نقش جنگ های نیابتی خاورمیانه در تقویت داعش! - روبن مارکاریان



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲ مرداد ۱٣۹٣ -  ۲۴ ژوئيه ۲۰۱۴


سناتور مک کین بارها از دوستان سعودی و قطری و به ویژه شاهزاده بندر بن سلطان" برای کمک آن ها به شورشیان مسلح سوریه قدردانی کرده است. شاهزاده "بندربن سلطان" یکی از پرنفوذترین سیاستمداران خانواده سلطنتی عربستان است که سال ها سفیرعربستان سعودی در آمریکا بود.رابطه او به ویژه با خانواده بوش آن قدر نزدیک بود که برخی از مفسران نام او را "بندر بوش" نهاده اند."بندربن سلطان" در دوران ریاست جمهوری بوش پسریکی از افراد درونی کاخ سفید بود و هر وقت اراده می کرد وارد اطاق تصمیم گیرهای مهم سیاسی تیم بوش می شد. او از جمله نقش مهمی در تشویق بوش و اطرافیان نئوکان او برای حمله به عراق داشت. علاوه بر آن، او که تا چند ماه پیش ریاست ارگان های اطلاعاتی وامنیتی عربستان را به دست داشت، معمارفکری، تدارکاتی و تشکیلاتی سازمان دهی جنگ نیابتی در سوریه وعراق برای خنثی کردن محور هلال شیعه به رهبری جمهوری اسلامی است.   
نقش عربستان سعودی و حکومت های دودمانی خلیج فارس در برپائی محور جهادی های سنی!
خانواده سلطنتی عربستان سعودی و نیز تعدادی از حکومت های دودمانی خلیج فارس سال هاست که منبع تقویت، حمایت و صدور اسلام بنیادگرا و محافظه کار نوع سلفی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا هستند که به تقویت جنبش های بنیادگرای اسلامی در خاورمیانه و شمال آفریقا منجر شده است.براساس مدارک افشاء شده توسط "ویکی لیکس" درپیام مخابره شده توسط هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا درسال 2009 به کلیه سفارت های آمریکا در سراسرجهان گفته می شود مهم ترین تامین کنندگان مالی گروه های تروریستی سنی در سراسر جهان در عربستان سعودی قرار دارند.
علاوه براین اخیراً شواهدی غیرقابل تردیدی در مورد نقش عربستان در تقویت بنیادگرائی اسلامی در خاورمیانه به دست آمده که به نوبه خود بسیار روشنگر است. شاهزاده "بندربن سلطان" در گفتگو با "سرریچارد دییرلاو"(Sir Richard Dearlove)رئیس سازمان اطلاعات مخفی انگلیس(MI6)" ام. ای .سیکس"می گوید:
"ریچارد، در خاورمیانه مدت زیادی طول نخواهد کشید که تنها باید خدا به داد شیعه ها برسد.کاسه صبر بیش از یک میلیارد سنی از آن ها لبریزشده است".
"سر ریچارد دییرلاو" که از سال 1999تا 2004 در راس " ام. ای .سیکس" قرار داشت این سخنان "بندربن سلطان" را به خوبی به یاد می آورد.اوهنگام سخنرانی در هفتم ژوئیه امسال در لندن اعلام کرد :
"هیچ تردیدی ندارد که سرازیر شدن منابع مالی بسیار زیاد و مداوم از اعطاءکنندگان خصوصی درعربستان سعودی و قطر، که البته دولت های مزبور چشم خود را بروی انتقال این پول ها بسته اند، نقش کلیدی در عروج داعش در سوریه و عراق ایفاء کرده است. او همچنین گفت که این حوادث به طور خوبخودی اتفاق نمی افتند".(1)
واقعیت این است که سران قبائل و عشایر مناطق سنی عراق به اندازه ای به عربستان و حکومت های دودمانی خلیج فارس وابسته هستند که بعید است بدون رضایت آن ها به این شکل وارد اتحاد با داعش می شدند.
جنگ نیابتی میان عربستان و رژیم جمهوری اسلامی ایران!
