تعهد چپ به تعدیل، تغییر و تحولات زندگی - بهنام چنگائی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۵ مرداد ۱٣۹٣ -  ۶ اوت ۲۰۱۴


جهان در کام میلیتاریسم
جامعه ی متلاطم، پرآشوب و دشمنی افزای سرمایه داری جهانی اسیر روابط سودسالار می باشد و نه انسانمدار؛ و به تبع آن غرق در خودخواهی شده و در حال دست و پا زدن در نابرابری ها، تبعیض ها و بهره کشی های غیر اخلاقی و غیر انسانی ست. آیا وجود نابرابری ها و تضادهای تلخ زندگی مردم را مدعیان دمکراسی سیاسی تهی نمی بینند؟ آیا تعارض های برجسته و تفاوت های زندگی داراها و ندارها را مصوبین قوانین اساسی کشورها و مجامع حقوق بشر و سازمان های جهانی مدافع آن این ناگواری ها را ندیده اند که تاکنون راه حل هائی انسانی و شرافتمندانه و قابل تعدیلی برایشان نیافته و برتابیده است؟ آیا خود این جنگ ها و ناامنی ها که سراسر هستی جهان را در کام میلیتاریستی خود می جود، نمی باید زمینه ی ترس و بیداری "جهانخواران" و شورش و همبستگی "خورده شدگان" را مهیا سازد؟ تداوم این روند بی شک راهروان خود را تولید و تدارک خواهد کرد. اما به راستی: چرا نوع انسان فقیر و اصولا اغلب ستمکشان دشمنان خود را در درون سرزمین های شان، آنگونه که می باید هنوز کشف نکرده است؟ علت این نابینائی فرهنگی و گمراهی سیاسی در کشف هویت طبقاتی دوست و دشمن در چیست؟ مگر نه که جهان ما مردم کارمزد در کام میلیتاریست هاست؟

جهان در کام سرمایه ی انگلی
با برجا ماندن زندگی در کام روابط سرمایه انگلی برجسته و نمایان است و رکود چشمگیر آن، جای گمان ندارد که پایانی بر این ناگوارها، جنون ها و دشمنی های متاثر از جامعه طبقاتی متصور نیست. پس ترجیحا من تنها به چرائی کلی آنها می پردازم! تا شاید بتوان اندکی از پاسخ های آن را در جنایات دیروز و امروز سران سرمایه اسرائیل، علیه مردم بی دفاع فلسطین و حتی خود شهروندان یهودی وحشتزده یافت. در این نابسامانی ها و بحران های مالی، تجاری و تولیدی سرمایه گلوبال و نئولیبرال جهانی، او می باید طرح هائی میلیتاریستی و جهانگشائی اش را همچون همیشه با آشفتگی های متواترِ سرمایه فعال نگهدارد، محصولاتش را پویا به فروش برساند و عملا هم امروز در اوکراین، لیبی، عراق و... جاری کرده است؛ تا جان دوباره بیابد. بخشی از نقشه هائی که در این بازی های مکرر مرگبار راسیستی و برتری جوئی های مالی و سیاسی توسط"سرمایه ی کلان صهیونیست ها" به یاری آمریکا، غرب و ناتو، آگاهانه و بارهای بار به کار برده و رفته است؛ تا به منویات اقتصادی و ژئوپلیتیکی خویش در عرصه ی جهان تداوم حیات دهد. حالا اینجا با نام یهودی برتر، بر علیه فلسطینیان، عرب ها و مسلمانان، جنگ و کشتارهای یهودی ـ اسلامی راه می اندازد و یا در جای دیگر با نام خدا میدان دار جنگ مذاهب می شود و جنون بربریت داعش را تحریک و تشویق می کند. به صورتی که در آن سوی دیگر، دشمنان چپاولشده و ضد امپریالیست ها را که دستان خونین آنان در همه ی جنگ ها و شرارت های موجود منطقه ای و جهانی آشکارا پیش چشم ماست، آنان را توسط سران فرقه ها که خود آمریکا و غرب مادر پیدایش شان می باشند، مردم ساده لوح را به جان هم انداخته و خود غارتگران جهانی و مذهبی سودش را می برند.

بهره دهی، درد مشترک فلسطینی ها و اسرائیلی ها
لازم می دانم که همین جا متعهدانه مرز یک مشت داراها و اکثریت ندارهای هر دو ملت اسیر فلسطین و اسرائیل و دیگر ملت های دشمن همدیگر را از دوایر این جاهطلبی اقلیت های مافیای صهیون، عباس، حماس و ملک های کشورهای عرب و پشتیبانان آنان بیرون بگذارم و بررسی کنم؛ تا بشود سود جنگ افروزی ها و نسل کشی های بی رحمانه اسرائیل را کشف کرد؛ و به همان سان علل تحریکات و حمایت آمریکا وغرب از اسرائیل را یکسو، و در سوی دیگر پی به دسیسه های جانیان و مرتجعان فرقه های وحشی رژیم ایران، عربستان سعودی، ترکیه، قطر، سوریه و... و موافقان و مخالفان داعش ها و ترورهای ضدبشری مذاهب شان را در جهان اسلام شناخت و بر این مطامع پلید این رهبران فاسد تأکید داشت؛ و بهره و منافع همگی این خدایان سرمایه جهانی را به وضوح در این خونریزی تماشا کرد و اهداف ریاکارانه ی آنانرا به شکل عام و تام در بیگانگی با مردم کار و زحمت دید. مردمان دو سوی پاکباخته که فرصت نه زندگی مرفه، آسوده و توام با امنیت همگانی که اغلب آنان تنگدست مطلق هستند و به حد کافی امنیت جانی و مالی ندارند و همینان عملا ناچارند برای کسب کار و نان، در کنار این و یا آن ترفندهای ملی و یا فریبکاری های فرقه ای ـ مذهبی ناخواسته بجنگند و توسط همدردان خود، همدیگر را به سادگی کشتار کنند.

