درآمدی بر تضیع حقوق زنان کارگر در ایران-فایق حسینی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۷ مرداد ۱٣۹٣ -  ٨ اوت ۲۰۱۴


 مقدمه:
بدون تردید زنان کارگر کشورمان همپای مردان به فعالیت می پردازند در حالی که با مشکلات عدیده ای برای ارتقای کیفیت زندگی خود روبرو هستند. این در حالی است، که در ازای کار برابر با مردان دستمزدهای کمتری می گیرند و از نابرابری اشتغال رنج می برند. در واقع دستمزد پایین، عدم وجود امنیت در محیط های کار و خشونت در محیط کار و خانه از جمله مواردی هستند که زنان کارگر در ایران با آن دست و پنجه نرم می¬کنند. تبعیض¬های تاریخی چندگانه در ایران از لحاظ فرهنگی، اجتماعی و قانونی در مورد زنان باعث شده است که اولین قربانیان بحران¬های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی در ایران شامل حال زنان بشود.
وضعیت حقوق زنان کارگر:
زنان کارگر در ایران از لحاظ ساعات کاری و سختی کار در برابر مردان یکسان¬ هستند، ولی به مراتب دستمزد کمتری دریافت می¬کنند و در صف اول اخراج از کار قرار دارند. افزایش نرخ بیکاری زنان از ٣٣% در سال ۱٣٨۴ به ۴٣% در سال ۱٣۹۰ رسیده است و این خود گواه و بیانگر این واقعیت است.
طبق آمارهای رسمی زنان کارگر پنج درصد کل کارگران را تشکیل می¬دهند چون اغلب به صورت غیررسمی شاغل هستند و در آمارهای رسمی نادیده گرفته می¬شوند. هرچند زنان در صفوف رسمی کار نیز از حقوق و مزایای قانونی خود بهره¬مند نیستند. با توجه به شرایط کار زنان در خارج از خانه که با رعایت موازین شرع و اسلام تبیین شده است سختی کار برای زنان دوچندان شده است. با وجود منع‌ قانونی، شاهد به کار گیری زنان در مشاغل فنی سخت و در شیفت‌های شب کارخانجات و واحدهای تولیدی و صنعتی هستیم، در حال حاضر بارداری و زایمان به یکی از عمده دلایل بیکاری زنان تبدیل شده است. قانون کار ۶ ماه مرخصی زایمان برای زنان در نظر گرفته اما بیشتر کارگران زن، شغل خود را بعد از زایمان از دست می‌دهند و این در حالی است که کارفرما طبق قانون موظف است، کارگر زن را بعد از زایمان در مدت باقیمانده از قرارداد در‌‌ همان شغل و یا در شغلی هم رده به کار بگیرد، متأسفانه در ایران زمانی که مسأله‍ی حقوق زن و حقوق اجتماعی و یا دستمزد آنان مورد بررسی قرار می¬گیرد بدون استثنا ارزش¬های پدرسالارانه، مردسالارانه و یا به معنی واقعی¬تر، نرسالارانه در ذهن قد علم می¬کنند. این امر به تنهایی شکلی از یک پدیده‍ی اجتماعی زن ستیزانه است . زنان به عنوان بخش اعظم جامعه حق دارند، با کار، صاحب درآمد و استقلال مالی باشند. اما متأسفانه امروزه ما شاهد یک برده¬داری بسیار سنتی از زنان کارگر در چارچون قانون برآمده از اندیشه‌های مرد سالارانه مذهبی در ایران هستیم، بدین صورت که یک زن کارگر پس از هشت الی ۱۲ ساعت کار طاقت¬فرسا با تنی فرسوده و قامتی خسته وارد خانه شده و تازه با حجم عظیم کار در خانه روبرو می¬شوند. کار اصلی زن تازه شروع می¬شود. سامان¬دادن خانه، پخت غذا برای اعضای خانواده و تر و خشک ردن کودکان و خدمت به «آقای خانه» طبق اصول سنت¬های مردسالارانه وظیفه‍ی زن می¬باشد. در کنار این همه ستم از اوایل دهه‍ی ۷۰ در بازار کار ایران شاهد ابعاد گسترده¬تری از استثمار زنان کارگر در قبال پدیده¬ای به اسم «من پاوری»(دلالی نیروی کار) هستیم که زنان را به کارگاه¬های کار معرفی و از حداقل حقوق یک زن که چیزی حدود یک سوم حقوق قانون کار می¬باشد درصد قابل توجهی را باید به جیب مبارک دلال واریز کنند. بطور کلی در حوزه‍ی اشتغال در ایران نابرابری جنسیتی به صورت بسیار فاحش قابل لمس است و پیشرفت¬های شغلی زنان کارگر در ایران بسیار محدود و با موانع جدی روبرو می¬باشد.
به نظر می‌رسد که نگاه جنس دومی به زنان در همه ابعاد زندگی اجتماعی و سلطه نگاه مردسالارانه،اصلی ترین علت تبعیض در مورد زنان و تضیع حقوق زنان و از جمله زنان کارگر و پائین ماندن دستمزد آنها در مقایسه با مردان می‌باشد. به عبارتی دیگر ریشه تبعیض علیه زن و از جمله تبعیض علیه زنان کارگر در ایران، وجود زمینه‌ها و جنبه‌های از اندیشه سرمایه‌داری آنهم با در خدمت صنعت مذهب از نوع حکومت اسلامی است.