستند و آیا باور می کنید که عده ای نیز دور آنها جمع شده اند و به آنها معتقد شده اند اینها متاسفانه واقعیت های تلخی است که وجود دارد.
ی ـ تاسفبارتر اینکه افرادی در همین آشفته بازار ادعای خدائی کرده اند و توانسته اند عده ای را نیز دور خود جمع کنند و حتی فجایع ناگفتنی زیادی نیز ببار بیاورند که قلم چون به اینجا رسید سر بشکست ...
هـ ـ از همه اینها تاسف بارتر اینکه اخیرا باورهای غلط و خرافی پشتوانه متکی بر قدرت نیز پیدا کرده است. افسانه هائی از قبیل «هاله نور» و ادعاهائی از قبیل علم و اطلاع از عاقبت کار توسط کسانی که یکی از وظایف حتمی آنها مبارزه با این امور است کار را دشوارتر و شیب این مسیر خطرناک را تندتر کرده است.
این مصائب اگر در جامعه ای که با یک نظام غیردینی یا یک نظام دینی غیرانقلابی اداره می شود رخ میداد بهیچوجه موجب نگرانی نبود اما مشاهده این پدیده های خطرناک در جامعه ما که نفس گرم عارف سالک روشن ضمیری همچون حضرت امام خمینی با آن افکار انقلابی و مترقی به آن دمیده شده و عالم روشن بین و فرزانه ای همچون حضرت آیت الله خامنه ای در راس آن قرار دارد بسی غیرمنتظره و باورنکردنی است. مقابله با این جریان خطرناک که ماجرای سید محمد کاظمینی بروجردی فقط یکی از زائده های شرم آور آنست کار دشواری نیست بشرط آنکه اراده لازم وجود داشته باشد.
مردمی که فریب چنین افرادی را میخورند قابل سرزنش نیستند زیرا در جامعه به اندازه کافی روشنگری صورت نگرفته و بطور طبیعی زمینه برای چنین انحرافاتی وجود دارد. مسئولان باید همت کنند و این زمینه ها را برطرف نمایند و جامعه را از عوارض خطرناک آن که چه بسا اهداف پنهان سیاسی نیز در پس آن باشد نجات دهند. مگر یادمان رفته است که دولت آمریکا ۴۰ میلیون دلار برای ترویج انحرافات در مداحی ها و محافل مذهبی ایران با هدف لطمه وارد ساختن به نفوذ روحانیت در جامعه سرمایه گذاری کرده و خبر آنرا آشکارا منتشر نموده است این یعنی دنبال کردن اهداف سیاسی از طریق ابزار قرار دادن عناصر مذهبی
خوشبختانه نفوذ کلام رهبری و مراجع تقلید در جامعه بقدری زیاد است که همه این توطئه ها را میتواند خنثی کند. کافی است طرح جامعی برای مبارزه با این جریان خطرناک تهیه شود و اراده ای جدی برای اجرای آن وجود داشته باشد. علاوه بر ابزارها و امکانات حکومتی قلم ها و زبانهای گویا و صاحبنظران و روشنفکران دینی صاحب درد و انگیزه برای پیگیری این موضوع فراوانند و با همت و پشتکار و تلاش خود در مدتی کوتاه این هدف مقدس را محقق خواهند نمود و چهره اسلام را از این زنگارها پاک خواهند ساخت.
فرصتی که امروز در اختیار قرار دارد برای این کار بهترین فرصت است. این فرصت را نباید از دست داد; زیرا علاوه بر اینکه رها ساختن این جریان یک خطر برای نظام حکومتی دینی است معلوم نیست از این پس هرگز چنین فرصت مناسبی پیش بیاید. همه مسئولند و کوتاهی از هیچکس قابل قبول نیست. این هشدار را همه باید جدی بگیرند و هرکس کوتاهی کند در برابر خدا و نسل های آینده که در عوارض منفی این جریان آلوده دست و پا خواهند زد هیچ پاسخی نخواهد داشت.