جنگهای مذهبی در جهان اسلام - آرش دکلان

نظرات دیگران
  
    از : کیا

عنوان : به معمار
کامنت با ارزشی!

این کاملا صحیح است که نهاد‌های دموکراسی باید در منطقه"بومی" بوجود بیاید و وارد کردنی نیست و اگر وارد کردنی هم باشد ،میبایست تولید کننده "غرب" مرتبا به تکمیل آن به پردازد"حضور دائم غرب ".

من هم امیدوارم که این مهم را خودمان به سر انجام برسانیم.
۶٣۷۵۷ - تاریخ انتشار : ۹ مرداد ۱٣۹٣       

    از : masoud memar

عنوان : حضور آرش دکلان
شما نوشتید : « داستانی که ما در خاورمیانه ساخته و پرداخته و از آن برای توجیه استفاده می کنیم حتی صراحت و بی غل و غشی داستان ملانصرالدین را هم ندارد »
همینطور گفتید : « سوریه جامعه مدنی قوی ای مانند اسرائیل ندارد که بتوان برای روشنفکران و اساتید دانشگاهش نامه نوشت » که کاملأ درست است و یک واقعیت عینی است
آقای دکلان میگوئید : « جهان اسلام هم با علم و تکنولوژی مدرن در جنگ است و هم با چیزی می جنگد که محصول غرب است »
شما حکم میکنید : « حفظ سنت و در عین حال وارد کردن شیوه های مدرن زندگی غیرممکن است »
حضورتان عرض کنم دشمنی با غرب درست و کارساز و نتیجه بخش نیست ٫ کاملأ درست میگوئید که کشورهای محروم و جهان سومی فاقد جامعه مدنی قوی میباشند ٫ جامعه مدنی نه یک شبه پدید میآید و نه میتوان به جامعه تزریق کرد ٫ اگر در اروپا استبداد رو به زوال رفت تنها دلیلش تقسیم قدرت بین کلیسا ٫ ملاکین و حکومت مرکزی بود از جمله پرآبی در قاره اروپا که ملاکین را از حکومت مرکزی بی نیاز میکرد و ... در مقایسه با کشوری مثل ایران با چندین بار قحطی و اجبار به کوچ سه سده ٫ از نظر تاریخی حمله اسکندر مقدونی ٫ حمله اعراب ٫ حمله مغول ٫ اشغال مناطقی از ایران در جنگ اول و دوم جهانی ٫ کنترل نظامی مرزهای شرق و غرب کشور که اگر زوجی برای ماه عسل یا خانواده ای با فرزندانش برای تفریح یا گذراندن تعطیلات قصد مسافرت به کردستان یا زاهدان را داشته باشند ٫ دوستانشان در سلامت عقلی آنها فقط شک نمیکنند بلکه پیشنهاد مراجعه به روانپزشک میکنند . در اینچنین کشوری الیت های مشروطه خواه تحصیل کرده در غرب نیز که نتوانستند دموکراسی را تزریق کنند لاجرم به تنها پناهگاه موجود استبداد پافشاری کرده و خواهان تثبیت قدرت مرکزی شدند و بدنبال رضا شاه رفتند رضاه شاه قدرت و تاجش را مدیون روشنفکرانی بود که بخیال خود چند قدم از مردم عامی جلوتر بودند ٫ جامعه مدنی هم که پایه هایش در مقاطع تاریخی شکل میگرفت یا توسط عوامل استعمار یا دیکتاتورهای مورد حمایت و دستنشانده غرب سرکوب وحشیانه میشد مانند دولت دکتر مصدق توسط غرب . بله دموکراسی و جامعه مدنی در بسترهائی شکل میگیرد نه زائیده و محصول غرب و شرق است و از ما بهتران . اینها وقایع تاریخی است نه داستانهای ساخته و پرداخته در خاورمیانه که با جوک ملا نصرالدین ماست مالی کرد. اتفاقأ حفظ سنت و زندگی مدرن نه تنها کاملأ سازگار است بلکه بدون آن نه تکامل جوامع بشری ممکن است نه دوامش ٫ کشورهای اروپائی هم در روند تاریخی فقط با تلفیق سنت و مدرنیته توانستند دوموکراسی را نهادینه کنند . هر کسی که قادر بود تشخیص دهد کشوری مثل عراق که فاقد نهادهای مدنی است برایش مسلم بود که سقوط رژیمی که دشتنشانده غرب ( دولت و مافیاهای اقتصادی ) بود ٫ سرنوشتش جز با هرج و مرج و سلاخی و جنگ داخلی و زایش چون داعش ها رقم نخواهد خورد . دموکراسی چیزی نیست که با بسته پستی به خانه ها فرستاد یا سازمان سیاسی برایش نسخه پیچید . الیت های غربی باید جلوی مسلح کردن و قدرت بخشیدن به امثال القاعده و داعش را سد کنند همینطور سرکوب جامعه مدنی را افشاء کنند از جمله فروش تکنولژی سرکوب و شنود دگراندیشان و دست از دخالتهای نظامی از جمله تقویت القاعده در مقابل روسیه پرده بردارند یا کودتا علیه دولتهای مردمی از جمله مصدق یا آلنده را مانع شوند . خود جوامع با نهادهای مدنی اش در جهان سوم میتواند در روند کوتاهی به دموکراسی دست یابد و به قدرت اقتصادی نیز تبدیل شود اگر جلوی سودجوها سد شود .
۶٣۷٣۴ - تاریخ انتشار : ۷ مرداد ۱٣۹٣