گلوله برفی "داعش"، تحرک ایران


اردشیر زارعی قنواتی


• متاسفانه اشتباه محاسباتی رهبران اقلیم کردستان و به خصوص "مسعود بارزانی" جهت استفاده سودمندگرایانه از تضاد بین دولت مرکزی عراق و داعش برای تحقق بخشیدن به رویای استقلال کردستان موجب گردید تا دولت خودمختار کردستان از خطر واقعی غافل شود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۶ مرداد ۱٣۹٣ -  ۷ اوت ۲۰۱۴


موج جدید حملات دولت اسلامی "داعش" به شهرهای "سنجار" و "زمار" که از بافت جمعیتی کرد، ایزدی، شیعه و دیگر اقلیت های قومی – مذهبی برخوردار است با توجه به رویارویی مستقیم و شدید این گروه با پیشمرگه های کرد، تحولات عراق را وارد فاز جدیدی کرده است. تسخیر این شهرها و میادین نفتی حول آن که حتی شامل مسیر خط انتقال نفت عراق به ترکیه هم می شود در کنار تسلط داعش بر بزرگترین سد عراق در ارتفاعات موصل در هفته اخیر، نشانه هایی از یک رخداد جدید را به نمایش می گذارد که دیگر نمی توان به راحتی از کنار آن گذشت. با توجه به تحرکات جدید این گروه تروریستی هم زمان در سوریه و تمرکز آنان بر تسخیر شهر مهم کردی "کوبانی" در مرز سوریه – ترکیه این بار پای کردهای منطقه به منازعه یی کشیده می شود که تاکنون تنها برای آنان نقش یک "حاشیه" را داشت. متاسفانه اشتباه محاسباتی رهبران اقلیم کردستان و به خصوص "مسعود بارزانی" جهت استفاده سودمندگرایانه از تضاد بین دولت مرکزی عراق و داعش برای تحقق بخشیدن به رویای استقلال کردستان موجب گردید تا دولت خودمختار کردستان از خطر واقعی غافل شود. عمده کردن اختلافات بین اقلیم و دولت مرکزی بغداد از سوی بارزانی و بی مسئولیتی "نوری مالکی" جهت تن ندادن به یک مصالحه ملی در شرایطی که ماشین جنگی داعش هر روز مناطق استراتژیک عراق را به تسخیر خود در می آورد، دست این گروه تکفیری و تروریست را برای فتوحات تازه و تثبیت موقعیت خود در مناطق تسخیر شده باز گذاشت.
هم اکنون با نقش آلترناتیوی دولت اسلامی در به هم ریختن ثبات و امنیت عراق و سوریه و همچنین کشیدن دامنه های آن به اقلیم خودمختار کردستان که همگی از متحدین نزدیک ایران می باشند، معادلات جدیدی برای نقش آفرینی تهران در جهت دفاع از منافع ملی کشور فراهم شده است. در این شرایط چنانچه دولت ایران یک سیاست مبتنی بر منافع ملی و دوری از سیاست شکست خورده حمایت بدون قید و شرط از متحدین نالایقی چون "نوری مالکی" را مبنای عمل خود قرار دهد، می تواند به یک بازیگر بزرگ و سازنده در مناسبات منطقه یی تبدیل شود. زمان برای اتحاد بهتر و مسئولانه تر محور ایران، سوریه، عراق و اقلیم کردستان برای مهار داعش و حفظ ثبات منطقه یی، مبارزه با تروریسم بنیادگرا و تکفیری، حفظ تمامیت ارضی و دستیابی به یک سیاست مبتنی بر منافع ملی حول تامین امنیت و یکپارچگی منطقه یی فرا رسیده است. حباب توهمات و یکسویه نگری در این نبرد سرنوشت ساز با توجه به تحولات اخیر در شمال عراق به دلیل واقعیات میدانی حوزه منازعه، دیگر ترکیده است و به نظر می رسد که تهران، بغداد و اربیل به این واقعیت پی برده اند که هیچ سیاست یکجانبه و کجدار و مریزی قادر نخواهد بود تا به پیشروی هیولای داعش پایان دهد. در این شرایط