"کوبانی" را به خاطر بسپار - خسرو باقرپور

نظرات دیگران
  
    از : پروین کرد

عنوان : روژ باش ،گریلا روژ باش ،،،و دمتان گرم شما ،جناب باقرپور که خوش سروده اید شان اش این (جان بکفها ی نجیب و فرازمند ) بر خاطر (عاطرر ری) میگذشتند ، ودریغ !
اهالی کوبانی به تنهایی وبی یار و یاور از (برایان شمشیر کروژ و خویشکان پر حرف و زلم زیمبوی ایران و عراق ) ! خود از زن و مرد و پیر و جوان ،وحوش ساخته و پرداخته ی سازمان ناتو و نوکران منطقه ای اش (داعش) را لااقل تا این ساعت بر تنبان کثیف اسلامی ای اشان نشانده اند . در ین وانفسای عربده و کشتار انسان بین تروریسم دولتی حکومت تاخرخره دینی اسراییل و سازمانهای جهادی و ((حماسی)) که جز قوه ی مترکه ای و هر از گاه و بدستور ارباب و برای ویرانی منطقه بیش نیستد . صدای کوبانی را کسی نمیشود و یا نمیخواهد بشنود ، و جای تعجب هم نیست چرا که ((هولوکوست نوع کرد)) چیزیست منطقه ای و مربوبط بخود فلان فلان شده اشان است ، هیتلری که نبوده ، اگرچه (صدام یزید کافری) علم شد،، و بگذارید بگذرم.. (خال مسعود) اما گویی فقط امروز (قفیده )و ابراز وجود و غیرت فرموده اند که (ارتش پیش مرگه) میباید به کمک (برادران)کرد ساکن در سوریه نزول اجلال فرماید!!!!! و من در هییت یک کرد ازین روسپی سیاسی میپرسم ، آخر مرتیکه ی دبنگ فقط حالا و فقط حالا ؟ و به چه علت ؟؟؟و تو ا حمق که خیر سرت گرز استقلال را فقط پس از یورش وحوش داعش در عراق برافراشته ای ، حال چه شده که از نیروی پیش مرگه (و بظاهر ) میخواهی تا آن هم فقط از ((برادران کرد سوری)) و نه این همه زن پیشمرگه ، دفاع کنند ؟؟ امروز و امشبم را در (نوروزی فرنگی) گذرانم ، اول ماه اوت جشن ملی و بهم پیوستگی و بنیانگزاری یک دموکراسی و احترام گزادن قانونمندانه به فرهنگ و تبار و حتی نژاد و تخم و ترکه های مختلف ،در کشوری فقط به وسعت استان حضرتعالی و من . و ما کجاییم ؟ ،،، جز برهوت خود منم بینی ها و بازیچه قرار گرفتن در نهایت . دلم شدیدآ میسوزد . کوبانی اما در خطه ی خودش بس سرفراز است و هیچ شباهتی نه به من و شمای آخوند زده دارد ونه به (خال مسعودیان ) سوار بر لقه یابوی استقلال ،که کشتی مراداشان در آبهای ارابب به گل سیاه بنشیند،،،،،
۶٣۷۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱٣۹٣       

    از : ‫البرز

عنوان : با اشاره به تعریف ارائه شده
‫آقای محمود گرامی، با تشکر از یادآوری و توجه‫ شما.‫ اگر به یادداشت کوتاهم توجه کرده بودی، در می یافتی در قسمتِ اول یادداشتم در تمجید از گریلایی نوشته ام، که برای زندگی و گسترش عشق به زندگی و مبانی اش می جنگد.

‫و در بخش دوم یادداشتم، با اشاره به تعریف ارائه شده از جانبِ آقای باقرپور گرامی در باره مبارزات گریلایی، بحثی را در این باره، با محور ‫قرار دادن ماجراهای جاری در عراق، طرح کرده ام.
۶٣۷۷۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ مرداد ۱٣۹٣       

    از : محمود

عنوان : کوبانی عراق نیست آقای البرز
آقای البرز کوبانی شهریست در کردستان سوریه و در محاصره داعش نه بخشی از مرکز قدرت در منطقه ای از عراق. مردان و زنان کوبانی در یگانهای مدافع مردم به شیوه گریلائی متشکل شده و از شهرشان و ساکنین آن دفاع میکنند
۶٣۷۶۹ - تاریخ انتشار : ۹ مرداد ۱٣۹٣       

    از : ‫البرز

عنوان : برای زندگی و گسترش عشق به زندگی و مبانی اش
‫آقای باقرپور گرامی، گمان نمی کنم، آنانی که انسانی می اندیشند، قادر باشند‫، ‫داعش نفرت گستر و دشمن مبانی زندگی را که در وحشی گری گوی سبقت را از برادران طالبانیش ربوده، را انتخاب،
و پشت به گریلای موردِ اشاره شما کنند، که برای زندگی و گسترش عشق به زندگی و مبانی اش می جنگد.

‫در پانوشت می افزایی، شرایط جامعه به او (گریلا)‫ فرصتی برایِ مبارزه مدنی و مسالمت جویانه نداده است. این حرف شما، شاید در دیروز عراق جنبه ای از حقیقت را در خود داشت،
اما امروز گریلاهای مورد اشاره شما، دیگر آن انسانهای به‫ دور از کانون قدرت نیستند. آنان در همیاری با دیگران قواعدی مشترک‫ را بر روی کاغذ ثبت کرده اند.
یکی از ارکان پیشبرد مبارزه مدنی و ‫مسالمت جویانه رعایت قواعد مشترک است.‫ و این روزها متأسفانه همه‫ طرفهای درگیر در عراق هر یک با دلیل قرار دادن تخطی دیگران از قواعدِ مشترک، تخطی خود را توجیه، و بر آن اصرار می ورزند.
۶٣۷۶۲ - تاریخ انتشار : ۹ مرداد ۱٣۹٣