پس از سقوط رژیم های طالبان و صدام در افغانستان و عراق توسط قوای نظامی آمریکا دو دشمن مهم رژیم جمهوری اسلامی توسط ارتش آمریکا از صحنه خارج شدند و به تدریج راه تقویت حزب الله لبنان و حماس از سوی رژیم جمهوری از طریق عراق هموار شد. با ناکامی ارتش اسرائیل در نابودی حزب الله لبنان، در جنگ ژوئن 2006 ، و در نتیجه تقویت مواضع حزب الله در لبنان، که حامی اصلی مالی، تدارکاتی و نظامی آن رژیم ولایت فقیه بود، موقعیت جمهوری اسلامی به شکل قابل ملاحظه ای در خاورمیانه تقویت شد. آن چه که عربستان سعودی و حکومت های دودمانی خلیج فارس را بیشتر دچار وحشت ساخت تلاش جمهوری اسلامی برای دست یافتن به توانائی های هسته ای بود، که خطر تبدیل جمهوری اسلامی به یک قدرت غیرقابل بازداری را، برای آن ها به یک کابوس مبدل می ساخت.از همین رو خانواده سلطنتی عربستان سعودی و حکومت های دودمانی خلیج فارس تلاش کردند تا در همه مناطق نفوذ رژیم اسلامی با تقویت نیروهای بینادگرای سنی به مقابله با نفوذ جمهوی اسلامی پرداخته و به این ترتیب خود به قطب دیگر دامن زدن به جنگ فرقه ای میان سنی و شیعه مبدل شدند. همان طور که در بالا اشاره کردیم شروع جنگ داخلی سوریه فرصت مهمی برای آن ها برای به زیر کشیدن بشار اسد به عنوان یکی از متحدان اصلی رژیم اسلامی فراهم آورد و آن ها درهمکاری تنگاتنگ با ترکیه و اردن با سرازیر کردن پول و اسلحه و نیز فرستادن نفرات دوطلب عملاً به تقویت جهادگرایان افراطی کمک کردند. به این ترتیب اکنون سوریه یکی از عرصه های جنگ نیابتی میان عربستان سعودی و حکومت های دودمانی خلیج فارس و متحدین منطقه ای آن ها نظیر ترکیه و اردن با رژیم جمهوری اسلامی و شرکاء مبدل شده است. رژیم جمهوری اسلامی با حمایت مالی، سیاسی و نظامی خود واز جمله وارد کردن شبه نظامیان حزب الله لبنان و نیز حمایت های میلیشای شیعه عراقی از سقوط بشار اسد و تلاشی رژیم بعث سوریه در میدان جنگ نظامی با اپوزیسیون مسلح جهادی و اسلامی جلوگیری کرد.اما همانطور که مقالات قبلی توضیح دادم (2) بزرگترین برنده اصلی جنگ داخلی سوریه جریان داعش بود که توانست تنفس گاه اساسی برای عروج مجدد خود پیدا کند و به مهم ترین نیروی نظامی اپوزیسیون مسلح سوریه مبدل شده و سپس بخشی از قوای خود را به عراق منتقل کند.
کشور یمن که خود درگیر جنگ های گوناگون فرقه ای، مذهبی و قبیله ای است و از جمله منطقه بزرگی در جنوب شرقی آن به مرکز القاعده شبه جزیره عرب مبدل شده است، عرصه دیگر جنگ نیابتی شدید میان عربستان و جمهوری اسلامی ایران است. شمال یمن محل استقرار شیعیان زیدی یمنی است که مرکز آن ها استان صعده در شمال یمن بوده و از ده سال پیش برای برقراری خودحکومتی در شمال یمن در حال جنگ با دولت مرکزی در صنعا هستند.عربستان سعودی به ویژه از قدرت گیری یک منطقه خودمختار و یا مستقل شیعی در طول مرزهای جنوبی خود به شدت نگران است. اخیراً نیروهای نظامی شیعیان زیدی شمال (که قبیله حوثی در آن ها نفوذ و نقش اصلی را در دست دارد) شهر عمران در پنجاه کیلومتری صنعا را تصرف کرده اند. حزب اصلاح، حزب اصلی اپوزسیون و وابسته به عربستان تا کنون با اعطای هر نوع خودمختاری با شمال مخالفت کرده و بدین ترتیب آتش جنگ داخلی در یمن برافروخته تر شده است. مقامات عربستان سعودی معتقدند که نظامیان سپاه و حزب الله لبنان در آموزش نیروی نظامی حوثی ها که اکنون به پنجاه کیلومتری پایتخت رسیده است نقش اساسی دارند. رسانه های جمهوری اسلامی نیز به نوبه خود با انعکاس اخبار پیشروی نظامی حوثی ها از آن ها حمایت می کنند.(3)
در عراق که جنگ نیابتی دیگری در جریان است،عربستان ومتحدانش با تقویت سران عشایرو قبائل ناراضی از دولت مرکزی و نیز نیروهای سلفی و جهادی در میان عرب های سنی، جنگ فرقه ای میان سنی ها و شعیه ها را به شکل قابل ملاحظه ای تشدید کردند. زنجیره انفجار ها و عملیات انتحاری در محلات، مساجد و بازارهای شیعیان که تا قبل از خیز اخیر داعش به شکل فزاینده ای رو به گسترش بود، توسط گروه های رنگارنگ جهادی سنی که توسط عربستان وشرکاء تامین مالی و پشتیبانی می شد.
