غزه؛ تصویر جهان نابرابر ماست
یاسر عزیزی
•
مخالفت با اینچنین نظمی بر جهان، صرفن مستلزم انسان بودن انسان است، مولفهی دیگری از اساس موضوعیت ندارد. انسان باشی فریادت را بلند خواهی کرد. با اینهمه شاهدیم، هستند کسانی که فریاد بر چنین ستمی را به سوگیری ایدئولوژیک یک گرایش فرو میکاهند. روی در روی تاریخ میایستند، با وقاحت دست میبرند تا سطر به سطر کتاب تاریخ را جابجا کنند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲ مرداد ۱٣۹٣ -
۲۴ ژوئيه ۲۰۱۴
کشتن حتا یک انسان برای همهی انسانها در هر جغرافیایی مصیبتی است. اما اربابان اکنون جهان، جانها را حتا قیمتگذاری میکنند. برای هواپیمای مالزیایی که مورد حملهی غیر انسانی موشکی قرار گرفت و منجر به جان باختن نزدیک به ۳۰۰ انسان بیگناه شد، اقطاب قدرت جهان به قوت موضع گرفتند، شورای امنیت به جنب و جوش افتاد و قس علیهذه. اینهمه در حالی است که ظاهرن ۳ ضلع مشکوک(دولت اوکراین، مخالفان دولت مرکزی در دونتسک و دولت روسیه) میتوانند پشت قضیه باشند، گرچه مهاجم واقعی همچنان در پشت پردهی ابهام قرار دارد. به هر روی ۳۰۰ انسان بیگناه با تکریم و احترام و تشریفات خاص نظامی و رسمی در حال تشییع هستند. این احترام و ارزش به جان باختگان مورد اشاره سزاوار و آن همه محکومیت و انزجار نیز شایسته است. کیست که بر شایستگی این واکنشها تردید کند؟
آن سوی جهان اما، دولتی تا بن دندان مسلح، در برابر چشمانِ همراه دولتهای بشردوست عالم، مردمی که سالهاست در بند محاصرههای مختلفند را دسته دسته روانهی گورهای گمنام میکند، بیمارستانها را در هم میکوبد، مدارس را بمباران میکند، خانهها را ویران میکند، بیآنکه حتا یکی از جنایاتش را پنهان کند. چه دهههاست مرتکب شده است و پنهان نکرده است و باز اما سازمان ملل از حق دفاع دولت اشغالگر سخن میگوید، دبیرکل اش مفتون تصویرهایی میشود که «نتانیاهو»ی قصاب بدو نشان میدهد، شورای امنیتش خفهخون گرفته است و دولتهای جهان به رغم جهان دولتها ساکتاند، منتظرند، تا شاید «داراکولای» تلآویو از خون سیراب شود، تا آتشبس موقت را تا نوبت اشتهای بعدی خونآشام تلآویو، با جوهری از خون صدها تن انسان بیگناه منعقد کنند.
این دو تصویر پرداخته شده در این مختصر، برشی تمامنما از واقعیت امروز جهان است. جانهای بخش بزرگی از مردمان جهان چنان ارزشی ندارند که بخش دیگر آن. کسی به یاد دارد افشای آن گزارش محرمانهی اگر اشتباه نکنم «لارنس سامرز» – سیاستمدار ضد بشر امریکایی – را که نوشته بود؛ «بهتر است زبالههای هستهای را در افریقا دفن کنیم، چرا که عمر متوسط یک افریقایی بسیار کمتر از یک جهان اولی است. یک افریقایی بمیرد، چیز کمتری را از دست داده است.»(نقل به مضمون)؟؟
این توصیهی لارنس سامرز متر و معیار ارزشگذاری، سیاستگذاری و عملکرد اربابان جهان است. نظمی است که از پس «پایان تاریخ» به قوت هرچه بیشتر بر جهان ما تحمیل شده است. مخالفت با اینچنین نظمی بر جهان، صرفن مستلزم انسان بودن انسان است، مولفهی دیگری از اساس موضوعیت ندارد. انسان باشی فریادت را بلند خواهی کرد. با اینهمه شاهدیم، در برابر چشم تاریخ شاهدیم؛ هستند کسانی که فریاد بر چنین ستمی را به سوگیری ایدئولوژیک یک گرایش فرو میکاهند. روی در روی تاریخ میایستند، با وقاحت دست میبرند تا سطر به سطر کتاب تاریخ را جابجا کنند، قلب کنند و برای اینکار پشتگرم به آستان ملکوتی همانهایی هستند که این نظم شوم و نابرابر را بر گردهی جهان تحمیل کردهاند.
باری؛ بر ماست که نگذاریم تاریخ خونبار اهالی زمین همچنان به دست مشتی شیاد و جلاد نوشته شود. نگذاریم تاریخ ما از کراهت دیگران رنگ بگیرد.
***
یاسر عزیزی
چهارشنبه
۱ مرداد ۱۳۹۳
پ.ن۱: وزیر خارجه آمریکا امروز وسط مصاحبه هاش یک سوتی بزرگی داد که بیش از هر چیز نشون دهنده دوگانگی عقاید شخصی سیاستمدارها و موضع رسمیشونه. جان کری مابین دو تا از مصاحبه هاش و در حالی که فکر میکرد حرفاش ضبط نمیشه به یکی از دستیارانش گفت: ‹واقعا که دقت (هدفگیری های اسرائیل) در این عملیات نظامی خیلی زیاده’ که متلکی بود به اسرائیل بابت تلفات غیرنظامی ای که به بار اورده. وقتی مصاحبه گر بعدی برای جان کری کلیپ همین سوتیش رو پخش میکنه، اون دوباره شروع میکنه همون مواضع رسمی آمریکا رو تکرار کردن.(از صفحهی سیاووش اردلان، خبرنگار بیبیسی)
پ.ن۲: نظری وقیحانه از مرتضی مردیها (چهرهی لیبرال وطنی) در مورد غزه:
«دوستان اصلاً نگران این نباشند که ممکن است بهشان وصله چسبانده شود که غیراخلاقی و بی تفاوت و بی تحلیل هستند. قرص و قایم روی یک آجر بایستید و بگوئید ضمن ناراحتی بسیار از وقوع هر جنایتی و ضمن همدلی و همدردی با همه کسانی که از جنگ و دربدری و گرسنگی و تحقیرشدگی رنج می برند و ضمن محکوم کردن هر جنایت سازمان یافته و نیافته ای، معتقدند اینهمه تمرکز بر تنها یکی از فجایع این دنیا هم غیرعقلانی و غیرمنطقی است هم مشکوک!
ضمن احترام به کلیه ی عزیزانی که از سر انسانیت و شرافت در این موج غزوه (!) پیشگامند به گمانم ردپای داس و چکشی های نو و کهنه و ورژن نه شرقی، نه غربی، فقط شوروی در این غوغا و آشوب بی اثر نیست.»
|