به دلیل روابط مخدوش بغداد – اربیل که هر کدام سیاست های یکجانبه خود را در طول این بحران دنبال کرده اند این فرصت را به تهران می دهد تا به جهت روابط حسنه یی که با هر دو طرف دارد، با ایجاد یک پل ارتباطی و محور وحدت مسبب ظهور معادلات جدیدی شود که منافع همه نیروهای میانه رو و خواهان حفظ ثبات را فراهم کند. وزارت امور خارجه ایران می تواند با تکیه بر این موقعیت میانجیگرایانه و مبتنی بر حفظ منافع جمعی در شرایطی که حتی سازمان ملل متحد نیز نسبت به پیشروی های اخیر داعش به صراحت از وقوع یک "فاجعه انسانی" هشدار داده است، به صورت فعال وارد یک بازی سیاسی مبتکرانه و سازنده شود. هم اکنون شرایطی که موجب دوری بیشتر بغداد و اقلیم کردستان شده بود با توجه به تمرکز فشار نیروهای دولت اسلامی بر دولت اقلیم کردستان و خطری که ثبات این منطقه را تهدید می کند به صورت عینی و ذهنی زمان و بستر اتحاد عمل نیروهای مخالف داعش فرا رسیده است.
در وضعیت جدید که هم دولت بغداد در مقابله با پیشروی های داعش زمینگیر شده است و هم اینکه اقلیم کردستان از توهم قدرت پیشمرگه های خود در نبرد با داعش تا حدود زیادی خارج شده است، ایفای یک نقش پر رنگ سیاسی در حوزه سیاست خارجی برای تهران یک الزام اجتناب ناپدیر و یک فرصت تاریخی می باشد که به فوریت باید از آن در جهت اهداف ملی استفاده کرد. هر چند که داعش هم اکنون در حوزه میدانی سوریه و عراق عمل می کند اما به دلیل در هم تنیدگی ثبات این کشورها با منافع ملی ایران در واقع به نوعی حمله به این کشور هم محسوب می شود. از آنجا که جامعه بین المللی و کشورهای غربی و در راس آنان آمریکا ضمن گوشزد کردن خطر داعش برای منطقه هیچ اقدام سازنده یی را برای مهار این تهدید انجام نداده اند، مسئولیت تهران به عنوان یک قدرت منطقه یی و مخالف معادلاتی که داعش را در محور و کانون بحران کنونی قرار داده است بیش از همیشه ضروری کرده است. نتیجه انفعال و گسست بین اضلاع نیروهای میانه روی منطقه یی در نوع برخورد با دولت اسلامی هم اینک موجب ظهور تصویر یک گلوله برفی از داعش شده است که هر چه پائین تر می غلتد ابعاد بزرگتری به خود می گیرد. دستگاه دیپلماسی ایران و در راس آن "محمد جواد ظریف" با تمرکز بر تحولات جدید منطقه و واقعیات عینی پیش روی بغداد – اقلیم کردستان می تواند به عنوان همان "حلقه مفقوده" یی عمل کند که تا به امروز مانع از اتحاد عمل جناح های عراقی برای مبارزه با دولت اسلامی شده است. زمان برای چرتکه انداختن به سر آمده است و هیولای داعش با توجه به تحولات جاری در عراق و تحرکات این گروه در سوریه گام به گام به موقعیتی نزدیک می شود که شاید دیگر کنترل، شکست و یا حتی ایزولاسیون آن امکان پذیر نبوده یا حداقل پر هزینه باشد. به همان نسبت که ادامه جنگ غزه و سیاست مزورانه "بنیامین نتانیاهو" می تواند یک "تله" برای ایران جهت به شکست کشاندن مذاکرات هسته یی این کشور با آمریکا تلقی شود، نقش سازنده ایران در معادلات جدید عراق می تواند یک فرصت مساعد جهت نقش آفرینی تهران جهت حفظ ثبات منطقه یی و رساندن این پیام به جامعه جهانی باشد که ایران همچنان شاغول موازنه و امنیت در محیط بحران خیز منطقه یی خواهد بود.