خیاط در کوزه افتاد !
اما اکنون خانواده پادشاهی عربستان از گسترش انفجاری بحران در عراق به وحشت افتاده است. در خیابان های جده گرافیت هائی به نفع داعش بر دیوارها ظاهر شده اند و علاوه بر آن اعلامیه هائی نیز به حمایت از داعش در شهرهای سعودی پخش شده است. شبکه های اجتماعی وابسته به داعش و جهادی ها در اینترنت عربستان را هدف بعدی خود می دانند و اعلام می کنند که باید مقدس ترین اماکن مسلمانان از حاکمیت سلطنت کفار(سعودی ها) رها شود. این تحولات خانواده سلطنتی عربستان سعودی را در وحشت از غولی که خود آن ها از طریق دلارهای نفتی و حمایت هایشان از شیشه خارج کرده اند، فروبرده است.
"سرریچارد دییرلاو" درهمان سخنرانی نقل شده به نکته دیگری اشاره می کند که به نوبه خود روشنگراست.او طی سفری که بلافاصله پس از حادثه یازده سپتامبر با "تونی بلر"، نخست وزیروقت انگلستان، به ریاض داشه است با رئیس دستگاه های امنیتی عربستان ملاقات می کند. به گفته "سرریچارد دییرلاو" هنگام این ملاقات مسئول دستگاه های امنیت عربستان با فریاد می گوید :
" حادثه یازدهم سپتامبر برای غربی ها در میان مدت چیزی جز یک سلسله تراژدی های فردی نیست. اما قصد این تروریست ها انهدام خانواده سلطنتی سعودی و تغییر نقشه خاورمیانه است."
سیاست سعودی ها درقبال جهادگرائی سنی تقویت آن ها علیه شیعیان از یک سو و عدم تحمل و سرکوب آن ها در داخل عربستان، از سوی دیگر بوده است. اما امروز با وضعیتی که داعش پیدا کرده این سیاست با شکست کامل مواجه شده است. در همین ارتباط است که پرنس" بندر بن سلطان" که مسئول کل ارگان های امنیتی عربستان در میان سال های 2012 تا 2014، یعنی فاصله ای که داعش به شکل جهش وارد تقویت شد، چند ماه پیش از کار خود برکنار شد.   
بحران عراق اکنون به مرزهای عربستان رسیده است و در صورت تجزیه عراق، عربستان با دو کشور عربی هم مرز خواهد بود که یکی سنی و دیگری شیعه است. تحریک جهادی های داخل عربستان( که تعداد آن ها کم نیست) توسط دولت اسلامی داعش و نیز تحریک شیعیانی که جمعیت وسیع آن ها در مناطق نفتی عربستان قرار دارد( توسط یک دولت شیعه عرب که تجزیه عراق را نتیجه توطئه ها ودخالت های عربستان سعودی می داند) آخرین چیزی است که خانواده سلطنتی عربستان خواهان آن باشند؛ آن هم در شرایطی که "شیخ باقر نمیر" رهبر مذهبی شیعیان عربستان دستگیر شده و در انتظار اعدام به سر می برد. بهمین خاطر عربستان و متحدانش تلاش می کنند حساب خود را با داعش جدا ساخته و امکانات شان را در اختیار سران قبائل و عشایر سنی عراق قرار دهند اگر چه سیاست آن ها عملاً به پیدایش القاعده، داعش، بوکوحرام، الشباب و صدها گروه ریز و درشت جهادی دیگر در خاورمیانه و شمال آفریقا یاری رسانده است.
جنگ نیابتی میان جبهه جهادی سنی!
