اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۱ مرداد ۱٣۹٣ -  ۱۲ اوت ۲۰۱۴

حملات امریکا و دیگر متحدین به داعشی که خود در تشکیل و سازمانده ایش دخیل بوده اند شاید برای عده ای خبری خوشایند و از دید بخشی نیز تعجب برانگیز باشد اما برای کسانیکه هنوز رویدادها را تجزیه و تحلیل می نمایند و حافظه تاریخی خود را در زیر بمباران هدفمند رسانه ای از دست نداده اند فرمول پیچیده ای نبوده و تازگی نخواهد داشت.
با یک بررسی سطحی می توان دریافت قدرتمندان و مداخله گران بین المللی همیشه و تا ابد نخواهند توانست مجموعه ای از تناقضات را در کنارهم نگه دارند. بنابر اصل و فرع موضوعات، منافع استراتژیک و یا کوتاه مدت، از اتفاقات و حوادث انسانی گرفته تا طبیعی می تواند روند سناریوهای آنها را برهم ریزد.
بطور مثال می توان از حمایت دولت انگلیس از کودتای رضا شاه و بعد مدتی تبعید او، از حمایت دولت انگلیس و امریکا در کودتای محمدرضا شاه و بعد از اینکه او شرکتهای نفتی را در سال ۱٣۵۵ تهدید به اخراج نمود به کنفرانس گوادلوپ و برآمدن رژیم اسلامی در ایران ختم و یا از تشکیل طالبان برای سرنگونی دولت ملی نجیب اله و روند معکوس آن در افغاستان نام برد.
در پاره ای از موارد تضاد میان دولتهای وابسته و ارتجاعیون منطقه ای امریکا باهم می تواند آرایش و سیاستهای آنرا مختل نماید. حضور آگاهانه و فعال مردم تا یک موضوع ساده طبیعی و بحران زا مانند زلزله و یا خشکسالی می تواند زمینه ایجاد چرخش و بازنگری کلی و یا جزیی را در سیاستهای این سناریو نویسان را نیز شامل شود.
جمع اضداد ممکن است بدلیل ساختاری پیرامون یک موضوع واحده همچون مبارزه با جنبشهای چپ، دمکرات ملی و ترقی خواهانه در کوتاه و یا بلند مدت بین امریکا و متحدینش میسر گردد اما امریکا و دیگر قدرتمندان جهانی نمی تواند بطور همزمان هم دولت اسرائیل را راضی نگهدارد و هم جمهوری اسلامی، عربستان، ترکیه و دیگر شیوخ منطقه ای را.
برآیند جمع اضداد و منافع نامشروع دول غارتگر خارجی و نوکران محلی، حاشیه امنیتی برای فرصت طلبان و یاغیانی را ایجاد خواهد نمود که بتوانند با توسل بدان حضور و اعمال خود را توجیه نمایند بطوریکه این جانیان جمع اضداد مشروعیت غیرانسانی خود را از وجود رقیبان خود می گیرند!
زمینه ظهور گروه هایی همچون داعش در وحله اول نتیجه قطبی نمودن ساختاری جوامع انسانی بطور هدفمند در عرصه ملی و بین المللی است، طالبان و امثال داعش خود معلول علتهای بنیادی بسیاری هستند که قدرتمندان عرصه جهانی در ایجاد و دامن زدن عامدانه آن نقش داشته اند.
تا زمانیکه ساختار مناسبات بین المللی براساس منافع تعداد محدودی از قدرتهای اقتصادی و نظامی رقم خورد و اصول انسانی و جامعه بشری نادیده گرفته شود از بازتولید این بربریت گریزی نخواهیم داشت، قدرتمندانی که خود بربریت را خلق و آنرا می بلعند!
ظهور داعش پدیده ای نبوده است که از دل جامعه سکولار سوریه برای مبارزه با دیکتاتوری و تشکیل حکومتی دمکراتیک شکل گرفته باشد بلکه پاسخی بود به نیاز فوری مداخله گران بین المللی با ترکیبی از جنایتکاران، بازیگران و بازخوردگان محلی برای تغییرات سیاسی نظامی و دستیابی به اهداف بزرگ اقتصادی!
برآمد بربریتی همچون طالبان و یا داعش حاصل چنین ترکیبی از اتحاد نامقدس بین مدعیان دنیای مدرن و سنت برای منافع غیر انسانی است. داعش درمرحله اول وظیفه ساقط نمودن رژیم بشار اسد و سپس تسخیر عراق را برعهده داشت تا بین "محور شرارت" فاصله اندازد اما مقاومت ارتش و مردم حامی اسد در سوریه این نقشه بربرمنشان را در کوتاه مدت بهم زد.
برای اولین بار نیست که بخشی از بازی خورده ها که خود را بازیگر قلمداد می کنند و پس از قدرتگیری حاضر به کنار رفتن از قدرت نیستند و بقول "کدخدای دهکده جهانی" بعد از زمان مصرف یاغی می شوند و در مناسبات جهانی سازی سلطه گرانه اش اخلال می نمایند، یاغی گرانی که با اسم رمز مداخلات بشردوستانه و توسل به "لو لو" و بربریت هم که شده باید بروند!   
کافیست به حاصل نمایشهای انتخاباتی حکومتهای وابسته ای که تحت مداخلات علنی و یا مخفی بظاهر بشردوستانه در عراق، افغانستان، لیبی و مصر شکل گرفته توجه شود. آیا صحبتهای کرزایی در "مستند بی بی سی" گویای دور باطل جنایت نیست؟
آیا ایشان که خود برآمده از دل جنایات طالبان، ناتو و دولت امریکاست چرا هم اکنون دولت امریکا و ناتو را مسبب ویرانی افغانستان قلمداد می نماید و حاضر به امضای توافقنامه امنیتی با آمریکا نیست؟
لولوهای جنایتکار می توانند برای "کدخدای خودخوانده دهکده جهانی" منافع نامشروع بسیاری ایجاد نمایند، زیرا وقتی کدخدا وارد ستیز با لولوی خود ساخته می شود نقش ناجی را در میان عوام و مبهوت شدگان خواهد یافت!
آری در این بربریت، کدخدا به لولو نیاز دارد و لولو به دیوی همچون کدخدا!