پروژه دهساله یا سبک گوادریولا!



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۴ تير ۱٣۹٣ -  ۱۵ ژوئيه ۲۰۱۴



اخبارروز - کرد سنندجی: یواخیم لو پس از قهرمانی تیم ملی فوتبال آلمان در جام بیستم گفت: این پروژه را از ۱۰ سال پیش کلید زده بودیم و چیزی که امروز اتفاق افتاد حاصل تلاش سال‌ها سعی و تلاش بود که با یورگن کلینزمن شروع شد. ما پیشرفت باثباتی داشتیم، پروژه‌مان را باور داشتیم، سخت تلاش کردیم و اگر گروهی شایسته این قهرمانی بود این تیم است.

آیا وجود چنین پروژه ای واقعیت دارد؟ آلمان یکی از موفق‌ترین تیم‌های ملی فوتبال در دنیاست. آن‌ها, چهار بار قهرمان جام جهانی فوتبال (۱۹۵۴، ۱۹۷۴، ۱۹۹۰،۲۰۱۴) و سه‌ بار قهرمان جام ملت‌های اروپا (۱۹۷۲، ۱۹۸۰، ۱۹۹۶) شده‌اند. آن‌ها, همچنین دارای سه نایب‌قهرمانی در جام ملت‌های اروپا، چهار نایب قهرمانی در جام جهانی و چهار مقام سومی در جام جهانی هستند.

فوتبال آلمان در یک دهه گذشته جدای از داشتن سازمان و برنامه خوب, کارها و ایده های تکنیکی اش بر برنامه های تاکتیکی این تیم برتری داشته است که در جام جهانی ۲۰۱۰ و بخصوص در مرحله نیمه نهائی در برابر اسپانیا این فقر تاکتیکی آلمان بیشتر آشکار شد. چرا راه دور بروم. پائیز ۲۰۱۲ بود که آلمان در مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ در برلین میزبان تیم سوئد بود, ژرمن ها روی قابلیت های فنی و تکنیکی بازیکنانش تا دقیقه ۶۰, چهار بر صفر سوئد را شکست داده بودند اما با خسته شدن بازیکنان کلیدی و افت تکنیکی آنان, سوئد با کارهای تاکتیکی موفق شد نتیجه یک شکست سنگین را برابر تیم فاقد تاکتیک آلمان, چهار بر چهار مساوی کند که این نتیجه یکی از شگفتیهای فوتبال دنیا شد.

واضح است یواخیم لو ,که دو سال کمک مربی و هشت سال سرمربی آلمان بوده از مجموع بازیکنان و خصوصیات آنان شناخت داشته باشد اما قرار دادن اسکلت تیم ملی بر مبنای ساختار یک باشگاه می تواند در وجود پروز های سازمان یافته, تردیدهائی را بوجود آورد. بعد از ظهور مکتب بارسا که از تفکرات یوهان کروئیف شروع شد و در زمان پیپ گوادریولا به مرحله ای از تکامل خود رسید، تغییر سبک در فوتبال بسیاری از کشورها مثل شیوه بازی بارسلونا مطرح شد و تعدادی از لیگ ها از جمله لیگ های آلمان بدین سمت و سوی رفت.

آن چه را که لوتار ماتئوس کاپیتان سابق تیم ملی آلمان, گفته با واقعیت تیم ملی آلمان در یک سال اخیر مطابقت و همخوانی دارد. لوتار ماتیوس در مورد تاثیر گواردیولا بر تیم ملی فوتبال آلمان گفته: این موضوع درست است که گواردیولا روی تیم ما تاثیرهایی داشته است. تیم ملی بازیکنان زیادی از بایرن مونیخ را در خود جای داده که هر کدام از آنها شیوه بازی باشگاه خود را به تیم ملی آورده‌اند. گواردیولا که جام‌های زیادی در بارسلونا کسب کرده بود روی آنها تاثیر زیادی داشته است. او فلسفه خود در بارسلونا را به بایرن آورد.
گوادریولا نیز بگونه دیگری و چند ماه قبل از شروع جام جهانی در خصوص تاثیر وی در فوتبال آلمان گفته بود: می دانم فلسفه ی فوتبالی من با آن چیزی که در آلمان عرف است متفاوت است، اما بایرن من را به خاطر شیوه مربیگریم به مونیخ آورد. من هم باید یک تعادل بین افکارم و فرهنگ فوتبال آلمان به وجود آورم.

در بازیهای جام جهانی برزیل آلمان هر گاه تحت فشار حریفان قرار گرفت با استفاده از روش مدرن پاسکاری یا همان تصاحب توپ (تیکی تاکا) توانست صحنه ها, زمان های بازی و نتیجه را بنفع خود تغییر دهد.

بازی با برزیل اوج پیاده کردن شیوه تیکی تاکا بود, بخصوص گلهای دوم, چهارم و پنجم آلمان, متاثر از شیوه تیکی تاکا بود شبیه آن چه که قبل از این در زمان مربیگری پیب مهاجمان بارسلونا آن را به دفعات اجرا می کردند. سئوال مهم این است که اگر شیوه پیب در سبک بازی تیم ملی آلمان تاثیر گذاشته است چرا وی نتوانست با این سبک بایر مونیخ را به فینال جام باشگاههای اروپا برساند؟
در پاسخ به این سئوال می توان گفت که وی ساختار رسیدن به بازی تیکی تاکا را در بایر مونیخ داشت اما فاقد همه ابزار آن بود. فرانک ریبری/ مانژویج کروات/ آرین روبن هلندی/ دانته برزیلی/ از جمله بازیکنان بایر مونیخ بوده یا هنوز هستند که بخاطر خصوصیات فنی و تکنیکی خود نمی توانستند در سبک جدید بازی در بایر مونیخ جای بیفتند. اما در تیم ملی وضعیت فرق می کرد. بطور مثال اوزیل یکی از بازیکنان همگرا در این سبک است یا کرامر / یا گوتزه یا شولر بخوبی خود را با این شیوه تطبیق داده اند و اضافه شدن این نفرات به ۵ تا ۶ بازیکن ثابت بایر مونیخ در تیم ملی آلمان که قهرمان جام بیستم شد نشانه های مثبت تاثیر شیوه گواردیولا در فوتبال با نظم, با سازمان و با برنامه آلمان است.