اما حمایت از نیروهای جهادی سنی علیه شیعیان درمیان عربستان و حکومت های دودمانی خلیج فارس تضادهائی را دامن زده و میان آن ها قطب بندی هائی ایجاد کرده است. در یک سوی قطب بندی، مثلث عربستان سعودی، امارات و بحرین قرار دارند که حامی وهابیسم، سلفیسم و جهادهای افراطی هستند و درسوی دیگر قطر قرار دارد که حامی گرایشات نزدیک به اخوان المسلمین در منطقه خاورمیانه است. سیاست قطر حمایت و تقویت گرایش اخوان المسلمین والگوی حکومتی "حزب عدالت و توسعه" ترکیه ( که خویشاوندی هائی با اخوان المسلمین دارد) در خاورمیانه است که با انقلاب عرب و بویژه سقوط بن علی و مبارک و پس از آن به قدرت رسیدن اخوان درهر دو کشور وزن قابل ملاحظه ای پیدا کرد. با شروع جنگ داخلی سوریه، ترکیه نیز سرمایه گذاری زیادی برای سقوط قریب الوقوع بشار اسد و به قدرت رسیدن اخوان در سوریه انجام داد برای آن که از انقلاب عربی بیشترین بهره استراتژیک را، برای گسترش وزن واهمیت ترکیه درخاورمیانه، نصیب خود سازد.
عربستان سعودی و شرکاء که به شدت از سیاست آمریکا در عدم حمایت از مبارک و رها کردن او در مقابل انقلاب مصر ناراضی بودند، دراولین انتخابات ریاست جمهوری مصر، ازکاندید نظامیان ژنرال احمد شفیق دربرابر محمد مرسی حمایت کردند و حزب النور حزب بنیادگرای سلفی مصر(وابسته به عربستان) از جمله حامیان کودتای ژنرال سی سی علیه محمد مرسی بود.بلافاصله پس از کودتای مصر، عربستان هشت میلیارد بدهی های دولت مصر را برای تضمین بازگشت رژیم گذشته پرداخت کرد. تحت تاثیر این تحولات حزب النهدا حزب حاکم تونس که با تظاهرات توده ای وسیعی مواجه شده بود داوطلبانه از قدرت کناره گیری کرد و زمام امور را به یک دولت متشکل از تکنوکرات ها سپرد. در اپوزیسیون سوریه نیز احمدجربا( وابسته به عربستان) دریک رقابت بسیار شدید و تنها با اختلاف سه رای رهبری "ائتلاف اپوزیسیون سوری" را از دست اخوان المسلمین خارج ساخته و نفوذ قطر را تضعیف کرد. در امارات،کویت وعربستان طرفداران اخوان دستگیر و به زندان افکنده شده و فعالیت آن ها ممنوع شده است. این تغییرات موقعیت قطر را در مجموعه نسبت به دو سال پیش تضعیف کرده و در بستر همین تغییرات است که عربستان و شرکاء این شیخ نشین را به سختی زیر فشار قرار داده اند تا از تقویت اخوان المسلمین دست بردارد و تهدید کرده اند در غیر این صورت با عضویت قطر در" شورای همکاری های خلیج فارس" تعیین تکلیف خواهند کرد. حدت این تضادها اکنون به حدی رسیده است که مثلت عربستان سعودی، امارات و بحرین و قطر در جبهه سنی های جهادی وارد جنگ نیابتی با یکدیگر شده اند. این مسئله به ویژه در ارتباط با جبهه النصره خود را نشان می دهد. جبهه النصره سازمان سوری القاعده بود که توسط ابوبکر البغدادی ایجاد شد اما پس از شکل گیری داعش و انشعاب آن از جبهه النصره که با درگیری های خونین همراه بود قطر اکنون ا ز جبهه النصره حمایت می کند و همانطور که دربالا گفتیم یکی از مقامات قطری به نشریه آتلانتیک می گوید که داعش پروژه عربستان است و آن ها از جبهه النصره به طور فعال حمایت می کنند.(4)
اردن و ترکیه نیز که از پشتیبانان اصلی سعودی ها و قطر و متحدین آن ها بوده اند اکنون تاوان حمایت های خود را پرداخت می کنند.