دردا و دریغا از نطفه ی انتقام
مروجان کشتارهای دسته جمعی اسرائیل از فلسطینیان و استراتژیست های میلتاریست امپریالیست آمریکا و غرب به خوبی می دانند که با این کشتارهای اخیر از کودکان و زنان فلسطین! همزمان: کودکان و زنان جان بدر برده ای نیز وجود دارند که شاهد این جنایات ضدبشری بوده اند و بی تردید این بی شرمی های هولناکِ صهیونیست ها، دردا و دریغا که نطفه ی انتقام انزجار برانگیز را در نهاد آنها تک تک کاشته است. یعنی همان چیزی که غرب به شکل پوشیده طرح اش را در اعماق ناخودآگاه ملت ها و ادیان و مذاهب مردمی ریخته و حیات تولیدات صنایع نظامی جهان جنگگرای ناتو به آن نیاز مبرم دارد و تداوم جنگ ها را می خواهد و منتظر سفارش های بزرگ و تازه می باشد. راه این مفتخوران انگل جنگ پرور تنها در همین تشویق تقاص ها و انتقامگیری های کور و ضدبشری ملی ـ مذهبی، ضد دوستی و مخالف همزیستی های مسالمت جویانه کشورهای همسایه است تا بازار اسلحه بیش از پیش گرم و پررونق شود

تعهد چپ به تعدیل، تغییر و تحولات زندگی
و نقش ما چپ ها در این میان با توجه به امکان ناچیز خویش تنها همین افشارگری ها و روشنگری های صریح و بی طرفانه است. تعهد اخلاقی، آرمانی و عملی منویات فراوان چپِ ایران و جهان همیشه و همچنان معطوف به ذات سازش ناپذیری کار با سرمایه بوده و ناگزیر به تفکیک اراده ی همگانی در تضاد منافع طبقاتی استوار مانده و باید بماند؛ باور و درکی عینی و تاریخی و متاثر از اقتصاد سیاسی که با همرائی کامل و همسوئی منافع خویش با توان نیروهای مستقل کارمزد، زحمتکش و تنگدست در طول قرن ها گره خورده و همراه بوده و می باشد. این مبارزه ی پیگیر و هدفمند پیوسته در برابر سرمایه، وابستگان رنگین و لابی های بهره کش او بوده و همچنان می باشد. و آن تلاشی ست گسترده و خستگی ناپذیر در راه بیداری مردمی، آگاهی طبقاتی، تعدیل و تحصیل حق تعین سرنوشت ملت ها توسط خود آنها، تغییر سهم مسلم و نابرابر نان و آزادی ها، زدودن همه آوارهای بدخیم تبعیض ها و دشمنی های متاثر از آنها، ایجاد فرصت مساوی زندگی و شکلگیری برابر برای همگان، و از همه مهمتر امیدواری به ساختن فردا و دنیای بهتر بوده و می باشد؛ که جسورانه چپ در سخت ترین دوران مرگزا، با اعتماد به توان مردمی و کارگری به کام تیغ تیز مستبدان و مرتجعان، تنها با افشاگری ها و روشنگری ها خویش فرد رفته و به تحول آگاهی های همگانی جهت عبور از دنیای ناامن و سیاه کنونی به دنیائی زیبا و دوست داشتنی آتی همکاری کرده و همت ورزیده و آن نیز برای نوع انسان بدون در نظر گرفتن ویژگی های رنگ و زبان و مذهب و فرهنگ، و تنها به خاطر نان و آزادی برای همگان اسیر جلادان ریاکار مذهبی و جنایتکاران سرمایه شده است.

لازم می دانم که به حقوق برابر شهروندی بیرون از تعلقات دینی، مذهبی و ملی اشاره ای دوباره داشته باشم. زیرا مقاومت فلسطینی ها همان اندازه گرامی ست که حق حیات مردم اسرائیل! و حل مصیبت آنان در آینده، بی هر اما و اگری لزوما می باید پاسخ متقابل، منطقی و مردمی بیابد و هیچ کس نمی تواند مخالف حق مسلم زندگی هر دو سوی متضرر باشد. دنیای مردمان کار، زحمتکش و همه تنگدستان این دو ملت و جهان، در کام متعفن سرمایه صهیونیست ها و دیگر قدر قدرت های امپریالیست جهان می باشد که می بایست توسط همبستگی نیروی کار و مبارزات مترقی و جهانشمول از گلوی همه دزدان نان و آزادی بیرون کشیده شود. جای تأسف بسیار دارد که در بین اکثریت چپ که مخالف جنگ ملت ها و عقاید است و دشمنی آنان را تقبیح می کند؛ طیف ناچیزی از جریان چپ در گرداب ستیز با ارتجاع حماس، خود غرق در توهمات کور و کر سکتاریسم غیرمردمی می شود.

بهنام چنگائی ۱۴ مرداد ۱٣۹٣