سه رباعی


علیرضا بزرگ قلاتی


• ای دوست بیا که نیست در هست شویم
در کویِ مغان به یک زمان مست شویم
گر پیرِ مغان قرابه ای برگیرد
در گفتنِ نوش جمله یک دست شویم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱٨ مرداد ۱٣۹٣ -  ۹ اوت ۲۰۱۴


 
مرا آندم دلی شاداب باشد
که در دستم شرابِ ناب باشد
به وقتِ مستی ام مُرداب گفتی
چه گوهرها که در مرداب باشد


ای دوست بیا که نیست در هست شویم
در کویِ مغان به یک زمان مست شویم
گر پیرِ مغان قرابه ای برگیرد
در گفتنِ نوش جمله یک دست شویم


صد بحر در اندیشهٔ جان پُر گردد
تا قطره یکی در صدفش دُر گردد
زنهار که دستِ جان بر آن دُرِّ ثمین
آنگه برسد که آدمی حُر گردد