داعش اکنون در بخش غربی عراق با اردن هاشمی هم مرز شده است. همین امر موجب شده است که حکومت اردن در ترس از نفوذ داعش به داخل اردن نیروی های نظامی خود را در طول 181 کیلومتر مرز خود با عراق، به شکل قابل ملاحظه ای تقویت کند. در اردن نیز داعش از طریق شبکه های اجتماعی خود در حال جمع آوری نیرو است و تحرکات قابل ملاحظه آن دستگاه های امنیتی اردن را به حالت آماده باش در آورده است.
ترکیه نیز که نقش تعیین کننده ای در باز کردن مرزهای خود برای انتقال نیروهای داعش به شرق سوریه و نیز کیش دادن داعش برای نابودی سه منطقه خودمختار کرد در شرق سوریه داشته است اکنون به خاطر به گروگان گرفته شدن اعضای کنسولات ترکیه در موصل، به گروگان داعش مبدل شده است.داعش پس از آزاد کردن رانندگان کامیون ترک گرفتار شده در موصل همچنان اعضای کنسولگری را به عنوان گروگان نگهداشته و دولت اردوان را ناچار به سکوت و بی عملی کرده است.
عواقب مرگبار جنگ های نیابتی میان قطب های متخاصم منطقه ای و جهانی!
جنگی که اکنون در سوریه وعراق در جریان است تنها یک جنگ نیابتی میان قدرت های منطقه ای نیست. دردو سوی این جنگ نیابتی قدرت های سلطه جوی جهانی برای پیش برد منافع جهانخوارانه خود صف آرائی کرده اند. در سوریه، دولت آمریکا و متحدانش در محور عربستان( حکومت های دودمانی خلیج فارس، ترکیه، اردن) و روسیه همراه با چین( متحد نیمه راه خود) در محور جمهوری اسلامی (متحدین حلال شیعه شامل حکومت بشار اسد، مالکی، حزب الله لبنان..)، دو بلوک بین المللی این جنگ های ضدانسانی و ارتجاعی منطقه ای را تشکیل می دهند.شعله ورساختن جنگ های نیابتی خانمانسوز حاصلی جز له شدن میلیون ها نفراز ساکنان، تسویه های قومی و مذهبی، قتلعام های پی درپی، جنگ های داخلی طولانی و ویرانگر، متلاشی شدن تمامی مظاهر تمدن و حداقل شرایط زندگی انسانی، مهاجرت ها و آوارگی میلیونی یا تغییر مهره های مرتجع و ضدمردمی با هم در کشورهائی که قربانی این جنگ ها هستند ندارد. از جمله نتایج جنگ های نیابتی که حاصل رقابت ارتجاعی قدرت های منطقه ای و رقابت های جهانخوارانه بلوک های جهانی است تقویت جانوران سیاسی آدمخواری نظیر داعش است که قتلعام های دسته جمعی شیعیان ، انفجار مساجد و اماکن مقدس آنها، غارت، سرکوب و ریشه کن کردن مسیحیان مناطق تحت تصرف خود، تبدیل زنان به بردگان عهدبوقی و گسترش تروریسم و جنگ را به عملکرد روزمره خود مبدل ساخته است .
آیا خشونت های داعش بازخوردی درجبهه مقابل ندارد؟ در بغداد و حومه و اطراف آن چند میلیون سنی ساکن هستند. اخیراً 255 زندانی سنی به خاطر حملات داعش در زندان های بغداد قتلعام شدند. سیاست" تنها باید خدا به داد شیعه ها برسدِ" شاهزاده " بندربن سلطان" فاجعه ای را به رقم زده است که با برکناری او عواقب مرگبار آن از بین نمی رود؛ به قول "پاتریک کاکبورن" تحلیل گر چپ، در ادامه این کشتارها شاید میلیون ها سنی که در مناطق شیعه زندگی می کنند بیشتر از شیعیان به کمک خدا نیاز داشته باشند؟!

چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۳ برابر با ۲۳ ژوئن۲۰۱۴
***

(1) سخنرانی "سر ریچارد دییرلاو"
Terrorism and National Security: Proportion or Distortion? 7 Jul 2014
RUSI, Whitehall, London, SW1A 2ET
https://www.rusi.org/events/past/ref:E539EC3CF6F5A4/
(2)داعش محصول مستقیم سیاست اشغال آمریکا!
www.rahekargar.net
(3) یمن، یک کشور و چهار جنگ، علی صدرزاده
www.bbc.co.uk
(4)
Thank God for the Saudis': ISIS, Iraq, and the Lessons of Blowback