از : هزمز رودبارکی
عنوان : علل متفاوت بهار عربی در مصر و سوریه
از این بایت که جهان استثمارگر و استعمارگر همیشه تلاش می کند با انواع شیوه ها و توطئه ها جنبش های آزادیخواهانه ، استقلال طلبانه و عدالت خواهانه را نابود کند تا مردم را از کاری که کرده و راهی که رفته پشیمان کند شکی نیست.
و می توان مورد به مورد در باره مقاومت های شکوهمند مردم در سراسر جهان صحبت کرد که غرب با چه وقاحت و بیشرمی با انواع محاصره های اقتصادی از جوامع بپاخواسته "انتقام" میگیرد. اما وقتی می نویسید :" برنامه ی تبهکاران و متحدان شان در خاورمیانه و غرب، این است؛ به انقلاب امید بسته اید؟ کاری می کنیم که حسنی مبارک و اسد را بگذارید روی سرتان! "
منظورتان از این حرف چیست؟
الف ـ واقعا فکر می کنید تمام ماجرا های مصر بعداز ۳۰ سال حکومت مادالعمر حسنی مبارک برای این است که مردم مجبور شوندحسنی مبارک را روی سرشان بگذارند؟
ب ـ واقعا فکر می کنید اسد آلت دست غرب بوده و هست و میخواهند او را بر مردم سوریه تحمیل کنند؟
اگر در این دو مورد تدقیق نکنید و شرائط عینی و ذهنی در مصر و سوریهٍٍ ، قبل از بهار عربی را نشناسید و ماهیت آن را درک نکنیدو چگونگی روابط دوکشور با اسرائیل و غرب را تشخیص ندهید قطعا نمی توانید در بارهء پروسه اعتلا و شکست جنبش مردمی در دو کشور و پی آمد های آن داوری کنید.
مضافا اینکه حسن مبارک تاریخ مصرفش گذشته بود و غرب تلاش نمود برای او با تعجیل آلترناتیوی پیدا کند. مانند سرنوشت شاه ایران و مهم نیست که امروز بگوئیم این حکومت از رژیم گذشته فاسد تر و جانی تر است. با این حرفها شاهی و حسنی مبارکی بر نمی گردد. این بحث ها در ایران و مصر در میان دریائی از مشکلات واقعا زائد است وکسی برای آن وقت نمی گذارد.
در سوریه موضوع بکلی متفاوت است و چرا اسد در راس قدرت می باشد تعجب انگیز است؟ چرا
۶٣۵۰۴ - تاریخ انتشار : ٣۱ تير ۱٣۹٣
|